جندی شاپور (البرز)

علمی فرهنگی

رخدادنگاران بر اين باورند كه «ماركوس‌آنتونيوس» -یکی از سران دومین حکومت سه نفره روم در روم باستان- با آهنگ به چنگ آوردن ايران‌زمين و دست‌نشانده كردن پارتيان، بزرگترين لشكركشي باختر(:غرب) را در برابر ايرانيان رهبري كرده است. اين لشكركشي كه در روز ١٧ امرداد ٢٠٥١ سال پيش-٣٧ پ.م-  آغاز شده است در پايان با شكست روميان از سپاهيان اشكاني به انجام رسيد. 

اُرد بزرگ پادشاه پارت‌ها، پس از نابودي سپاه كراسوس، كردارهاي جنگي و سياسي خود را در آسياي كوچك سوريه و فلسطين دنبال كرد و پيروزي‌هاي با ارزشي به‌دست آورد. فرمانده‌ي سپاهيان اشكاني در اين نبردها در دست «پاكور» فرزند اُرد بود. اما اين شاهزاده‌ي جوان پارتي در برابر سپاهيان رومي شكست خورد و اندوه بزرگي را براي اُرد، شاه بزرگ پارتي به‌جا گذاشت. اُرد در ٢٠٥١ سال پيش-٣٧ پ.م-، پسر ديگرش فرهاد-فرهاد چهارم- را جانشين خود كرد و به سود او از تخت شاهي كناره‌گيري كرد. اما فرهاد به دنبال برادركشي وحشتناكي كه انجام داد از جان پدر سالخورده‌ي خود نيز نگذشت و او را نيز به‌سرنوشت برادران گرفتار كرد. 
بدين‌گونه فرهاد چهارم از همان آغازشاهي تخت و تاج را در خون پدر و برادران آلود. حتا برخي از بزرگان كه هموند(:عضو) مجلس مَهستان بودند يا به‌فرمان شاهنشاه اشكاني كشته شدند يا راه فرار را در پيش گرفتند. يك تن ازبزرگان به نام «مونه‌زوس»‌ كه از دوستان نزديك پاكور بود و گويا تا اندازه‌اي به همين شوند(:سبب) بدگماني فرهاد را برانگيخته بود، به آنتونيوس پناه برد. آنتونيوس هم جانبداري از او را بهانه كرد و به دنبال پيوند و ياري پادشاه ارمنستان، درصدد برآمد از ناخرسندي مردم سود جويد و با بركناري يا كشتن فرهاد، سرزمين پارت را به‌گمان خويش دست نشانده‌ي روم سازد. ماركوس‌ آنتونيوس سرانجام با سپاه بسيار بزرگي كه به گفته‌ي پلوتارك آسيا را به لرزه مي‌آورد و حتا خبرهاي آن هندي‌هاي آن‌ سوي باختر را مي‌ترساند راهي جنگ با پارت شد.

وي از راه ميان‌رودان به ايران نتاخت تا دچار سرنوشت «كراسوس» در جنگ حران شود بلكه راه ارمنستان و آذربايجان را در پيش گرفت تا از سواره‌نظام اشكاني و خدنگ(:تير) سربازان پارتي كمتر آسيب ببيند. پيشرفت او در آغاز برق‌آسا بود و به زودي مادِ آذربايجان را از سپاه اشغالگر خويش پر كرد. اما رويارويي با لشكر پارت و به‌ويژه شيوه‌ي جنگ و گريز آن‌ها، كشتار بسياري را به سپاه روم وارد آورد.  افزون برآن فرا رسيدن زمستان در كنار نبود خوراك براي لشكر انبوه روم دشواري‌هاي بسياري ايجاد كرد.

سردار عاشق پيشه‌ي رومي كه مي‌خواست زمستانش را در خاك مصر و در كنار «كلئوپاترا»–ملكه‌ي مصر- بگذارند با شتاب، حتا بي‌آنكه توانسته باشد درفش‌هاي رومي و مردان دربندي را كه پارت‌ها از لشكر كراسوس به‌دست آورده بودند از آن‌ها پس بگيرد، راه عقب‌نشيني را در پيش گرفت. اين در حالي بود كه در راه بازگشت از جنگ و گريز دسته‌هاي سپاه فرهاد چهارم آسيب‌هاي بسيار ديد. افزون‌بر اين با وجود كوشش او در در نگه‌داري يك‌پارچگي سپاه، از بروز اسهال خوني و نوعي بيماري رواني واگيرداري كه ميان اردوي او گسترش يافت جايي براي آرامش و يك‌پارچگي در سپاه او نماند. بدين‌گونه آنتونيوس پس از دادن تلفات سنگين، كه نزديك به ٢٥٠٠٠ تن از سپاه ١١٠٠٠٠ نفري او را از ميان رفت، از راه ارمنستان به سوريه بازگشت و در فنيقيه، در مكاني ميان صيدا و بيروت، كلئوپاتراي زيبا را در كنار خويش يافت. از اين شكست روم كه ماركوس آنتونيوس نمي‌خواست آن را شكست بداند، چنان دست‌آوردهايِ جنگي(: غنيمت) هنگفتي به ايرانيان رسيد كه در تقسيم آن فرمانرواي آذربايجان از بهره‌‌اي كه فرهاد به او داد ناخرسند شد و بي‌آنكه ابروي خويش را خم كند از شاه رنجيد. اين آزردگي، فرمانرواي آذربايجان را واداشت تا سوداي جنگ با پارت را دوباره در آنتونيوس برانگيزد.

آنتونيوس نيز براي جبران شكست گذشته‌ي خويش –كه خودش آن را شكست نمي‌خواند- به پشت‌گرمي فرمانرواي آذربايجان، در ٢٠٤٨ سال پيش-٣٧ پ.م-  آهنگ لشكركشي ديگري به ايران  كرد. اين لشكركشي دوم به‌زيان استقلال ارمنستان انجاميد. اما اينكه پادشاه آن-«ارته‌وزد»- به‌دست آنتونيوس و بيش‌تر از روي نيرنگ، به دام افتاد و دربند شد، براي فرهاد مايه‌ي خرسندي نيز شد. افزون‌براين، آنتونيوس كه همزمان با اين لشكركشي درگير مبارزه با قيصر «اوكتاويوس» بود ناگزير به بازگشت به آسياي كوچك شد و دوباره رخداد‌هاي سه سال پيش در لشكركشي نخستش دامن او را گرفت. سربازان پارتي بلايي بر سر سپاهيان رومي آوردند كه حتا آنتونيوس بارها در راه بازگشت به حالِ سربازانش گريست. از آن گذشته اين كردار آنتونيوس در لشكرشي دومش به ايران، شوندي شد بر آن‌كه فرمانرواي آذربايجان از خشم و كين فرهاد در امان نماند و ارمنستان نيز دوباره هم‌پيمان پارت شود. «آرتاشس» پادشاه تازه به تخت نشسته‌ي آن كه گويا از سوي اشكانيان در برابر روم نيرومند و برانگيخته(:تحريك) مي‌شد در آن‌جا همچون قهرمان ملي شناخته شد. بدين‌گونه، فرهاد چهارم از دو لشكركشي ماركوس آنتونيوس، كه بزرگان پارتي او را در برابر وي برانگيخته(:تحريك) بودند آسيب زيادي نديد و با اين پيروزي برگ زرين ديگري را پس از نبرد «حَران» و شكست كراسوس به تاريخ پارت‌ها افزود. رومي‌ها از اين رخداد درس بزرگي گرفتند، مزه‌ي شكست از سپاهيان فرهاد چنان تلخ در جان آن‌ها نشست كه هرگز آن را فراموش نكردند و تا پايان دوران زمام‌داريشان هرگز چنين لشكر بزرگي را به سرزمين‌هاي خاوري و آسيا نياوردند. 

امرداد نیوز

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:اُرد بزرگ پادشاه پارت‌ها,ماركوس‌آنتونيوس,كراسوس,سربازان پارتي,كلئوپاترا,اوكتاويوس,نبرد «حَران»,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

در قرن سوم هجری پس از حمله اعراب به ایران، نیاکان پارسیان امروز هند به دلیل آزار و اذیت مذهبی از سوی مسلمانان به هند کوچ کردند. جمعیت پارسیان هند حدود صدهزار نفر برآورد می‌شود. بسیاری از آنان هرگز ایران را ندیده‌اند.جامعه پارسیان زرتشتی در هند، که نیاکانشان صدها سال پیش از ایران به هند کوچ کردند، هنوز آئین‌ها و باورهای خود را پاس می‌دارند. در قرن سوم هجری پس از حمله اعراب مسلمان به ایران، نیاکان پارسیان امروز هند به دلیل آزار و اذیت مذهبی از سوی مسلمانان به هند کوچ کردند. جمعیت پارسیان هند در حال حاضر حدود صدهزار نفر برآورد می‌شود و اکثر آن‌ها در شهر بمبئی زندگی می‌کنند.

با گذشت حدود ۱۲۰۰ سال از کوچ پارسیان به‌ هند، نوادگان آن‌ها بسیاری از سنن ایرانی را حفظ کرده‌اند.بسیاری از این پارسیان هرگز ایران را ندیده‌اند.در کتاب "قصه سنجان" به زبان بهمن پسر کیقباد که از جمله معدود نوشته‌های بازمانده از ادبیات پراکنده و اندک زرتشتیان به زبان پارسی است، نیاکان پارسیان هند سفر مخاطره‌آمیزی از ایران به هند داشته‌اند. قصه تلخ و دردناک کوچ بخشی از ایرانیان زرتشتی به هند، نسل به نسل و سینه به سینه روایت شده تا سرانجام مردی از نسل آن مهاجران، این روایت شفاهی را به نظم درآورده است.بهمن کیقباد حدود سال ۱۶۰۰ میلادی منظومه "قصه سنجان" را نوشته است. او در این منظومه تاکید کرده روایت کوچ پارسیان زرتشتی از ایران به هند که سینه به سینه منتقل شده را از موبدان مورد اطمینان شنیده و به نظم درآورده است.

او همچنین نوشته که در این روایت دردناک از هر صد تنها یکی را نوشته و اصل روایت مفصل‌تر است.این گروه از پارسیان زرتشیتی پس از شکست ساسانیان از مسلمانان از ترس مسلمانان ابتدا به کوه‌های خراسان پناه بردند و حدود ۱۰۰ سال در این کوه‌ها زندگی کردند. آن‌گاه به سوی جزیره هرمز روانه شدند. در "قصه سنجان" آمده: مقام و جای و باغ و کاخ و ایوان / همه بگذاشتند از بهر دینشان / به کوهستان همی ماندند صد سال/ چو ایشان را بدین‌گونه شده حال / ابا دستور و بهدین یگانه / بسوی شهر هرمز شد روانه.پارسیان زرتشتی که نمی‌خواستند مورد اذیت و آزار مسلمانان قرار بگیرند، چند سالی هم در جزیره هرمز باقی ماندند (حدود ۱۵ سال) تا این‌که پای مسلمانان به جزیره هرمز هم باز شد. وقتی اوضاع را ناگزار دیدند، با صلاحدید بزرگان قوم خویش روانه هندوستان شدند. در "قصه سنجان" آمده: زن و فرزند در کشتی نشاندند / به‌سوی هند کشتی تیز راندندآن‌طور که در کتاب "قصه سنجان" آمده کشتی در دریا دچار طوفان می‌شود. پارسیان زرتشتی در کشتی طوفان‌زده، آتش بر می‌افروزند، گرد آتش جمع می‌شوند و برای رهایی از این مصیبت "دست به دعا" می‌برند.

 

به هر تقدیر دریا آرام می‌گیرد و پارسیان زرتشی کشتی را به سوی گجرات هند می‌رانند.پارسیان پس از رسیدن به گجرات از "جادی رانه" حاکم گجرات "پناه" می‌جویند. حاکم گجرات با چند شرط به آن‌ها اجازه اقامت می‌دهد، از جمله این‌که جنگ‌افزارهایشان را از خود دور کنند و خلع سلاح شوند. پارسیان شرایط حاکم گجرات را می‌پذیرند.حاکم گجرات قطعه زمینی در دشتی وسیع به پارسیان می‌دهد تا بتوانند در آن بنایی فراهم کنند و آتش بهرام را در آن روشن نگهدارند. پارسیان این دشت وسیع و سرسبز را آباد می‌کنند و آن را به یاد سرزمین خود در ایران "سنجان" نام می‌نهند.پارسیان هند تا قرن‌ها پس از مهاجرت به هند از طریق نامه ارتباط خود با موبدان زرتشتی در ایران را حفظ کردند.

پروفسور جکسون شرق‌شناس آمریکایی درباره کوچ پارسیان از ایران به هند می‌نویسد: «در سال ۷۱۶ میلادی یعنی ۶۵ سال پس از کشته شدن یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، وارد سنجان هندوستان شدند.»در "قصه سنجان" آمده: تو ای آب و ای باد و ای کوه و خاک / زما گوی بدرود بر مام پاک / بگو نام نیک تو پاینده باد/ دل ما زمهر تو تابنده باد/ مرنج ار ز تو روی برتافتیم / سوی کشور هند بشتافتیم / سپاس و درود تو داریم پاس / ترا نیک خواهیم و هوده شناس/ بیاد تو یک شعله روشن کنیم / بنام تو یک گوشه گلشن کنیم.زرتشتیان حدود ۴۵ آتشکده‌ی بزرگ و مهم در سراسر هند ساخته‌اند. آن‌ها در هند به نیکوکاری و پاکیزگی شهره‌اند.

dw

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نیاکان پارسیان هند, کیقباد,کوچ پارسیان زرتشتی از ایران به هند,پارسیان زرتشتی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

تمندان با سنگ نگاره های زیبای قدیمی یکی از روستاهای هدف گردشگری خاش است + تصاویر

از روزی که بشر پا به این کره خاکی گذاشته و زندگی را به صورت ابتدایی شروع کرد و تاکنون شاید در اوج پیشرفت و ترقی دارد، سنگ به صورت‌های گوناگون همراه و در خدمت بشر بوده و هست.

 روزی برای انسان اولیه بعد از آب و غذا سنگ به عنوان جسمی سخت گاهی برای دفاع به عنوان سلاح و زمانی به عنوان پناهگاه و یا ابزاری مناسب برای ساخت سر پناه بکار می‌رفت و شاید گاهی هم به عنوان یک وسیله تزئینی و همین طورکه انسان این موجود متفکر و باهوش جلوتر رفت، استفاده از سنگ نیز متنوع و بیشتر می‌شد.

  به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه سیستان و بلوچستان، انسان گاهی از روی نادانی از سنگ بت تراشیده و پرستیده و گاهی از روی دانایی از سنگ به عنوان ثبت تاریخ خود بهره جست و با ترسیم نقاشی‌ها و سنگ نگاره هایی بر دیوار غارها و تخته سنگ‌ها سنگ را دفتر، ثبت خاطرات زندگی‌اش کرد و بعد از اینکه با استخراج فلز از دل سنگ در زندگی خویش انقلابی بزرگ ایجاد کرد، با اختراع خط و نوشتار ثبت تاریخ خویش را در سنگ آسانتر و بهتر نمود.

  اینها را گفتیم که از تفتان، این بزرگترین و زیباترین گنجینه و اثر طبیعی سنگی در استان سیستان و بلوچستان بگوییم و سرگذشت مردمی از تبار آریا را که به عنوان انسان‌های باهوش و بافرهنگ تفتان را به عنوان محل زندگی خویش در زمان‌های بسیار دور انتخاب کردند و همه زندگی آنها با سنگ گره خورده بود، اما تاکنون کسی به صورت علمی در مورد تاریخ اسکان بشر در این نقطه کنکاشی نکرده، ولی آنچه مسلم است این است که تفتان بخاطر موقعیت مناسب خود یکی از اولین مکان‌های سکونت انسان به صورت دائم بوده است.

  به گزارش‌ایسنا، منطقه سیستان و بلوچستان، دامنه تفتان جنوبی روستای تمندان که تغییر یافته همان کلمه تمدن است، یکی از بزرگترین گنجینه‌های سنگی (سنگ نگاره‌های باستانی، سنگ نوشته‌های قلعه‌های سنگی و سنگرها و اتاق‌های کنده شده در دل صخره) است.

    وقتی که از جاده تمندان بالا می‌رویم در دشت وسیعی در دو طرف جاده دیوارهای سنگی در چندین کیلومتر مربع جلب توجه می‌کند که چگونه زمین‌ها را تسطیح و با ایجاد دیوارهای سنگی بندهای بزرگی ایجاد کرده و احتمالا با هدایت آبرفت‌های فصلی و انتقال خاک حاصلخیز یکی از بهترین زمین‌های کشاورزی در سطح وسیع را در دو طرف رودخانه بوجود آورده‌اند.

تمندان با سنگ نگاره های زیبای قدیمی یکی از روستاهای هدف گردشگری خاش است + تصاویر

    کمی بالاتر از این زمین‌ها به تعداد زیادی از مکان‌هایی بر می‌خوریم که سنگ‌ها به صورت خاصی کنار هم و روی هم انباشته شده‌اند که اینها گورهایی هستند که متعلق به قبل از اسلام هستند که به نظر می‌رسد مردگان را به صورت خاصی دفن و بر روی آن سنگ‌های بزرگ و کوچک را انباشته می‌کردند.

 در سمت چپ زمین‌ها در دره‌ای که دو کوه به هم چسبیده، اما یکی سفید و دیگری سیاه مشرف به آن است، چاه آبی با عمق کم با دیواره سنگی کنده شده که آب آن برای دامداری مناسب بوده و دو درخت انجیر در دو طرف چاه وجود دارد. در حوالی آن سنگ نگاره‌های باستانی وجود دارد که صحنه‌هایی از بزکوهی و شکار حیوانات را نشان می‌دهد.

 کمی بالاتر که می‌رویم آثاری از گورستان‌های قدیم و دوران اسلامی وجود دارد که مشهورترین آنها گورستان دز و تپه ولان است که بر روی آنها تخته سنگ‌های صاف و طبیعی به رنگ تیره گذاشته شده که با هنرمندی و ظرافت خاصی در میان حاشیه‌های زیبا و نوشتن آیات قرآنی نه تنها مشخصات فرد متوفی بر آن نوشته شده، بلکه نمایانگر زبان، دین و مذهب وی نیز بوده است.

 در مسیر این رودخانه که از تفتان سرچشمه می‌گیرد بر بالای کوه‌ها در جاهایی آثاری از برج‌ها و باروهای سنگی وجود دارد که اکنون جز ویرانه‌ای از سنگ‌های بهم ریخته چیزی نمانده است و در چند نقطه هم سنگرهایی در دل صخره و ارتفاع خاصی کنده کاری شده که در هر یک از آنها چند جنگجو می‌توانستند جا بگیرند و مانع نفوذ دشمنان به سمت بالاتر باشند. ناگفته نماند سنگ نوشته‌های بر روی قبور دوران اسلامی اکثر مربوط به کسانی بوده که در جنگ‌ها و تهاجمات به شهادت رسیده‌اند که اکثر تهاجمات از سمت بلوچستان پاکستان امروزی و از سرزمین تحت عنوان هاران صورت می‌گرفته و معروف به لشکر سیاه پاد (سیاه پا) بوده و این نشان می‌دهد که اقوام بربر بوده‌اند که پوشش لباسشان طوری بوده که ساق پایشان مشخص‌ و از نظر نژادی افرادی با پوستی به رنگ تیره بوده‌اند.

 این تمدن سنگی تا بالاترین قله تفتان ادامه داشت که بر فراز قله اصلی که بعد از قله‌ای است که در حال حاضر دهانه خروج بخار گوگرد است و در آنجا که مقداری صاف و مسطح است آثار و دیوار چین‌هایی به صورت منظم و تقریبا مستطیل شکل هستند که معروف به چهل محراب و چهل تن است که محل برگزاری مراسم مذهبی خاص در دوره‌های مختلف بوده که اکثر مردم به آنجا نه به خاطر کوهپیمایی بلکه برای انجام مراسم دینی می‌رفتند و در آن جا چند روز مانده و حتی گوسفندی هم قربانی می‌کرده‌اند و د‌ر نهایت در آنجا سنگی گرد و صیقلی و وزین وجود داشته به نام سنگ مراد یا همان سنگ آرزو که در پایان مراسم افراد آرزوهایشان را نیت می‌کرده و اقدام به بلند کردن سنگ مراد می‌کرده‌اند که اگر فرد و یا حتی فردی دیگر که وکالت از افراد می‌گرفته، می‌توانسته سنگ را تا حدود کمر بلند کند، عقیده بر این بوده که آرزویش برآورده و دعایش قبول می‌شود و در غیر اینصورت نه و شاید علت صاف و صیقلی بودن آن بخاطر این بوده که این سنگ به تناوب توسط افراد بالا و پایین می‌شده است.

 این تمدن کوچک سنگی که سال‌ها در مقابل تهاجمات دشمنان و عوامل طبیعی مقاومت کرده بود، در سال‌های اخیر توسط انسان‌ها با افکار و نیات گوناگون بر سنگ نوشته‌ها و قبور تاخته شده و هر یک این پیشینه مکتوب و مستند را از محل اصلی جابجا کردند. یکی آن را تزئین دیوار خانه‌اش کرد، دیگری بخاطر آیات قرآنی تزیین دیوار مسجد و بعضی هم با سنگدلی تمام این سنگ‌ها را به کشورهای بیگانه فروختند تا به نوایی برسند و متاسفانه سنگ‌هایی در دیوار خانه‌ها و مساجد بکار رفته بود، بعد از مدتی تغییرات در ساخت و سازها صورت گرفت و به خاطر عدم آگاهی از ارزش فرهنگی این سنگ‌ها همه به عنوان سنگ لاشه و بی ارزش در دل زمین دفن شدند تا شاید سنگ‌های جدیدی که فاقد هر گونه ارزش فرهنگی و هنری هستند، جایگزین آنها شوند و سنگ مراد که فکر نمی‌کرد با آن وزنی که داشت و در بالاترین نقطه قلعه پناه گرفته دستخوش این بی مهری و انسان به اصطلاح متمدن امروزی گردد و شاید توسط افرادی با آرزوهای بسیار بلند از فراز قله به زیر کشیده شد و به جای نامعلومی برده شد.

 این بی توجهی به این میراث گرانبهای سنگی هنوز که فرهنگ ملی ما متولی دارد ادامه دارد و آن تعداد اندکی که از این میراث گرانبها باقی مانده شاید فریاد برمی‌آورد که حداقل اگر نمی‌توانید جلوی این غارت فرهنگی را بگیرید آن‌ را مستند و ثبت کنید.

منابع:ایسنا و Asrehamoon

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:تمندان,بزرگترین و زیباترین گنجینه و اثر طبیعی سنگی,سیستان و بلوچستان, تفتان,تپه ولان,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

«شهر سوخته» زابل به عنوان یک سایت فرهنگی در اجلاس یونسکو به ثبت جهانی رسید.
 
به گزارش خبرگزای ایسنا، پرونده «شهر سوخته»، یکشنبه اول تیرماه در سی و هشتمین اجلاس یونسکو در دوحه قطر از سوی ایران مطرح شد و بدون رای مخالف به ثبت جهانی رسید.


شهر سوخته عنوان یک محوطه باستانی در 56 کیلومتری زابل در سیستان و بلوچستان است که به حدود شش هزار سال پیش تعلق دارد.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:«شهر سوخته»,یونسکو,ثبت شهر سوخته,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پژوهشگران معتبر آمریکایی می‌گویند، کشتی "سانتا ماریا" را در سواحل هائیتی پیدا کرده‌اند. این کشتی همان کشتی‌ای است که کریستف کلمب در سال ۱۴۹۲ با آن آمریکا را کشف کرد.

"سانتا ماریا" همان کشتی‌ای است که تاریخ بشریت را تغییر داد. اینک محققان معتبر آمریکایی اعلام کرده‌اند که لاشه آن را یافته‌اند.

کشف این کشتی چنان شعفی در آنها ایجاد کرده که باری کلیفورد(Barry Clifford)، باستان‌شناس دریایی آمریکا می‌گوید: «برای من چنان است که انگار کوه اورست در زیر لاشه این کشتی است.»

او همان باستان‌شناس شناخته‌شده‌ای است که موفق به کشف بقایای کشتی افسانه‌ای "ویدا" (Whydah) متعلق به سام بلامی، دزد غارتگر دریایی شد. این کشتی در سال ۱۷۱۷ در ساحل "کیپ کود" که اینک متعلق به آمریکاست غرق شد و در درون آن بزرگ‌ترین گنج دزدان دریایی نیز کشف شد. کلیفورد در آن زمان برای به نمایش گذاشتن این گنج موزه‌ای ساخت.

اینک او می‌گوید، بقایای "سانتا ماریا"، کشتی سه‌دکله ناوگان کریستف کلمب اسپانیایی را یافته است؛ همان مردی که در سال ۱۴۹۲ در جست‌وجوی راه دریایی جدید به هند آمریکا را کشف کرد.

گفته می‌شود که "سانتا ماریا" در ۲۵ دسامبر ۱۴۹۲ در کرانه جزیره هیسپانیولا (جمهوری دومینیکن و جزیره هائیتی امروزی) در هم شکست و به گل نشست.

کلیفورد ۶۸ ساله در گفت‌وگو با شبکه خبری "سی ان ان" گفته است، بقایای این کشتی ۱۱ سال پیش (۲۰۰۳) پیدا شد. اما در آن زمان به دلیل اشتباه در نتایج تحقیقات، دانشمندان به بیراهه افتاده و نتوانستند اطمینان یابند که این کشتی همان "سانتا ماریا" است.

باری کلیفورد، باستان‌شناس آمریکایی می‌گوید، اولین بار دو سال پیش زمانی که خود به آزمایش لاشه این کشتی اقدام کرد ناگهان موضوع برایش روشن شد. او توضیح می‌دهد: «من نیمه‌شب بیدار شدم و گفتم، وای خدای من.»

او سپس با تیم تحقیقات به سوی لاشه کشتی می‌رود و تحقیقات دیگری انجام می‌دهد و اطمینان حاصل می‌کند که این همان "سانتا ماریا" است.

چارلز بیکر(Charles Beeker)، باستان‌شناس دریایی می‌گوید، اظهارات کلیفورد معتبر است. او به روزنامه "ایندیپندنت" گفت، هنوز در این باره تجزیه و تحلیل‌های علمی ‌دقیقی در دست نیست. با این حال با توجه به تصاویر برداشته‌‌شده در سال ۲۰۰۳ و همچنین تازه‌ترین تصاویر تجسسی غواصان "شواهد قانع‌کننده‌ای در دست است که نشان می‌دهد که این کشتی واقعا همان سانتا ماریاست."

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:کشتی "سانتا ماریا",سواحل هائیتی,کریستف کلمب,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نگاه منتقدان سینمایی به فیلم

فیلم "۳۰۰: ظهور یک امپراتوری" برخلاف فیلم "۳۰۰"، نتوانست نظر اغلب منتقدان سرشناس سینمایی را جلب کند. بسیاری از آنها شخصیت پردازی ضعیف، بازی های بد و عدم پایبندی به تاریخ را از ضعف های اساسی این فیلم دانستند. با این حال اغلب منتقدان، کوریوگرافی صحنه های نبرد دریایی را که به صورت اسلوموشن کار شده است، ستوده اند.

تاد مک کارتی، منتقد هالیوود ریپورتر، در نقدی منفی و طعنه آمیز علیه آن نوشت: "با این که جرارد باتلر بعد از فیلم "۳۰۰" در ۱۷ فیلم متوسط بازی کرد اما با این حال، غیبت او در این فیلم به شدت حس می شود."

جیمز روچی از سایت سینمایی "فیلم دات کام"، صفر امتیاز به فیلم داد و آن را یک "جوک سه بعدی" دانست.

تام لانگ از "دیترویت نیوز" نیز آن را یک حمام خون و نه چیزی بیشتر خواند. جیمز براردینلی از "ریل ویووز"، ۲ و نیم ستاره از ۴ ستاره به فیلم داد. به اعتقاد براردینلی، فقدان خلاقیت در این فیلم منجر به نارضایتی بنیادی از آن شده است.

اسکات بولس از "یو اس اِی تودِی" از ۴ ستاره، ۲ ستاره به فیلم داد و نوشت: "برای کسی که در این فیلم دنبال مفهوم فیلمنامه می گردد، "۳۰۰" مثل اسب ترواست. باورپذیری و معقول بودن را فراموش کنید."

اما اسکات فانداس از مجله "ورایتی" فیلم را ستود و درباره اش نوشت: "این فیلم سرگرم کننده، فاقد طنین اسطوره ای فیلم "۳۰۰" است که از آن یک فیلم کلاسیک ساخت اما با معیارهای خودش خوب کار می کند."

منتقد دیگری به نام ریچارد روپر از ۵ ستاره به فیلم ۴ و نیم ستاره داد و آن را یک پیروزی از نظر طراحی صحنه و لباس و استفاده از تکنیک های خیره کننده سی جی آی دانست.

با این حال به نظر می رسد تماشاگران عادی سینما رویکردی نه چندان بدی نسبت به این فیلم داشته اند. "۳۰۰: ظهور یک امپراتوری" که نمایش عمومی آن کمتر از سه هفته پیش آغاز شد، در حال حاضر در رده سوم جدول پرفروشترین های سینمای آمریکای شمالی در سال ۲۰۱۴ جا دارد.

به روایت هرودت، آرتمیس یکم، ملکه کاریا، در شهر هالیکارناس، (که در آن زمان از اسپارتی های امپراتوری هخامنشی بود) به دنیا آمد. آرتمیس، زنی زیبا و دلیر بود و پس از مرگ شوهرش بر تخت شاهی نشست. او یکی از فرماندهان نیروی دریایی و از رایزنان جنگی خشایارشا بود و در تاریخ از او به عنوان نخستین زنی که در سمت فرماندهی نیرومندترین نیروی دریایی جهان خدمت می کرد، یاد می شود. هردوت او را زنی مکار و باهوش توصیف کرده و نوشته است که بر روی خشایارشا نفوذ زیادی داشته است. در دوران حکومت پهلوی، نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناوشکن بزرگی را به نام آرتمیس نام گذاری کرد.

"۳۰۰: ظهور یک امپراتوری"؛ ادامه دقیق فیلم "۳۰۰" نیست بلکه همزمان به رویدادهای قبل از نبرد ترموپیل یعنی جنگ ماراتن و جنگ های بعد از آن یعنی جنگ های آرتمیسیوم و سالامیس می پردازد. جنگ ماراتن، ده سال قبل از جنگ ترموپیل(ماجرای فیلم ۳۰۰) در سال ۴۹۰ پیش از میلاد اتفاق افتاد. جنگ دریایی آرتمیسیوم نیز همزمان با جنگ ترموپیل رخ می دهد که در سال ۴۸۰ قبل از میلاد اتفاق افتاد و سه روز طول کشید و در آن سپاه ایران بر یونانی ها پیروز شده و به دنبال آن شهر آتن را فتح کرد و آن را به تلافی به آتش کشیده شدن شهر "سارد" در ایران، به آتش کشید. یونانی ها پس از این اتفاق، به جزیره سالامیس فرار کرده و خشایارشا هم برای تار و مار کردن آنها به سالامیس لشگر کشید.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:آرتمیس,فیلم "۳۰۰",فیلم "۳۰۰: ظهور یک امپراتوری" ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

هشت سال بعد از نمایش فیلم جنجالی "۳۰۰" ساخته زک اسنایدر درباره نبرد ترموپیل بین ایران و یونان، که از نظر بسیاری از ایرانیان در رویدادهای تاریخی تحریف شده بوده و تصویری غیرانسانی از پادشاه هخامنشی و سپاه ایران به نمایش گذاشته شده بود، اینک هالیوود، قسمت دوم این فیلم را با نام "۳۰۰ : ظهور یک امپراتوری"، به صورت سه بعدی روانه سینماها کرده است.

"۳۰۰: ظهور یک امپراتوری"، همانند "۳۰۰"، فیلمی فانتزی و حماسه ای جنگی است که هالیوود بر اساس کتاب مصور منتشر نشده "خشایارشا" نوشته فرانک میلر (نویسنده فیلم "۳۰۰") ساخته است و درباره جنگ های دریایی معروف آرتمیسیوم و سالامیس است که بعد از پیروزی سپاه ایران در ترموپیل و فتح آتن، بین سپاه خشایارشا به فرماندهی آرتمیس و سپاه یونان به فرماندهی تمیستوکل درگرفت.

این فیلم، ابتدا "۳۰۰: نبرد آرتمیسیوم" نام داشت اما در سپتامبر ۲۰۱۲ به "۳۰۰: ظهور یک امپراتوری" تغییر نام داد. زک اسنایدر که فیلم "۳۰۰" را کارگردانی کرده بود، در این فیلم به عنوان تهیه کننده و نویسنده فیلمنامه همکاری کرده و نوام مورو، کارگردانی آن را به عهده داشته است.

برخلاف قسمت اول که پخش آن با اعتراض گسترده بسیاری از مردم و نیز دولت ایران رو به رو شد، تا الان که نزدیک به سه هفته از نمایش جهانی این فیلم می گذرد، هنوز واکنش خاصی نه از سوی مردم ایران و نه دولت، نسبت به این فیلم دیده نشده و تنها برخی سایت ها و رسانه های دولتی در ایران، خبر پخش جهانی آن را به عنوان یک فیلم "ضد ایرانی" دیگر از هالیوود منتشر کرده اند.

روایت فانتزی

"۳۰۰: ظهور یک امپراتوری"، با اینکه ظاهرا فیلمی تاریخی است اما در واقع همانند فیلم "۳۰۰"، فیلمی فانتزی و ساخته و پرداخته ذهن خیال‌پرداز فرانک میلر، خالق داستان‌های گرافیکی و مصور (کمیک استریپ) است. همه صحنه های این فیلم در استودیوی "نوبویانا فیلم" صوفیه، پایتخت بلغارستان به شیوه کامپیوتری (virtual studio) که در آن بازیگران در مقابل پرده سبز بازی می‌کنند و از آنها فیلمبرداری می‌شود، ساخته شده‌است.

فضای پس زمینه نیز بعدا به کمک تکنیک CGI به فیلم اضافه شده‌است.

با این که این فیلم سه بعدی است و از تکنیک های سی جی آی تازه تری نسبت به فیلم "۳۰۰" استفاده کرده اما نوآم مورو، کارگردان این فیلم، نسبت به زک اسنایدر، خلاقیت کمتری در تبدیل یک داستان کمیک به سینما نشان داده است. به علاوه میزان خشونت "۳۰۰: ظهور یک امپراتوری" اصلا قابل مقایسه با فیلم "۳۰۰" نیست. فیلم، پر است از صحنه های دلخراش قطع دست و پا و شکافته شدن سرها و پاشیده شدن خون در هوا.

تحریف تاریخ

"۳۰۰: ظهور یک امپراتوری"، همانند فیلم "۳۰۰"، حاوی تحریف ها و جعل هایکلیک آشکار تاریخی است.

مهم ترین دروغ تاریخی این فیلم مربوط به جنگ ماراتن و کشته شدن داریوش بزرگ در این جنگ با "تیری اعجاب انگیز" (به تعبیر پروفسور پل راتلج) است که از کمان تمیستوکل رها می شود. به اعتقاد پل راتلج، استاد دانشگاه کمبریج داریوش بزرگ و پسرش خشایارشا اصلا در این جنگ شرکت نداشته اند بلکه فرمانده سپاه ایران در این جنگ، داتیس (وارتافرن)، برادرزاده داریوش بزرگ بوده است.

به علاوه داریوش بزرگ، ۴ سال بعد از نبرد ماراتن یعنی در سال ۴۸۶ قبل از میلاد، در حالی که داشت خود را برای جنگ های دیگری علیه یونان آماده می کرد، درگذشت.

تحریف تاریخی بزرگ دیگر این فیلم در مورد آرتمیس است. آرتمیسی که در این فیلم تصویر شده و اوا گرین نقش او را بازی می کند، هیچ شباهتی با چهره این فرمانده زن شجاع در روایت های تاریخی آن ندارد.

در روایت های تاریخی از جمله روایت هرودت، آرتمیس یکم، ملکه کاریا، زنی زیبا و شجاع و یکی از فرماندهان نیروی دریایی و از رایزنان جنگی خشایارشا بود و در تاریخ از او به عنوان نخستین زنی که در سمت فرماندهی نیرومند ترین نیروی دریایی جهان خدمت می کرد، یاد می شود.

اما در این فیلم، می بینیم که سربازان یونانی بعد از کشتن پدر و مادر آرتمیس در کودکی، او را به بردگی جنسی در کشتی های خود گمارده و بعد هم نیمه جان او را در خیابان رها می کنند تا اینکه سرداری ایرانی او را نجات داده و به او فنون جنگاوری می آموزد. آرتمیس، در این فیلم، زنی شیطان صفت، کینه توز و شهوت پرست است که با بیرحمی سر مخالفان خود را از بدن جدا کرده و لبان خونی آنها را می بوسد.

در این فیلم، گفته می شود که آرتمیس، مدافع لشکرکشی به سالامیس بود در حالی که به روایت هرودت، آرتمیس در بین رایزنان جنگی خشایارشا، تنها فردی بود که مخالفت خود را با جنگ سالامیس اعلام کرد چرا که به اعتقاد او نیروی دریایی ایران قدرت مقابله با نیروی دریایی یونان را نداشت اما او در نهایت به درخواست پادشاه ایران گردن نهاد و به عنوان یکی از فرماندهان ناوگان دریایی ایران با پنج کشتی جنگی خود در این جنگ شرکت کرد و برخلاف آنچه در فیلم نشان داده شد، فرمانده کل نیروی دریایی ایران در این جنگ نبوده است.

در صحنه ای از فیلم، آرتمیس بعد از موفقیت های تمیستوکل، او را به کشتی خود فراخوانده و در حین معاشقه با او، پیشنهاد مقامی در سپاه ایران را به او می دهد اما تمیستوکل نمی پذیرد و آرتمیس سوگند می خورد که از او انتقام بگیرد که این ماجرا نیز به اعتقاد پل راتلج، هیچ صحت تاریخی ندارد.

تحریف تاریخی دیگر این فیلم، مرگ آرتمیس در نبرد سالامیس به دست تمیستوکل است، در حالی که به روایت هرودت، او از این جنگ، جان سالم به در می برد.

از سوی دیگر خشایارشایی که در این فیلم تصویر شده، با آن شمایل برهنه و زنجیرها و حلقه های دور گردن و آرایش چهره اش، هیچ شباهتی به یک پادشاه مقتدر بزرگ ترین امپراتوری جهان در آن عصر ندارد. تغییر ماهیت او به موجودی فراطبیعی(انسان-خدا)، بعد از غسل کردن در درون حوضچه ای در یک غار، نیز روایتی کاملا تخیلی و مغایر با تاریخ است.

BBC NEWS

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:فیلم جنجالی "۳۰۰",ظاهرا فیلمی تاریخی,خشایارشا ,هالیوود ,تمیستوکل,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

سينماي هاليود بازهم باساختن «300 ظهور یک امپراتوری»، آشكارا به وارون كردن تاريخ دست زد.
سینمای هالیود تاکنون فیلم‌های تاریخی بسیاری را به نمایش گذاشته است. فیلم «300» یکی از این فیلم‌ها بود که اگرچه فروش بسیاری داشت اما جنجال‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تاریخی فراوانی را نیز به همراه داشت. این فیلم که چند سال پیش ساخته شد به‌گونه‌ای شگفت‌آور جنبه‌ای، وارون(: ضد) ایرانی به خود گرفته بود. داستان فیلم از این قرار بود که 300 سرباز اسپارتی به فرماندهی «لیونیداس» در نبرد «ترموپیل» به جنگ ایرانیان ‌رفتند و سرانجام جانشان را در این جنگ از دست ‌دادند. ایرانیان و به‌ویژه خشایارشاه در بخش‌‌های گوناگون این فیلم به‌گونه‌ای باورنکردنی وارون تاریخ و فرهنگ ایران جلوه‌گر شده بودند و همین امر شوندی بود که ایرانیان به ساخت فیلم‌ توهین‌آمیز «300» واکنش شدیدی نشان دهند. اما تنها چند سال بیشتر از ساخت پرسر و صدای «300» نگذشته بود که در واپسین ماه از سال 1392 فیلم «300، ظهور یک امپراتوری» در سینماهای گوناگون جهان پخش شد. این اثر دنباله‌ی فیلم «300» است و درون مایه‌ای توهین‌آمیزتر از اثر گذشته را به‌همراه دارد. شگفت اینجاست که فیلمنامه‌ی این اثر حتا با نوشته‌های هردوت هم همخوانی ندارد. باشندگي داریوش در جنگ «مارتون» و کشته شدن او به دست «تيموستوکِل»، باشندگی(: حضور) آرتمیس در سِمَت فرماندهی نیروهای دریایی ایران، نشان دادن چهره‌ی خشایارشاه و نیروهایش، وارون تاریخ ایران، باشندگی گسترده‌ی نیروهای دریایی اسپارت در جنگ «سالامیس» و... از اشتباهات گوناگونی است که در فیلم «300 ظهور یک امپراتوری» مشاهده می‌شود. سازندگان هر دو فیلم تلاش بسياري کرده‌اند تا پیروزی‌های ایرانیان را در جلگه‌ی «آتیک» و دریای مدیترانه و «آدریاتیک» ناچیز بشمارند اما شکست ایرانیان در نبرد ماراتون و سالامیس را بزرگ جلوه دهند. همچنین یونانیان را مردمانی آزادی‌خواه و متمدن و ایرانیان را به صورت مردمانی بدون تمدن و فرهنگ برجسته ساخته‌اند...
به هر حال دستگاه جنگ‌‌ستیزانه‌ی باختریان(:غربیان) در برابر خاوریان(:شرقیان) ریشه‌ای چند هزارساله دارد و امروز نیز رسانه‌های باختر(:غرب) و سینمای هالیود میراث‌خوار دستگاه جنگی گذشته هستند. اما پرسشی که در این میان به ذهن هر ایرانی –و هر فرد کنجکاو- می‌رسد این است که سرانجام و سرنوشت جنگ‌های ایرانیان و یونانیان به کجا رسید؟ می‌دانیم که هخامنشیان در زمان کورش بزرگ، کمبوجیه و داریوش بزرگ بخش گسترده‌اي از سرزمین‌های یونانی‌نشین را دردست داشتند و بیشتر این سرزمین‌ها را به جنگ گشوده بودند. داریوش بزرگ حتا تا رود دانوب در اروپا پیش رانده بود و پس از آنکه یونانیان «سارد» را به آتش کشیدند، آهنگ آن داشت که یونانیان را سیاست کند اما اندکی پس از نبرد ماراتن درگذشت. خشایارشاه به دنبال سیاست‌های داریوش بزرگ رهسپار یونان شد و پس از عبور از تنگه‌ی «ترموپیل» و شکست «اسپارتیان» و به موازات پیروزی‌های دریایی، آتن را گشود. اما این پایان جنگ نبود، نیروی دریایی ایران در سالامیس شکست خورد. پس از نبرد سالامیس خشایار شاه به ایران بازگشت اما نیروی زمینی ایران به فرماندهی «مردیانوس»، در یونان باقی ماند و حتا یک‌بار دیگر آتن را گشود. اما این نیروها نیز در جنگ «پلاته» شکست خوردند و از میان رفتند و برای مدتی آتن و اسپارت پیروز میدان شدند. ایرانیان که دریافته بودند جنگ شوندی برای اتحاد یونان به فرمانروایی آتن است آتش جنگ را خاموش کردند و دیپلماسی بزرگ خود را به راه انداختند. نخست پیمان «کالیاس» را که بنا بر بندهای آن ایرانیان می‌پذیرفتند به مدت سه روز و سه شب از دریا عقب بنشینند را به‌رسمیت شناختند و سپس سکه‌های زَر را همچون سلاحی مرگبار به‌کار بردند. اندکی پس از نبرد سالامیس آتنیان نشان دادند که شايستگي سروری بردولت شهرهای یونانی را ندارند. آنان سرداران نامور خود را به راحتی از میان برمی‌داشتند. تيموستوکل فرمانده نامور آتنی اعتبار خود را در یونان از دست داد و برای بدست آوردن اعتبار از دست‌رفته‌ی خود به ایران آمد. همچنین «الکیبیادس» -دیگر سردار آتنی- نیز سرنوشتی بهتر از تيموستوکل نداشت. یونانیان با باشندگی(: وجود) پیمان‌نامه‌ی کالیاس دیگر شوندی برای پرداخت پول به آتن نمی‌دیدند تا این دولت‌شهر در برابر ایران از آنها پشتيباني کند. بنابراین پس از مدتی از پرداخت پول به دولت‌شهر آتن خودداری کردند و همین امر شوندی بود برای اینکه دولت‌شهر آتن ناتوان شود. به روزگار داریوش دوم و اردشیر دوم دیپلماسی هخامنشی با نیرومندی بسیاری راه خویش را پي گرفت و توانست با ناتوان کردن بیش از اندازه‌ی آتن و اسپارت راه را برای نابودی همیشگی آتن و اسپارت باز نگه دارد. سرانجام با پشتیبانی هخامنشیان از تازش دولت‌شهر «تِب» -در شمال باختری(:غربی) یونان- به یونان، واپسين پرده‌ي نمايش سياسي ايران در سرزمين يونان به نمايش گذاشته شد و دولت‌شهرهای یونانی همچون آتن و اسپارت به پایان زندگی سیاسی خود رسیدند و فرمانِ شاه بزرگ بار دیگر به آنسوی تنگه‌ی «داردانل» و «بسفور» و دریای آدریاتیک در زمان داریوش بزرگ رسید. بنابراین آنچه که هخامنشیان نتوانستند در يونان با نیروی جنگی به‌دست آورند با نیروی دیپلماسی به‌دست آوردند.

ميثم اسدي

كارشناس ارشدتاريخ

امرداد 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:300 ظهور یک امپراتوری,وارون كردن تاريخ,سينماي هاليود,تاریخ و فرهنگ ایران ,داریوش,خشایارشاه ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

دشت سلطانیه همواره از روزگار کهن جایگاه زندگی بوده است. این سرزمین در روزگار پیش از اسلام با نام‌های اریباد و ارساس خوانده می‌شد. در روزگار ساسانی نام این دشت شهرویاژ نامیده شد که در روزگار پس از اسلام به شهرویاز دگرگون شد. 
از تپه‌های باستانی برجای مانده از روزگار پیش از اسلام می‌توان از تپه‌ی نور نام برد که 3 هزار سال پیشینه شهرنشینی دارد. پس از تاخت و تاز مغول به ایران نام این دشت به قنقر اولانگ جایگزین شد که اولانگ در زبان ترکی مغولی به چم(:معنی) چمن است و قنقر به گفته رخدادنگاران نام تیره‌ای مغولی است و برخی نیز چم آن را شاهین خوانده‌اند. یکی از سازه‌های برجای مانده از ایران باستان در سلطانیه نیایشگاه مهرپرستان در روستای ویَر، در  10 کیلومتری (نزدیک به 2 فرسنگ) شهر سلطانیه است.
پیشینه نیایشگاه به گمان به سده نخست و دوم مسیحی می رسد. این نیایشگاه امروزه با نام «داش کَسَن» نامیده می‌شود که چم آن در زبان آذری سنگ بُر است.
در روزگار ایلخانان مغول شهر سلطانیه به پایتختی ایران برگزیده شد. در این روزگار اُلجای خواهر اُلجایتو (شاه مغول) پس از درگذشت پدرش ارغون شاه مغول به بازسازی نیایشگاه کهن دستور داد و مهرازان ایرانی  با یاری شماری از مهرازان چینی که برای ساخت گنبد سلطانیه به ایران آمده بودند بازسازی این نیایشگاه کهن را آغاز کردند. به گفته برخی از باستان‌شناسان این نیایشگاه برای آرامگاه ابوسعید بهادر(واپسین شاه مغول و فرزند الجایتو) بازسازی گشته که به شوند کشته شدن وی و به پایان رسیدن فرمانروایی ایلخانان در این جایگاه به خاک سپرده شد و بازسازی نیمه کاره ماند. 
در این نیایشگاه سنگ نگاره دو اژدها رو به روی یکدیگر تراشیده شده که در میانه‌های آن نگاره برگ مو و پیچک و نگاره‌های ایرانی کنده‌کاری شده است. در پیرامون این نیایشگاه مهرازان ایرانی دو مهرابه با آهوپای(:مقرنس) بر روی سنگ تراشیده اند.
 این سنگ نگاره 5/3 متر درازا و 5/1 متر پهنا دارد. کالوب(:نقشه) نیایشگاه اژدها چهار پهلو (:مستطیل) و به بزرگی نزدیک به 100 متر در 50 متر است. کالوب این نیایشگاه نشان چلیپا است. در سه سوی این نیایشگاه سه اشکفت(:غار) دستکند با تاق تراشیده شده است. با بررسی سنگ‌های تراشیده شده می‌توان این جایگاه را در شمار دخمه‌های روزگار ایلخانی جای داد.
به گمان نگارنده، این اشکفت ها که ساخته‌ی مهرازان است، همانند نیایشگاه های میترا در اروپا جایگاه نیایش مهر بوده است. این سازه زیبا دارای جایگاهی بسیار برجسته در مهرازی ایرانی دارد. نشان چلیپا از دیرباز نشان سپند(:مقدس) آیین مهر بوده و چلیپایی بودن کالوب نیایشگاه نشانه‌ی دیگری بر مهری بودن این سازه است و همچنین اشکفت‌های این سازه همسانی بسياري با تاق بستان کرمانشاه دارد. برخی از باستان شناسان نیایشگاه اژدها را با گور دخمه‌های برده تیکن در نزدیکی مهاباد و اشکفت فرهاد در نزدیکی بوکان هم تراز می‌دانند. واژه برده‌تیکن که در گویش کهن برده‌کنته بوده که برد به چم سنگ بوده و کنته به چم کنده‌کاری است. این سازه‌ی کوهی کاربرد آیینی داشته و به گمان دیرینگی آن به پیش از هخامنشیان می‌رسد. اشکفت فرهاد نیز در بخش گوردخمه‌های پیش از اسلام جای می‌گیرد. از سویی برخی از پژوهشگران نیز این سازه را نیایشگاه خداشناسان در روزگار پس از مغول می‌دانند. 
این سازه نمونه‌ای شایسته بوده و سنگ نگاره‌ی آن از ارزشمندترین نمونه‌های مهرازی سنگی در ایران است که آمیخته‌ای از هنر ایران در روزگار ساسانی و اسلامی و هنر چینی است.
 نام اژدها در فرهنگ ایرانی از واژه آژی دهاک برگرفته شده که در زبان اوستایی اژی خوانده می‌شده   و نام دیگر آن در پارسی اژدر است. اژدها در ایران روزگار ساسانی نیرویی اهریمنی و نمادی از پلشتی بوده و اژدهاکشی پهلوانان ایران نشانه‌ی پیروزی بر اهریمن بوده است. نام آژی‌دهاک و ضحاک از یک ریشه است. باید گفت که نشان اژدها در پارچه‌های ساسانی نگاشته می‌شده ولی در روزگار اسلامی که نگاره جانور پذیرفته نبود، نشان اژدها به دهان اژدر دگرگون شد و در روزگار ایلخانیان که نگارگران چینی برای نگارگری و کنده‌کاری به ایران فراخوانده شده‌اند و دوباره این نشان شکوفا شد. نمونه‌ی نشان اژدهای چینی در این سازه دیده می‌شود.
 در فرهنگ چین نشان اژدها یادآور خوشبختی  بوده و او را بخشنده‌ی آب می‌دانسته‌اند که از دیرباز تا امروز نماد ویژه‌ی کشور چین به شمار می‌آمده است.

امرداد-افشین آریان پور 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:دشت سلطانیه, نیایشگاه اژدها,تاخت و تاز مغول,روزگار کهن , مهاباد ,اشکفت فرهاد,زبان اوستایی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

File:Noahs Ark.jpg

یکی از کارشناسان باستان‌شناسی موزه بریتانیا می‌گوید که لوحی کوچک به قدمت سه هزارو هفتصد سال نحوه ساخت کشتی نوح را به خوبی توضیح می‌دهد. با این حال به عقیده این کارشناس این کشتی هیچ گاه ساخته نشده و آن چه در مورد وقوع سیلاب عظیم و سفر نوح با این کشتی نوشته و گفته شده اساطیر تاریخی و مذهبی است.

به نوشته روزنامه گاردین، چندی پیش یک لوح کوچک متعلق به آن دوران به  موزه بریتانیا اهدا شده که  حدود ۶۰ خط دست‌نوشته بر روی آن حک شده است. ایروینگ فینکل، باستان‌شناس ارشد موزه بریتانیا، از معدود کسانی است که می‌تواند خط بابلی متداول در هزاره‌های قبل از میلاد را بخواند. وی بر اساس محتویات این لوح تحقیقات قبلی خود در مورد کشتی نوح را تکمیل کرده و در کتاب جدیدی با عنوان «کشتی موعود قبل از نوح» منتشر کرده است.

ایروینگ فینکل در مصاحبه‌ای تاکید می‌کند که با وجود کشف راهنما و دستورالعمل ساخت این کشتی روی لوح بابلی هیچ گاه کشتی نوح ساخته نشده است. به اعتقاد وی، این لوح حاوی نسخه اصلی و اولیه ماجراهای مربوط به این کشتی است.

ایروینگ فینکل در مصاحبه‌ای تاکید می‌کند که با وجود کشف راهنما و دستورالعمل ساخت این کشتی روی لوح بابلی هیچ گاه کشتی نوح ساخته نشده است. به اعتقاد وی، این لوح حاوی نسخه اصلی و اولیه ماجراهای مربوط به این کشتی است.

بقیه در ادامه نوشتار

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب: کشتی نوح,کشتی موعود قبل از نوح,ایروینگ فینکل,لوح بابلی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

نتایج دو پژوهش عمده نشان می‌دهد برخی از ژن‌هایی که عامل بیماری‌هایی مثل دیابت نوع دوم، افسردگی درازمدت، کرون، لوپوس، سیروز صفراوی و در کمال شگفتی اعتیاد به سیگار در انسان‌های امروزی است، از نئاندرتال‌ها به ارث رسیده است.

 این انتقال ژن نتیجه آمیزش اجداد انسان‌های امروزی با نئاندرتال‌هاست که بین ۴۰ تا ۸۰ هزار سال پیش در خاورمیانه و در جریان مهاجرت انسان‌های اولیه از قاره آفریقا صورت گرفته است و دو تا چهار درصد ژن انسان‌های امروزیِ آسیایی و اروپایی محصول آمیزش اجداد آنها با نئاندرتال‌ها است. 

در این تحقیق وسیع، دانشمندان فرمول ژنتیکی حدود هزار نفر از انسان‌های امروزی را با دی‌ان‌ای استخوان شست پای یک زن نئاندرتال که در غاری در سیبری کشف شده بود، مقایسه کردند.

آنها سال گذشته ژنوم تقریبا کامل این زن را تعیین و منتشر کرده بودند.

در میان این هزار نفر ۱۷۶ نفر هم از مردم صحرای جنوب آفریقا بودند. این گروه به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شده بودند؛ زیرا دی‌ان‌ای نئاندرتال‌ها در مردم شرق آسیا و اروپا یافت می‌شود اما بومیان آفریقا فاقد ژن نئاندرتال‌ها هستند چون اجداد آنها به قاره‌های دیگر مهاجرت نکردند و با نئاندرتال‌ها آمیزش نداشتند.

این مقایسه نشان داد که ژن نئاندرتال‌ها بصورت همگون در تمام ژنوم انسان‌های امروزی پراکنده نیست اما بعضی از نواحی هم کاملا عاری از ژن نئاندرتال‌ها است.

سریرام سانکارارامان یکی از محققانی که بر روی ژن نئاندرتال‌ها تحقیق کرده به بی بی سی گفت مناطقی در ژنوم انسانهای امروزی وجود دارد که کاملا عاری از ژن‌های نئاندرتال‌هاست چون انتخاب طبیعی باعث حذف ژن‌های مضر و بد شده است.

این مناطق عاری از ژن نئاندرتال ها بویژه در ژن‌های تولید اسپرم بر روی کروموزوم X (کروموزوم مونث) دیده می شوند. به این ترتیب شاید بتوان به این نتیجه رسید که باروری فرزندان انسان-نئاندرتال کم بوده است، درست مثل حیوانات گونه‌های نزدیک که با هم جفتگیری می‌کنند.

پروفسور دیوید رایش، استاد ژنتیک دانشگاه هاروارد معتقد است در تفسیر یافته های این پژوهش باید احتیاط کرد چرا که ژن نئاندرتال‌ها بخش اندکی از ژنوم ما را تشکیل می‌دهد اما در کل "ژن‌های نئاندرتال‌ها بیشتر ژن‌های بد بوده تا ژن خوب."

آن مقدار که از ژن نئاندرتال‌ها در ما باقی مانده، باعث ایجاد شماری از بیماری‌هاست، البته بعضی از آنها هم باعث کاهش بیماری می‌شوند؛ مثلا ژن نئاندرتال‌ها هم باعث افزایش و هم باعث کاهش بیماری کرون، نوعی بیماری التهابی دستگاه گوارش، می شود.

به علاوه، ژن‌های نئاندرتال‌ها در ژن‌های پوست و مو و ناخن غیر آفریقایی‌ها بیشتر دیده می‌شوند.

انسانهای اولیه که به بیرون از قاره آفریقا مهاجرت می‌کردند باید در آب و هوای سرد دوام می آوردند در حالی که نئاندرتال ها از مدت‌ها قبل خود را با آب و هوای سرد تطبیق داده بودند بنابراین برای پوست، مو و ناخن ضخیم تر و محکم‌تر به ژنهای آنها نیاز بود.

علاوه بر این پوست نقش مهمی در دفاع بدن در مقابل عوامل بیماری‌زا دارد.

این بررسی همچنین نشان داد ژن‌های نئاندرتال‌ها در بیماری‌های اتوایمیون (خودایمنی) نقش دارند و همچنین ژن (آلل) اعتیاد به سیگار بویژه در اروپایی‌ها هم از نئاندرتال ها به ما به ارث رسیده است.

البته این به آن معنا نیست که نئاندرتال‌ها در غارها مشغول دود و دم بوده‌اند بلکه نشان می‌دهد این ژن احتمالا کارکردهای مختلفی دارد و یکی از تاثیرات آن ترک سیگار را دشوار می‌کند.

دانشمندان البته هنوز نمی‌توانند به این سوال جواب بدهند که آیا ژن‌های بیماری‌زای نئاندرتال‌ها در خود آنها هم باعث این بیماری‌ها می‌شده یا جهش ژنتیکی باعث بیماری‌زا شدن این ژن‌ها برای ما شده است.

نئاندرتال ها سی هزار سال پیش منقرض شدند اما دقیقا روشن نیست چرا.

برخی معتقدند این شاید نخستین نسل کشی تاریخ بوده و هومو ساپینس‌ها پسرعموهای نئاندرتال خود را قتل‌عام کرده‌اند.

برخی دیگر نیز دلایل دیگری از جمله آب و هوا یا بیماری را دلیل محو شدن نئاندرتال ها از صحنه روزگار می‌دانند اما به هر حال نئاندرتال‌‍‌ها هنوز در ما حضور دارند و با ما زندگی می‌کنند و بر زندگی ما تاثیر می‌گذارند و شاید هم انتقام خون اجدادشان را می‌گیرند.

BBC NEWS

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نئاندرتال ها,انسانهای اولیه ,غارها ,هومو ساپینس‌ها,بیماری‌های اتوایمیون,ژنوم, انسان‌های امروزیِ آسیایی و اروپایی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

دانشمندان می‌گويند شواهدی يافته‌اند که نشان می‌دهد همزيستی گربه‌ها و آدم‌ها به حدود ۵۰۰۰ سال پيش بر می‌گردد.

به نوشته روزنامه «ايندپندنت»، در حالی که بسياری از صاحبنظران همچنان بر اين نظر پافشاری می‌کنند که گربه‌های مغرور هيچ وقت به معنای واقعی «اهلی» نشدند، پژوهش‌های جدید باستان شناسی داستان متفاوتی را تاييد می‌کنند.

بر اين اساس، نخستين بار چندين هزار سال پيش، گربه‌های وحشی با دست کشيدن از شکار در طبيعت برای تامين غذای خود به سوی انسان‌ها آمدند و با خوردن باقيمانده غذای آدم‌ها زندگی جديدی را برگزيدند.

به نوشته ايندپندنت، به تازگی يک باستان شناس در نتيجه حفاری در دهکده‌ای در چين، به نام «کوآنهوچون»، به بقايای انسان، گربه، خوک، جونده‌های کوچک و آهو برخورد که زمانی حدود ۵۳۰۰ سال پيش در کنار يکديگر زندگی می‌کرده‌اند.

اما جالب آنکه بررسی‌های بيشتر و آزمايش مواد شيميايی بقايای کشف شده نشان داد که گربه‌های ۵۰۰۰ ساله حيواناتی را شکار می‌کردند که به محصول ارزن کشاورزان آن دوران دستبرد می‌زدند؛ حيواناتی که به احتمال قوی جوندگان موذی آن زمان را شامل می‌شدند.

در همين حال شواهد ديگر از قبيل سوراخ‌های کشف شده منتهی به محل نگهداری محصولات کشاورزی و ظروف عتيقه مقاوم در برابر موش شواهدی است که نشان می‌دهد انسان در دوران باستان نيز از وجود موش و جوندگان ديگر در رنج بوده است.
 
پروفسور فيونا مارشال، استاد باستان شناسی و يکی از نويسندگان پژوهش جديد درباره همزيستی گربه‌ها و آدم‌ها می‌گويد: «داده‌های به دست آمده ما نشان می‌دهد که وجود حيوانات کوچک در مزرعه‌های باستانی -از قبيل جوندگانی که از غلات محصول کشاورزان تغذيه می‌کردند- گربه‌ها را جذب کرد.»



اين دانشمند در ادامه توضيح داد: «نتايج پژوهش اخير نشان می‌دهد که دهکده کوآنهوچون در ۵۳۰۰ سال پيش منبع غذای مناسبی برای گربه‌ها محسوب می‌شده، و رابطه بين آدم‌ها و گربه‌ها نوعی همزيستی به اصطلاح "هم‌خوراکی" بوده، که برای گربه‌ها مفيد بوده است.»

مارشال تصريح کرد حتی در آن زمان که گربه‌ها هنوز «اهلی» نبودند نيز به انتخاب خود زندگی در کنار بشر را انتخاب کردند: «شواهد به دست آمده توسط گروه، مويد آن است که گربه‌ها در نزديکی کشاورزان زندگی می کرده، و اين رابطه به نفع هر دو طرف بوده است.»

از ديگر نکات جالب توجه در تحقيق ياد شده آن است که در بقايای بعضی از گربه‌های باستانی مقادير بيشتری از ارزن کشف شده که احتمالاً به معنای آن است که انسان‌ها به اين حيوانات غذا می‌داده‌اند يا اينکه خود گربه‌ها از باقيمانده غذای آدم‌ها می‌خورده‌اند.

مشروح نتايج پژوهش فوق در نشريه «Proceedings of the National Academy of Sciences» منتشر شده است.

پيش از اين قديمی‌ترين سند همزيستی گربه‌ها و انسان‌ها مربوط به نقاشی‌های مصر باستان بود که گربه‌ها را در حالی که زير صندلی انسان‌ها چمباتمه زده بودند نشان می‌داد.

دکتر مارشال می‌گويد گربه‌ها خيلی ديرتر از سگ‌ها اهلی شدند که نخستين بار «به شکل گرگ‌های وحشی به گوشتِ شکارِ آدم‌ها جذب شدند و بشر خيلی زود به منفعت آنها پی برد».

به گفته اين پژوهشگر نخستين سگ‌های اهلی زمانی حدود ۱۰ هزار سال پيش و چه بسا ۲۰ هزار سال پيش زندگی در کنار انسان را آغاز کردند.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:همزيستی گربه‌ها و آدم‌ها 5000ساله,جوندگان موذی,کوآنهوچون,گربه‌های باستانی ,نقاشی‌های مصر باستان,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

به نام خدائي كه آب آفريد ز آب آمده زندگي را پديد
چو يزدان به گيتي ره نو گشاد گياه و دد و دام و مردم نهاد
همه تشنه آب پاك آمدند از او زنده بر روي خاك آمدند
دو ذره که با هم بیاهیختند ز مهر و خرد درهم آمیختند
یکی آنکه جان را دهد زندگی دگر آنکه سوزد به فرخندگی

 

جهش امپراتوري شكوهمند ايرانيان در زمان هخامنشيان و تعالي و ترقي آن در زمان ساسانيان، و ديرپايي اين تمدن مديون دانش آب‌شناسي ايرانيان يود.

مردمان ايران‌زمين از ديرباز به ارزش آب به عنوان ماده‌اي زندگي‌بخش و ارزشمند آگاهي داشتند. نياز طبيعي بشر به آب، وضع جغرافيايي فلات ايران و كميابي اين مايع گرانبها، ارزش اين ماده را نزد ايرانيان صدچندان نموده و آن را در جايگاه والايي قرار مي‌داده است. براي آنكه به ارزش والاي آب در ديدگاه ايرانيان باستان پي ببريم، كافي است كه نيم‌نگاهي به اوستاي زرتشت اندازيم.

آناهيتا، ايزد آب‌ها، که گردونه او را در آسمانها چهار اسب ابر و باران و ژاله و شبنم میکشیدند، يكي از بزرگ ايزدان پيش از زرتشت بود، و نیایشگاههای او در کنگاور (کرمانشاه) و بیشابور (فارس) نمایان است، در اوستا مورد ستايش بسيار بوده و هم مرتبه ميترا (مهر) و اورمزد (اهورامزدا) قرار مي‌گيرد. آب در آيين زرتشت پاك است و مظهر پاكي و بايد كه همچنان پاك باقي بماند. زرتشت از اهورامزدا درخواست مي‌كند كه رودها را از آبي به سترگي شانه اسب لبالب نموده و به پيروان خويش مي‌‌آموزد كه آلوده نمودن آب، به هر شكل و گونه‌اش، خلاف دين و اهريمني است. اينچنين است كه شناخت آب در ايران‌باستان با وابسته داشتن صفات ويژه به آن و ارجمند داشتن اين ماده زندگي‌بخش آغاز مي‌شود. هنوز هم بازمانده آيين‌هاي ايزد آب‌ها در جاي‌جاي ايران برگزار مي‌شود كه براي نمونه مي‌توان به مراسم جوي‌روبي و بيل‌گرداني در دامنه آتشكده آتش‌كوه در نيمور، محلات اشاره نمود.

در ايران‌باستان، صدها سال پيش از آنكه نخستين فرضيه‌هاي مربوط به آب‌شناسي ارائه شود، به گونه‌اي شگفت‌آور و باورنكردني، پاسخ يكي از مهمترين و دشوارترين مسائل مربوط به يافتن آب و آب‌هاي زيرزميني يافته شده بود. سنگ‌نوشته‌ها و لوح‌هاي باز مانده از ايران باستان، بيانگر اين است كه مردمان ايران‌زمين آب‌هاي زيرزميني را با كندن كاريزهاي دراز و بسيار عميق برآورده به روستاها و شهرهاي خود مي‌رساندند. اينكه نخست‌گاه اين كاريز كجا بوده و در چه مناطقي به آب مي‌توان دست يافت و اينكه كاريز چگونه بايد ساخته شود، شايد مهمترين مساله‌اي بوده است كه بشر از آغاز تمدن تا كنون در دانش آب‌ياري و آب‌رساني با آن روبرو بوده است. پرفسور هانري گوبلو كه بيش از 30 سال بر روي قنات‌هاي ايران بررسي و مطالعه انجام داده است در كتاب قنات، فني براي دستيابي به آب ،عظمت قناتهای ایران را برابر با ديوار چين مي‌داند. مجموعه طول قناتهای ایران بيش از چهارصد هزار كيلومتر، بیش از فاصله زمین تا ماه، و قنات گناباد به طول سي‌وپنج كيلومتر و ژرفناي بيش از سيصد متر و چاه‌هايي با فواصل منظم پنجاه متري، از زمان هخامنشيان، يك شاهكار بي‌نظير در سراسر جهان است. چندتن از دانشمندان امريكايي مانند اف.ديكسي در نوشتار يك كتابچه علمي براي سازماندهي آب، ام.ا.باتلر در كتاب آبياري به كمك قنات در ايران، سي.اف.تولمان در كتاب آب‌هاي زيرزميني، ژي.بي.كرسي در كتاب قنات و كاريز، ژي.بيژليبين‌كت در كتاب آب‌شناسي و هانري گوبلو در كتاب‌هاي آبياري در كاليفرنيا و قنات، فني براي دستيابي به آب خود همگي بر اين باورند كه قنات‌هاي لوس‌آنجلس و پاساداناي كاليفرنيا، همچنين قنات‌هاي شيلي و مكزيك، در زمان سلطه اسپانيايي‌ها، توسط مهندسان، متخصصان و كارگران ايراني ساخته شده است.
به خاطر داشته باشيم كه تمدن‌هاي باستاني همگي در كنار رودهاي بزرگ، همانند نيل، دجله، فرات، سند، گنگ، هوانگهو، يانگ‌تسه و ... شكل گرفتند و در حوزه همان رودخانه محدود ماندند. اما تنها تمدني كه به دور از هرگونه رودخانه عظيم شكل گرفت و مالك‌الرقاب جهان باستان شد، ايران بود. جهش چشمگير امپراتوري ايران مديون قنات بود. در زمان هخامنشيان، اگر كسي زمين بايري را با احداث قنات آب‌ياري مي‌كرد، تا پنج نسل از پرداخت هرگونه ماليات معاف بود. به گواهي تاريخ مصر، درياسالار پارسي اسكيلاكس هخامنشي هنگام اقامت در مصر، فنون احداث كاريز را به مصريان آموخت. در زمان ساسانيان، رساله مديگان هزاردادستان، در شرح ساخت و لايروبي قنات و كاريز، و استفاده هوشمندانه از آن، تاليف شده است.

در نوشته‌هاي دانشمندان ايراني پس از اسلام، به نكته‌اي شايان توجه بر مي‌خوريم و آن اينكه بسياري از دانشمندان ايراني در دوران اسلامي، هريك به گونه‌اي، به جنبه‌هاي گوناگون دانش آب‌شناسي پرداخته‌اند. دانش آب‌شناسي در آن دوران نيز مانند امروز دربردارنده بررسي دوره گردش آب یا چرخه آب (سيكل آب) در طبيعت، جريان آب در روي زمين، آب‌هاي زيرزميني، چشمه‌ها، درياچه‌ها، درياها و اقيانوس‌‌ها و چگونگي دگرگوني‌هاي كمي و كيفي آب‌هاي آنها مي‌شده است.

دانشمند بزرگ ايراني، ابوريحان بيروني در آثارالباقيه، در باره زياد و كم شدن آب رودخانه‌ها، چشمه‌سارها و كاريزها مي‌گويد:
زياد شدن آب‌ها در جميع اوديه و انهار به يك حالت نيست، بلكه اختلاف بزرگي با هم دارند. چنانكه جيحون هنگامي آبش زياد مي‌شود كه دجله و فرات رو به كمي گذارد و علت اين است كه هر رودخانه‌اي كه سرچشمه آن در نواحي سردسير باشد، آب آن در تابستان زيادتر و در زمستان كمتر است، زيرا بيشتر آب‌هاي اصلي آن از چشمه‌سارها گردمي‌آيد و رطوبت‌‌هايي كه در كوه‌هايي كه اين رودخانه‌ها از آن بيرون مي‌آيد و يا از آن مي‌گذرد سبب زيادت و نقصان آب اين رودخانه‌ها مي‌شود.

ديگر انديشمند بزرگ ايران، ابوعلي سينا در دانشنامه علايي (طبيعيات) در باره جذر و مد درياها و اثر ماه بر آن گويد:
روشنايي و قوت‌ها كه از آفتاب و ستارگان است در اين عالم اثر كند و ظاهرتر اثر آن آفتابست و آن ماه كه آب درياها را مد كند.
و هم او درباره پديده‌هاي بارندگي گويد:
و اما بخار چون از گرمگاه برخيزد جنبش وي گرانتر بود و چون به آن جايگاه رسد از هوا كه سرد بود، سرماي آن جايگاه او را ببندد. ... و هرگاه كه بخار زمين بفسرد، ابر شود ... و اين را سه حكم بود. يا اندك بود، كه و را گرمي آفتاب بروي افتد، زود متفرق كند. يا قوي بود، كه آفتاب اندر وي فعل نتواند كردن، كه پراكندش، پس چون گردآيد، و يك اندر ديگر نشيند، و خاصه كه باد گردآورش ديگر بار آب شود، و فروجهد، پس اگر سرما اندريابدش، پيش از آن كه قطره‌ها بزرگ شود و برف بود.

دانشمند ايراني سده پنجم هجري، ابوحاتم اسماعيل اسفزاري خراساني، كه براي نخستين بار در جهان پديده‌هاي جوي و هواشناسي را در كتاب خود به نام آثار علوي (Meteorology)، گردآوري نموده و او را به حق بايد پدر دانش هواشناسي نام داد، در باره بخار و باران و برف و شبنم مي‌گويد:
هرگه كه حرارتي از تابش خورشيد يا از جوهر آتش به آب رسد، مدتي با او بماند، آب مستحيل شود، و از جاي خود برخيزد، و به سوي بالا بر شود، آن را بخار گويند، چون گرما بر بخار مستولي شود، آن بخار جوهر هوا گردد. ... و اگر برودتي بر آن بخار مستولي شود، جوهر آب گردد، و قصد زمين كند، آنگاه آن را باران گويند، پس اگر هوا ساكن بود، آن دانه‌ها خردباران (drizzle) بود و اگر متحرك بود، آن دانه‌هاي خرد به يكديگر بپيوندند بزرگ گردند ((rain تا به رگبار رسند(shower). ... و اگر برودتي به افراط بر آن غالب آيد جوهر برف باشد ... هرگاه كه هوا سرد باشد و سرما بر بخار مستولي گردد، آن هوا آب شود و بر صورت قطره‌هاي آب از برگ‌ها بياويزد، آن را شبنم (صقيع – dew ) خوانند ... .
وي همچنين مطالعات و بررسي‌هايي در باره چگالي آب‌هاي گوناگون از مناطق مختلف انجام داده است.

رياضي‌دان و مهندس بزرگ سده پنجم هجري، محمد بن حسين كرجي، ديدگاه‌هاي بسيار جالبي در باره آب‌شناسي دارد و در كتاب خود استخراج آب‌هاي پنهاني، انباط الميا الخفيه، به بررسي روش‌ها و قواعد مربوط به تشخيص آب‌هاي زيرزميني مي‌پردازد. او مي‌گويد:
خداي بزرگ در روي زمين آبي ساكن آفريد، كه همچون گردش خون در بدن جانوران در جريان است. اين آب با افزايش و كاهش بارندگي، افزون و كم نمي‌شود (چرخه آب در طبيعت) ... اين آب بيشتر شكاف‌هاي درون زمين را پر مي‌كند، و تا آنجا كه مانعي سخت در سر راهش وجود نداشته باشد، هر قسمت به قسمت ديگر مي‌پيوندد ... آب‌هايي كه در زير زمين قرار دارند نيز در بعضي مواضع مانند رودها جاري هستند و در بعضي موارد ديگر مانند دريا ساكن و آرامند.

در نزهت‌نامه علايي، دانشنامه بزرگ فارسي، تاليف شهمردان‌بن‌ابي‌الخير رازي، در سده ششم هجري، مطالب گوناگون و جالبي در باره آب‌شناسي آمده است.
آب، مد و جزر درياي پارس از عجايب است و به شبانه روز دو دفعه زيادت و نقصان گيرد، و در سير ماه بسته است ... و جاي هست كه مقدار پنجاه ارش زمين خشك به وقت مد آب، بالا گيرد به هر دفعتي، ... .

ناوخداي، بزرگ‌ بن شهريار رامهرمزي، دريانورد بزرگ ايراني در سده چهارم هجري، كه سفرهاي اكتشافي فراواني به شرق انجام داد، در كتاب بسيار جالبي به نام عجايب الهند، شرح كاملي از توفان‌هاي درياي هند، مانسون، ارائه نموده است. دريانورد معاصر او ابهره كرماني نيز، كه در آن روزگار هفت سفر دريايي به چين و شرق دور داشته است نيز، مانسون هند و تيفون چين (هاريكن‌ها يا سايكلون‌هاي شرق آسيا)، را در نوشته‌هاي خود شرح داده است. جيهاني، وزير دودمان سامانيان نيز اطلاعات خويش را در باره اين توفان و همزماني آن با بادهاي 120 روزه سيستان، در كتابي گردآوري نموده است. سليمان سيرافي و مهران وهب سيرافي از دريانوردان ايراني سده سوم و چهارم هجري، كه سفرهايي به چين و هند داشته‌اند، و همچنين سهل بن آبان دريانورد ايراني سده ششم هجري كه سفرهايي به هند و شرق افريقا داشته ‌است، و سليمان مهري دریانورد سده نهم هجري، نيز در سفرنامه‌هاي خود به باران‌هاي موسمي هند و منشا احتمالي آنها، اشاره كرده‌اند.

مسعودي مورخ ايراني در كتاب التنبيه و الاشراف، به ذكر منشا رودها و درياها پرداخته و از بسيار از پديده‌هاي آبي سرزمين ايران، سخن رانده است. توصيف زیبا و دقیق ناصرخسرو در سفرنامه‌اش، از فانوس‌هاي دريايي (خشاب‌هاي) درياي پارس، نمايانگر دانش آب‌شناسي و دريانوردي ايرانيان است.


اشاره كوتاهي به اين مساله چندان دور از تدبير نيست كه سد كوريت در نزديكي طبس در خراسان جنوبي كه در زمان هخامنشيان، در منطقه‌اي فوق‌العاده، ساخته شده و يكبار در زمان ساسانيان نوسازي و بار ديگر به فرمان و انديشه خواجه نصيرالدين توسي، در اوج شكوفايي مكتب مراغه، ديواره آن، بر روي شالوده هخامنشيان، كاملا بازسازي شده است، با ارتفاع بیش از 64 متر، بيشتر از شش صد سال، بلندترين سد جهان بوده است.

در دوران هخامنشيان بيش از 60 سد در ايران ساخته شد و اين جداي از پل- بند‌هاي اين دوره است. در زمان ساسانيان پل و بند شوشتر با درازاي بيش از پانصد متر ساخته شد. تاريخ نام سازنده اين پل و همچنين سد شادروان (Shadervan) شوشتر را يك مهندس ايراني به نام برانوش پارسی ثبت كرده‌است. پل‌دخترهايي كه در سراسر ايران از جمله سروستان و ميانه به چشم مي‌خورند منسوب به آناهيتا، ايزد آب‌ها بوده‌اند.

اختراع سه نوع آسياب آبي، نمايانگر دانش و بينش ژرف ايرانيان باستان در كليه علوم از جمله آب‌شناسي است. نخست آسياب تنوره يا آسياب نورس يا آسياب پره، با محوري عمودي و پره‌هاي قاشقي، دوم آسياب چرخي كه روميان به آن آسياب ويترويان نام نهادند، با محور افقي كه نام مخترع آن را مهرداد ثبت نموده‌اند، و سوم آسياب شناور، كه با پره‌هاي بزرگ پارويي دوران مي‌كرده است و در رودخانه‌هاي خراسان، خوزستان و ميانرودان به تعداد زيادي ساخته شده بوده است، و بازمانده آن هنوز در شوشتر خودنمايي مي‌كند.

دستگاه پالايش آب چغازنبيل (زنگه ويل – شهر زنگه)، نخستين و قديمي‌ترين دستگاه پالايش آب در جهان است كه برابر با قانون ظروف مرتبط آب گل‌آلود رودخانه كرخه را به آبي سالم و گوارا تبديل مي‌نموده است. و آب‌انبارهاي كويري ايران هم كه خود حديث مفصلي است.

و اين چكيده خود اندكي است از دانش آب‌شناسي ايرانيان كه از دسترس چپاولگران زمانه و چنگ‌ورزان بيگانه در امان مانده و به ما رسيده. باشد كه ما شايستگي و بايستگي ميراث‌داري آنان را داشته باشيم.

در سال 1289 رودخانه زاينده‌رود خشكيد. مردم در آن چاهي كندند به قرب سي زرع و آبي به زحمت مي‌كشيدند براي مشروبات. (تاریخ مسعودی)

وب‌سایت کویرهای ایران | Irandeserts Publications

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب: آب در ایران باستان ,امپراتوري شكوهمند ايرانيان,هخامنشيان ,ساسانيان, دانش آب‌شناسي ,آناهيتا,ايرانيان ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

بنا بر گزارش‌ها، کشف یک جمجمه یک میلیون و هشتصد هزار ساله در گرجستان، ابعاد تازه‌ای از نحوه تکامل انسان را برای محققان روشن خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس این فسیل کاملترین نمونه از جمجمه گونه‌های ماقبل انسانی است که تاکنون کشف شده است. این جمجمه همراه با قطعات دیگر استخوان‌هایی که سابقا در این مرکز حفاری کشف شده‌اند قدیمی ترین شواهد از گونه‌های ماقبل انسانی را که از آفریقا خارج شده و با حرکت به سمت شمال در بخش‌های دیگر جهان پخش شدند در اختیار پژوهشگران قرار می‌دهد.

براساس گزارشی که از نتایج این کشف جدید در مجله علمی «ساینس» منتشر شده است کشف این استخوان‌ها نشان می‌دهد که گروه‌های ماقبل انسانی با اندازه‌های گوناگون همزمان در یک نقطه می زیسته‌اند. پژوهشگران تاکنون به یک چنین موضوعی در مورد گونه‌های بسیار قدیمی برخورد نکرده بودند.

در عین حال این کشفیات یکی از دو نظریه متفاوت در مورد مسیر و چگونگی تکامل گونه‌های ماقبل انسانی را تقویت می‌کند که معتقد است شجره‌نامه این جانداران تا زمانی که به انسان تکامل یافته‌اند بیشتر شبیه درختی کم‌شاخه است و نه یک بته پر شاخ و برگ.

خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌افزاید که قبل از این کشفیات جدید اکثر پژوهشگران معتقد بودند که خروج گونه‌های ماقبل انسانی از قاره آفریقا و رسیدن آنها به نقاط دیگر جهان حدود یک میلیون سال پیش روی داده است. اما بررسی روی مجموعه‌ای از استخوان‌ها که در سال‌های اخیر در گرجستان کشف شده نشان می‌دهد که مهاجرت از افریقا بسیار زودتر از یک میلیون سال پیش شروع شده و انواع قدیمی و بدوی‌تری از گونه‌های ماقبل انسانی این مهاجرت را آغاز کرده‌اند.

اکنون حتی آن گروه از دانشمندان که معتقدند مسیر تکامل تا رسیدن به انسان امروزی  شاخه‌های بسیار زیادی داشته با توجه به کشف‌های اخیر در گرجستان می‌پذیرند که حدود دو میلیون سال پیش تنها یک نوع از این گونه‌ها در این منطقه می‌زیسته است. ولی آنها در عین حال تاکید دارند که نمی‌توان همین فرضیه و نتیجه‌گیری را در مورد میزان تنوع گونه‌های ماقبل انسانی در نقاط دیگر، از جمله آفریقا، مسلم تلقی کرد.

مدافعان نظریه کم شاخ و برگ بودن شجره‌نامه ماقبل انسانی می‌گویند کشف جمجمه‌های با اندازه‌های مختلف در یک نقطه که نشان می‌دهد همه این جانداران از یک گونه واحد بوده‌اند ثابت می‌کند که در سایر بخش‌های جهان هم که جمجمه‌هایی با اندازه‌های مختلف کشف شده است همگی به یک گونه تعلق دارند.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب: جمجمه یک میلیون و هشتصد هزار ساله,گرجستان,ماقبل انسانی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

کلیسای سن استپانوس یا کلیسای استفانوس مقدس دومین کلیسای مهم ارامنه ایران است که از نظر اهمیت، بعد از قره‌کلیسا قرار می‌گیرد.سن استپانوس یا سن استفان اولین شهید راه مسیحیت است که در ۲۶ دسامبر سال ۳۶ میلادی در بیت‌المقدس توسط یهودیان سنگسار شد.

این بنا در استان آذربایجان شرقی در ۱۷ کیلومتری غرب شهر جلفا و در فاصله ۳ کیلومتری کرانه جنوبی رودخانه ارس در محلی به نام قزل وانک (صومعه سرخ) واقع شده‌است. این کلیسا که در سده نهم میلادی ساخته شده‌ بود، به علت زلزله دچار آسیب‌های جدی شد و در دوران صفویه مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.

این اثر در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۱ با شمارهٔ ثبت ۴۲۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و به خاطر قدمت و سابقه تاریخی و مذهبی و شیوه معماری منحصر به فرد در سال ۱۳۸۶ در میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شد.

این کلیسا مورد احترام تمام مسیحیان و تقریبا تمامی ادیان است اما در واقع به شاخه مسیحیان گریگوری (پیروان گریگور روشنگر) که ساکن ارمنستان هستند تعلق دارد. در یک روز از سال هزاران نفر از ارمنیان در این نقطه گردهم می‌آیند تا ضمن زیارت، مراسم و مناسک خاص خود را به‌جای آورند.

این کلیسا در محوطه‌ای محصور از درختان و دره سرسبزی واقع شده و حصار سنگی که بنا را احاطه نموده، بارویی است بلند با هفت برج نگهبانی و پنج پشت استوانه‌ای سنگی، مانند دژهای دوره ساسانی و قرون اولیه اسلام. دروازه این بارو در وسط دیوار غربی تعبیه شده و دارای دری چوبی و آهن کوبی شده‌است. در پایه‌های طرفین و طاق جناغی آن سنگ تراش با حجاری‌های ظریف به‌کار رفته و نقش برجسته‌ای از مریم و کودکی عیسی در پیشانی طاقنمای آن به‌چشم می‌خورد. این کلیسا دارای سه ساختمان اصلی و مشخص و همچنین قسمتهای فرعی مختلفی است. سه قسمت اصلی عبارتند از نماز خانه اصلی، اجاق دانیال، برج ناقوس همچنین فضای داخلی کلیسا به صورت صلیب بوده که از سه قسمت ایوان ،نمازخانه و محراب تشکیل شده است.

در زیر گنبد اصلی نقاشی‌هایی به شیوه‌ی نقاشی‌های قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی که در منتهی الیه فضای داخلی محراب قرار دارد به چشم می‌خورد.

در دیوار‌های خارجی کلیسا، نقش‌ برجسته‌های زیبایی، همچون سنگسار‌ شدن استپانوس مقدس در ضلع شرقی، مصلوب شدن حضرت مسیح در ضلع غربی و عروج حضرت مسیح وجود دارد. 

isna

تصاویر در ادامه مطلب

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:کلیسای سن استپانوس, دومین کلیسای مهم ارامنه ایران,قره‌کلیسا ,بیت‌المقدس,سنگسار,یهودیان,اولین شهید راه مسیحیت,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

به تهاجم نخست امپراتوری مغول به کشور ژاپن در سال ۱۲۷۴ میلادی گفته می‌شود. بون‌ای به یک دورهٔ زمانی در ژاپن مابین ۱۲۶۴ تا ۱۲۷۴ میلادی اطلاق می‌شود.

در زمان این جنگ سلسله یوآن در چین تحت سلطهٔ امرای مغول بود. گوریئو (کره کنونی، ۱۳۹۲-۹۱۸) نیز در سال ۱۲۳۱ میلادی به استعمار مغول در آمده بود. سپاه متحد سلسله یوآن و گوریئو بر روی هم بطور تقریبی بالغ بر ۳۳٬۰۰۰ نفر بودند. در سال ۱۲۷۴ میلادی این سپاه متحد دو روز بعد از حرکت به جزیرهٔ تسوشیما رسیدند و نیروی دفاعی این جزیره را شکست دادند. سپس در جزیره ایکی‌نوشیما و بعد از آن در سواحل خلیج هاکاتا پیاده شدند. تیرهای آغشته شده به زهر، شلیک مواد منفجره، استفاده از ابزارات جنگی یا عملیات جنگ گروهی روش‌هایی بود که ژاپنی‌ها تا به حال با آن آشنایی نداشتند و آنها را به جنگی سخت وادار کرد. شب بیستم نوامبر ۱۲۷۴ در حالیکه تمامی سربازان سلسلهٔ یوآن به کشتی‌های خود در خلیج هاکاتا سوار شده بودند. بنابر برخی از منابع نیمه شب طوفان شدیدی درگرفت و بیشتر این کشتی‌ها غرق شدند.

File:MokoShurai.jpg

نقاشی طوفان که بیشتر نیروی دریایی مغولان را نابود ساخت

این جنگ چند روزه تمامی تجربهٔ ژاپن از نخستین جنگ با نیروهای خارجی مهاجم بود که اگر با حوادث دیگری که در ارتباط با حملات مغول به دیگر نقاط آسیا مقایسه شود بسیار حادثهٔ کوچکی به شمار می‌رود. اما در اثر رفتار بی‌رحمانه‌ای که توسط سپاه متحد با اهالی دو جزیرهٔ تسوشیما و ایکی‌نوشیما شد نام مغول در تاریخ ژاپن بدنام شد. در مورد برخورد با اهالی ژاپن نوشته‌ای از نیچیرن (۱۲۸۲-۱۲۲۲)، رهبر فرقهٔ بوداگرایی نیچیرن باقی‌مانده مبنی بر اینکه تمامی مردان جزیره کشته و یا اسیر شدند و زنان در یک جا جمع‌آوری شده کف دست آنان سوراخ شده و با طنابی که از کف دست رد شده بود، به یکدیگر متصل شدند و در درون کشتی‌ها بسته شدند. هر چند که ادعای سوراخ کردن کف دست و گذراندن طناب در هیچ نوشتهٔ تاریخی دیگری به غیر از نوشتهٔ نیچیرن دیده نمی‌شود.

 

(شاید اگر ایران هم مانند انگلیس و ژاپن جزیره بود این همه حملات اقوام مختلف را پشت سر نگذاشته بود.شاید طوفانی نجاتمان می داد...)

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:امپراتوری مغول,ژاپن,بون‌ای,حملات مغول ,جزیرهٔ تسوشیما,ایکی‌نوشیما,جنگ چند روزه,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

ژنرال جیاپ، فرمانده ارتش مردمی ویتنام در جنگ با آمریکا و استقلال از فرانسه در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت. او که مغز متفکر جنگ‌های پارتیزانی و "قهرمان ملی" ویتنام بود، سال‌های پایانی عمر را در بیمارستان به سر برد.جمعه (۴ اکتبر/۱۲ مهر) ژنرال وونگوئن جیاپ، قهرمان استقلال ویتنام از فرانسه و جنگ ویتنام و آمریکا، در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت.

خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام امنیتی نوشت: «ژنرال جیاپ ساعت ۶ و ۸ دقیقه به وقت محلی درگذشت.» یک مقام ارتش ویتنام نیز خبر مرگ را تایید کرد.

ژنرال جیاپ از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۰ سمت وزیر دفاع ویتنام شمالی را برعهده داشت و چه در دوران مبارزه برای استقلال از فرانسه چه در جنگ طولانی مدت آمریکا و ویتنام به عنوان یکی از فرماندهان ارشد، نقشی کلیدی در جنگ داشت.

children-and-woman-affected-most-in-vietnam-war


جیاپ در دولت هوشی‌مین مدتی به عنوان وزیر کشور نیز فعالیت کرد و فرماندهی ارتش را هم برعهده داشت. او بعد از هوشی مین به عنوان رهبر دوم ویتنام در هر دو جنگ استقلال و جنگ با آمریکا به شمار می‌رفت.

american-copter-flying-in-Vietnam-land



جیاپ که فرزند یک زمین‌دار ورشکسته بود، در خانه‌ی یک خانواده‌ی ثروتمند فرانسوی بزرگ شد و به دور از آموزش‌های کمونیستی در کالج امپراتوری هوئه تحصیل کرد. او در دانشگاه هانوی فلسفه و حقوق خواند و بدون این‌که آموزش علمی نظامی ببیند، پایه‌های ارتش مردمی ویتنام را گذاشت.

american-soldier-enjoying-rain-in-a-river-in-vietnam-war



جیاپ مدتی نیز در دانشگاه فلسفه آموزش داد، اما ترجیح می‌داد به جای مدرس فلسفه یا حقوق‌دان خود را به عنوان "سرباز خودتعلیم‌دیده" معرفی کند. شیوه‌های نظامی که جیاپ در دو جنگ استقلال از فرانسه و جنگ با آمریکا به کار برد، بسیاری از مردم ویتنام را جذب ارتش مردمی کرد.

ill-old-lady-forced-to-hide-in-a-drain-along-with-grandchildren-in-vietnam-war-photographed-by-horst-faas



ژنرال جیاپ از سال ۱۹۳۵ به شکل رسمی وارد حزب کمونیست ویتنام شد و وقتی ۴ سال بعد فرانسه این حزب را غیرقانونی اعلام کرد، برای مدتی به چین گریخت. او در چین به عنوان نماینده‌ی منصوب هوشی‌مین فعالیت می‌کرد و فرماندهی ویت‌کنگ‌ها را عهده‌دار بود.

wounded-blind-american-soldier-in-vietnam-war



سلاح‌های مدرن، مغلوب شیوه‌های پارتیزانی

جیاب به شیوه‌های پارتیزانی در جنگ باور داشت و تاکید داشت که شیوه‌های پارتیزانی، سلاح مدرن را مغلوب خود خواهد کرد. او فرماندهی مهم‌ترین نبردهای ویتنام و آمریکا را برعهده داشت و پیروزی‌های نظامی بسیاری را با فرماندهی خود ثبت کرد.

thousands-of-american-copter-attack-vietnam



وونگوئن جیاب بعد از آن‌که در آخرین هفته‌های جنگ در سال ۱۹۷۳ ارتش تحت فرماندهی‌اش در نبرد "استر" شکست خورد، از مقام فرماندهی ارتش کناره‌گیری کرد.

Vietnamese-soldier-hit-to-another-soldier-suspecting-sabotage



بعدتر در سال ۱۹۸۲ از عضویت در حزب کمونیست ویتنام نیز کناره‌گیری کرد. نامش اما به عنوان یکی از مهم‌ترین قهرمانان نظامی در تاریخ ویتنام باقی مانده است و مدال "ستاره طلایی" که عالی‌ترین نشان افتخار ویتنام است، به او تعلق گرفت.

کاربران ویتنامی توئیتر بلافاصله بعد از اعلام خبر مرگ او در ستایش او توئیت کردند و از او به عنوان "قهرمان ملی مردم" نام بردند.

dw.de

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:فرمانده ارتش مردمی ویتنام,ژنرال جیاپ,جنگ ویتنام و آمریکا,ویتنام در جنگ با آمریکا و استقلال از فرانسه ,قهرمان استقلال ویتنام,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

گورستان زرتشتیان را در یزد دخمه می‌خوانند. فضایی مملو از رازهای عجیبی که سنتی دیرینه را بر بلندای تپه‌ای به نمایش گذاشته‌است. 

 

مخزنی بزرگ برای گذاردن رفتگان و رفتن تن‌شان از زمینی که از گذشته‌های دور ماندنی ندانست‌اندش. دخمه امروز محلی برای بازدید گردشگران است و بودند برخی موتورسوارانی که روی سراشیبی‌اش ویراژ می‌دادند.

بقیه تصاویر در ادامه نوشتار 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:گورستان زرتشتیان,دخمه,یزد,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

یک توپچی آلمانی که اولین گلوله‌های جنگ جهانی دوم را شلیک کرده، از دروغ آدولف هیتلر، رهبر نازی‌ها در مورد زمان آغاز این جنگ سخن گفته و آنرا 55 دقیقه زودتر دانسته است.

 به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، هرمان گردائو، ملوان 100 ساله آلمانی در زمان جنگ اشلسویگ هولشتاین نازی‌ها که یک پایگاه نیروی دریایی لهستانی را در روز اول سپتامبر 1939 هدف قرار دادند، یک توپچی 26 ساله بود. گردائو اظهار کرد: هیتلر به جهان اعلام کرد که بمباران در ساعت 5:45 صبح آغاز شده اما این درست نیست. جنگ در ساعت 4:50 صبح آغاز شد و من آنجا بودم.

 وی افزود: ما به قدری نزدیک بودیم که از دست دادن آن غیرممکن بوده است. من همراه سرخوشی از پیروزی بودم. ما همه تحت تاثیر رژیم نازی بودیم اما من در کل به جنگ اشتیاقی نداشتم. کمی بعد تنها وحشت حکمفرما بود.اشلسویگ هولشتاین در سال 1941 به یک کشتی آموزشی تبدیل شد و 800 خدمه آن به جنگ بیسمارک اعزام شدند.

 گردائو در عوض به یک زیردریایی نظامی آلمانی موسوم به یوبوت اعزام شد و در سال 1943 مدال صلیب آهنی را به دست آورد. اگرچه این سرباز کهنه‌کار مدعی است که از این جنگ متنفر بوده که منجر به کشته شدن 60 میلیون انسان شده بود. گردائودر سال 1945 اسیر شد و پس از آن بر روی کشتی‌های غیرنظامی به کار پرداخت. وی اکنون در یک آسایشگاه در هامبورگ زندگی می‌کند.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:اولین گلوله‌های جنگ جهانی دوم , توپچی آلمانی, دروغ آدولف هیتلر,رهبر نازی‌ها,اشلسویگ هولشتاین,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

اخیرا ۳۲ قطعه منحصر به فرد مربوط به محوطه باستانی جیرفت با عمر بیش از ۵ هزار سال از قاچاقچیان عتیقه در ایران کشف شده است.

 

تصویری از 32 قطعه کشف شده

این اشیاء عتیقه از جنس مفرغ و سفال هستند. شهر "دقیانوس"، باقیمانده‌ شهری تاریخی در حاشیه رودخانه هلیل رود در جنوب استان کرمان است.شهر "دقیانوس"، باقیمانده‌ شهری تاریخی در حاشیه رودخانه هلیل رود در جنوب استان کرمان است.

اشیا باستانی منطقه تاریخی جیرفت.

به خبرگزاری "مهر" مجید رستمی دادستان شهرستان جیرفت اواخر اردیبهشت ۱۳۹۲ از کشف ۳۲ قطعه عتیقه با قدمت بیش از ۵ هزار سال مربوط به منطقه تاریخی جیرفت خبر داد.آن‌طور که در این گزارش آمده اصالت این اشیا توسط باستان‌شناسان کاملا تایید شده ولی کارشناسان هنوز نتوانسته‌اند به واسطه قدمت و ساختار این آثار باستانی روی آنان قیمت بگذارند.بنا بر این گزارش آثار باستانی اخیرا کشف شده از قاچاقچیان اشیا عتیقه از جنس مفرغ و سفال هستند. اشیا مفرغی شامل سرپیکان‌ها، سنجاق‌ها و تبرها هستند که قدمت برخی از آن‌ها به حدود ۵ هزار سال قبل از میلاد می‌رسد.

جیرفت حلقه گم شده تاریخ بشریت است

آثار باستانی سفالی نیز مربوط به دوره اشکانی هستند.برخی از اشیا کشف شده از محوطه باستانی جیرفت ظروفی هستند که انتهای آن‌ها به بدن و یا سر یک جانور منتهی می‌شود.با کاوش‌های علمی باستان‌شناسان مشخص شده است که منطقه جیرفت احتمالا سه هزار سال پیش از میلاد مسیح مرکز تجاری جهان در میانه راه بین‌النهرین به دره رود سند بوده است.

بسیاری از آثار باستانی این منطقه در جریان غارت حوزه‌های تاریخی از حراجی‌های اشیا عتیقه انگلیس و آمریکا سر در می‌آورند.

از جمله رموز آثار تاریخی منطقه باستانی جیرفت لوح‌های گلی کشف شده از این منطقه است.در همین زمینه نادر علیدادی سلیمانی به خبرگزاری "مهر" گفته: «این لوح‌ها هم اکنون در ایران وجود دارند و برای بررسی‌های بیشتر در همان روزهای نخست عکس‌هایی از الواح تهیه و به چند کشور اروپایی از جمله ایتالیا ارسال شد اما با وجود کار خط‌شناسان معروف دنیا بر روی این الواح تاکنون کسی موفق به کشف آن‌ها نشده است.»

پیش از این و به گزارش خبرگزاری "میراث فرهنگی" یوسف مجیدزاده رئیس پروژه کاوشگری و حفاری جیرفت درباره اهمیت این آثار تاریخی گفته: «جیرفت حلقه گم شده تاریخ بشریت است».

در گزارش خبرگزاری "مهر" آمده که در کنار کشف آثار منحصر به فرد در محوطه‌های باستانی جیرفت هنوز بسیاری از آثار باستانی این منطقه در جریان غارت حوزه‌های تاریخی از حراجی‌های اشیا عتیقه انگلیس و آمریکا سر در می‌آورند.

DW.DE

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:محوطه باستانی جیرفت,شهر "دقیانوس",آثار باستانی سفالی,اشیا مفرغی,لوح‌های گلی,دوره اشکانی,جنوب استان کرمان,قاچاقچیان عتیقه ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

بیشتر از 2سال از روزی که برای نخستین بار در انبار موزه ملی ایران به روی خبرنگارها گشوده شد تا آنها از بلاتکلیفی اشیای باستانی و بسیار با ارزش در انبار موزه ملی ایران اطلاع‌رسانی کنند، گذشته است.
 


آن‌زمان قرار بر آن بود تا با ساماندهی انبار موزه ملی ایران به‌عنوان غنی‌ترین موزه کشور از آثار و اشیای تاریخی و باستانی، وضعیت اشیای موجود در این انبار مشخص شود و با دسته‌بندی این اشیا از نابودی آنها جلوگیری شود.اکنون در آستانه 3سالگی این وعده محقق نشده خبرگزاری میراث فرهنگی اعلام کرد که کارشناسان موزه‌ ملی ایران خبر از هزاران شیء بلاتکلیف در انبار مهم‌ترین موزه کشور می‌دهند و این در حالی است که رئیس موزه ملی ایران از نبود بودجه برای ثبت و ساماندهی حجم انبوهی از آثار تاریخی کشور می‌گوید. براساس آنچه این خبرگزاری اعلام کرده است، درحال‌حاضر نزدیک به 200هزار شیء تاریخی در انبار موزه ملی ایران نگهداری می‌شوند که هنوز توسط کارشناسان و امنای اموال ثبت و شناسایی نشده‌اند.

اما ماجرا تنها به این موضوع ختم نمی‌شود بلکه براساس آنچه خبرگزاری میراث فرهنگی نوشته است شایعه‌های فراوانی از گم شدن و به سرقت رفتن اشیای‌ موزه ملی ایران در سال‌های اخیر منتشر شده است.براساس این گزارش، موزه ملی ایران گنجینه‌ای از متنوع‌ترین اشیای تاریخی ایران است که وظیفه نگهداری، نمایش و پژوهش‌های باستان‌شناختی را بر‌عهده دارد اما اکنون، این موزه که از نظر حجم، تنوع و کیفیت آثار یکی از چند موزه بزرگ جهان محسوب می‌شود از نبود بودجه و عدم‌ساماندهی 200هزار شیء تاریخی رنج می‌برد.این گزارش موزه ملی ایران را به گورستان اشیای تاریخی توصیف کرده تا موزه‌ای زنده و پویا که در سال‌های اخیر نیز با مشکلات بی‌شمار دست و پنجه نرم کرده است.

بقیه در ادامه نوشتار

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:سازمان میراث‌فرهنگی,موزه ملی ایران,کارشناسان موزه ملی ایران,مدیران غیرمتخصص,غنی‌ترین موزه کشور,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

شايد براي ما غافلگيركننده باشد اگر بدانيم در گستره‌ي سياسي ايران باستان، بانكي وجود داشته است كه عمليات آن در بنياد، تفاوت چنداني با كارهاي بانكي امروز نداشته است.

گشوده شدن «ليدي» و «ميان‌رودان»(بين النهرين) به دست كوروش، بي‌درنگ اوضاع اقتصادي ايران را دگرگون كرد. «ليدي» در ضرب سكه نوآور شناخته مي‌شد و «ميان رودان» بزرگ‌ترين بارانداز كالاي بازرگاني جهان باستان از «سند» تا «مديترانه» بود.
كهن‌ترين بانك شناخته شده در گستره‌ي فرمانروايي ايرانيان با مركزيت شهرهايي مانند «هگمتانه» و «پاسارگاد» و «بابل» و «سارد» كه در زمان كورش، قلمرو ايران را تشكيل مي‌داد، بانك «اگيبي و پسران» بود.
پيشتر هم در «ميان‌رودان» مركزهاي اقتصادي وجود داشت كه كارهاي مالي معبدها را انجام مي‌دادند. در آن جا نخست وام مي‌دادند و براي وام، گروي درخور توجهي، مانند زمين كشاورزي يا برده، در اختيار مي‌گرفتند، اما تا آن زمان تنها كاهنان و حكمرانان به كار بانكداري و پول مي‌پرداختند.
پارسيان براي نظام بانكي امكاناتي فراهم آوردند كه پيشتر وجود نداشت. در زمان هخامنشيان، بانك «اگيبي و پسران» و بانك «مورشو و پسران» براي نخستين بار به گونه‌ي رسمي بنيان‌گذاري شد. صدها سند بانكي از بايگاني اين بانك‌ها، به ويژه از بانك وارثان شخصي به نام «اگيبي»(از اهالي بابل)، به خط ميخي بدست آمده است. اين سند‌ها آگاهي‌هاي گرانبهايي درباره‌ي نظام بانكي روزگار باستان در اختيار ما مي‌گذارد. با اين كه دارندگان اين بانك‌ها ايراني نبودند، ولي از آن‌رو كه در گستره‌ي پادشاهي هخامنشيان كار مي‌كردند، سازمان‌هايي ايراني به شمار مي‌آمدند و حتا ماليات‌هاي ديوان اداري هخامنشيان به اين بانك‌ها واريز مي‌شد.
بانك «اگيبي و پسران» و بانك «مورشو و پسران» همه‌ي قدرت مالي منطقه را در اختيار خود داشتند. بانك «اگيبي» به كارهاي رهني و اعتباري و اماني مي‌پرداخت. از اسناد بر جاي مانده پيداست كه سرمايه‌ي بانك، صرف كارهاي ويژه‌ي مسكن، مزرعه، دام و كشتي‌هاي باربري مي‌شد. پول، غله، خرما و ديگر كالاهاي مصرفي نيز به گونه‌ي جنسي به بانك سپرده مي‌شد. بانك حتا در برابر بهره‌ي غيرمستقيم، پرداخت بدهي مشتريان را بر دوش مي‌گرفت. غنيمت‌هاي جنگي نيز به بانك فروخته مي‌شد. در بانك، حسابي مانند حساب جاري بانك‌هاي امروزي و جود داشت و از دسته چك نيز بهره بُرده مي‌شد.
از لوحي كه در بابل بدست آمده، چنين برمي‌آيد كه در سال ٥٣٧ پيش از ميلاد، شخصي به نام «تادانو» مقداري نقره به «ايتي مردوك بلاتو» رييس بانك «اگيبي و پسران» سپرده تا دو ماه پس از آن، بهره‌ي آن را دريافت كند. اين سند در «هگمتانه» تنظيم شده و در آن چنين نهاده شده است كه وام پرداختي در «بابل» به گونه‌ي خرما و به نرخ روز بازپرداخت شود.
در سال ٥٣٦ يا ٥٣٥ پيش از ميلاد، رييس بانك «اگيبي و پسران» مبلغ هنگفتي از كمبوجيه وليعهد كوروش وام گرفت كه از اين موضوع مي‌توان نتيجه گرفت كه اين بانك پيوند و دوستي خوبي با دربار ايران داشته است.
در آن زمان اگر وام در زمان مقرر بازپرداخت نمي‌شد، جريمه‌ي سنگيني به آن افزوده مي‌شد. گاهي سند را شخص ديگري پشت‌نویسي مي‌كرد و چنان‌چه گيرنده‌ي وام در بازپرداخت به موقع وام كوتاهي مي‌كرد، شخص ضامن، وام را پرداخت مي‌كرد. به وامي كه گرويي داشت بهره داده نمي‌شد، چون بانك از گرويي درخوري كه در اختيار داشت (مانند زمين، خانه و ...) براي مدت بازپرداخت وام بهره مي‌بُرد. در صورتي كه وام گيرنده توانايي پرداخت آن را نداشت، گرويي از سوي بانك بايگاني(:ضبط) مي‌شد. هنگام به پايان رسيدن بدهي به بانك، لوح اصلي وام نابود مي‌شد.
از لوح‌هاي سالم بدست آمده مي‌توان نتيجه گرفت كه وام‌هاي مربوط به آن‌ها بازپرداخت نشده است. از نكات جالب به دست آمده در لوح‌هاي مربوط به وام در آن دوران اين است كه در برخي از آن‌ها واپسين قسط‌هاي وام به دست نوه‌ي وام گيرنده پرداخت شده است كه بيانگر باريك‌بيني، نظم و سازماندهي امور بانكي در زمان هخامنشيان است.   

 


ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نظام بانکداری ایران باستان, ايران باستان,بانك «اگيبي و پسران»,ميان‌رودان,ليدي,ضرب سكه ,خط ميخي,هگمتانه,پاسارگاد,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

سنگ افراشتهاي منطقه باستاني يري در نزديكي مشگين شهر 

منطقه باستاني معروف به شهر يري در شمال غربی روستای پيرازمیان در 31 کیلومتری شرق مشگین شهر در کنار رود قره سو قرار دارد. وسعت این منطقه تاریخی 400 هکتار است و از سه قسمت دژ نظامی، معبد و قوشا تپه تشکیل می شود. قدمت قلعه و معبد به 1450 پیش از میلاد و قوشا تپه به 7 هزاره پیش از میلاد می رسد.اولین بار در حدود ده سال پیش از انقلاب اسلامی چارلز برنی در این محوطه کاوش کرد و از سال 1383 تا 1385 سه فصل حفاری به سرپرستی علیرضا هژبری نوبری در آن انجام شد.در اولین فصل حفاری که در آبان 83 آغاز شد قبرهای عصر آهن بررسی شدند که پیش از آن توسط جویندگان عتیقه تخریب شده بودند و تنها ساختمان بندی قبرها معلوم بود. در این دوره سفالها یی مربوط به دوره کالکو لتیک کشف شد و قدمت منطقه را به 3500 سال از از عصر آهن به عقب برد. این سفالها شبیه سفالهای مناطق باستانی دالما و حاجی فیروز هستند.

به این ترتیب برای اولین بار قدمت سکونت بشر در استان اردبیل به دوره مس- سنگ رسید. برخی از سفالها منقوش و برخی با طرح سبدی بودند. تعدادی سفال دو لایه نیز در حفاری کشف شد که احتمال می رود لایه دوم سفال برای ترمیم قسمتهای شکسته سفال به کار رفته است.در منطقه یری تعداد زیادی سنگ شیشه برنده(ابسیدین) کشف شد که می تواند گواهی بر ارتباط این منطقه با قفقاز و آناتولی باشد زیرا سابقه استخراج این نوع سنگ در این مناطق شناخته شده است.

از ابسیدین برای برش سنگهای سخت در دوره کالکولتیک استفاده می شده است.در منطقه یری چند دوره تاریخی از مس- سنگی ، عصر آهن1 و عصر آهن 2 مشخص شد و بقایایی از قلعه ای متعلق به دوره آهن کشف گردید.در فصل بعدی حفاری در سال 84 بقایایی از سفال، مفرغ و نقوش انسانی دیده شد که باستان شناسان آنها را نذوراتی متعلق به معبد میدانستند. یکی از این دو معبد در زیر دیوار دفاعی قلعه قرار داشت . باستان شناسان نتیجه گرفتند در دوره اورارتویی که ساکنان شهر یری بر روی معبد خود قلعه ساخته بودند از دین خود روی گردانده اند و خدای اورارتویی( خالدی) را پذیرفته اند. البته این امر میتواند اختیاری یا به اجبار صورت گرفته باشد.در این فصل حفاری یک لایه نیز در زیر محوطه داخلی قلعه کشف شد که به شخری متروک و قدیمی تر تعلق داشتند.

برخی سفالهای قهوه ای مایل به بنفش و سفالهای داغدار و سیاه نیز در این محل کشف شدند که به پیش از عصر آهن تعلق دارند.در فصل سوم حفاری مشخص شد که در دوره اورارتوییان قلعه به آتش کشیده و متروک شده است. وجود خاکستر در لایه های خاک قلعه نشان دهنده آتش سوزی قلعه است . به این ترتیب دوئره های متوالی زندگی بشر از 7000 تا دوره اورارتوییان در  شهر یری به صورت متوالی مشخص شد. در این فصل تعداد زیادی ظروف سفالی، اشیای زرین مانند  آویز، دگمه های زینتی و پلاکهای طلایی و مفرغی کشف گردید.نیایشگاه اصلی منطقه یری در این فصل از زیر خاک بیرون آمد که شامل بیش از 300 سنگ افراشت با ارتفاعهای مختلف از 35 تا 250 سانتیمتر با شکلهای انسانیهستندو اشکال حجاری شده روی سنگها مشابهند و حاوی صورت آدمی( بدون دهان)  ، دست و شمشیر هستند.این منطقه بدون شک استقرار تک دوره ای نداشته است. چارلز برنی دوره آنرا همزمان با هخامنشیان ولی خارج از محدوده دولت آنها می داند. اینگراهام و سامرز آنرا به پیش از هزاره اول تعلق دانسته اند. با توجه به نبود سفال در کنار سنگ افراشت نمیتوان نظر دقیقی در مورد زمان سنگ افراشت داد ولی آنها میانه هزاره دوم تا میانه هزاره اول را بهترین دوره برای سنگ افراشت دانسته اند.  معماری قبور مربوط به عصر آهن2 است.در مناطق دیگری از آذربایجان نیز سنگ افراشت وجود دارد مانند سنگ افراشت نشت بان سراب ولی هیچ کدام دارای حجاری نیستند.در غرب محل تجمع سنگها غاری قرار دارد که ساکنان محلی آنرا قاراکوهبل نام نهاده اند.

روبروی آن چند تخته سنگ بر روی هم گذاشته شده اندو به این ترتیب سه فصل حفاری منطقه باستانی یری در سال 84 به پایان رسید.مدیر کل میراث فرهنگی اردبیل در سال 84 طی بازدید از منطقه اعلام کرد که در سال 85 حریم شهر یری تعیین خواهد شد و این منطقه باستانی به ثبت ملی و جهانی خواهد رسید. ولی در مرداد سال 85 تحقیقات باستان شناسی منطقه تعطیل شد. وی در مرداد سال 86 اعلام کرد که کار طراحی سازه محافظ با اعتباری به مبلغ بیست میلیون تومان انجام خواهد شد در حالی که این کار نیاز به صد میلیون تومان بودجه دارد. در هر صورت تا پایان سال  86 هیچ گونه اقدامی در جهت حفاظت از سنگ افراشتها انجتم نشده بود.منطقه یری که وسیع ترین منطقه تاریخی استان اردبیل و یکی از با اهمیت ترین مناطق پیش از تاریخ شمال غرب ایران است به شماره 6162 به ثبت آثار ملی رسید. ولی به دلیل عدم حفاظت از منطقه سرمای بی سابقه زمستان سال 86 سنگ افراشتها را مورد حمله قرار داد و در اول بهمن 86 با یک زیر نویسی تلوزیونی در شبکه خبر اعلام شد که 80% از آثار تاریخی منطقه یری بر اثر سرما از میان رفته است. در واقع یکی از با ارزش ترین و بی نظیر ترین آثار باستانی ایران و جهان در اثر بی مسولیتی سازمان میراث فرهنگی از دست رفت و به هیچ وجهه قابل مرمت نیست.

 

منبع :اطلس ایران.تصاوير حميد صدقي نژاد و ايرج نجفي 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:منطقه باستاني معروف به شهر يري ,چارلز برنی, سفالها,اورارتویی,سنگ افراشتها,میراث فرهنگی اردبیل ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

اردشیر اول اصلاحاتی در ارتش ساسانیان صورت داد. او یک ارتش دایمی تحت فرمان خود تاسیس کرد و درعین اینکه سیستم سوارکاری پارتیان (اشکانیان) را حفظ کرد، افسران ارتش را از ساتراب‌ها و شاهزادگان و نجیب زادگان محلی جدا کرد. او یک سری اسلحه جدید از قبیل چند نوع زره و ادوات محاصره و قلعه گیری به ارتش معرفی و اضافه کرد.

زره‌های حلقوی از حلقه‌های به هم متصل شده و در زمان اردشیر اول تولید می‌شدند (اسواران ساسانی، دکتر کاو فرخ را ببینید). فرخ می‌نویسد اگر چه تولید زره‌های حلقوی سخت تر از زره‌های معمولی بود، اما مزایایی نسبت به زره‌های دیگر داشت. از جمله مقاوم تر، مانا تر و انعطاف پذیر تر بودند و همچنین اجازه می‌دادند حرارت بدن دفع شود که این در آب و هوای گرم بسیار اهمیت داشت. او اضافه می‌کند این نوع زره وقتی در ترکیب با زره‌های دیگر به کار می‌رفت موثرتر می‌شد. فرخ با نقل قول از بیور و شهبازی اشاره می‌کند یکی از دلایل شکست اشکانیان از ساسانیان در فیروزآباد این بود که اشاکایان بیش از حد بر زره‌های لایه لایه و فلسی تاکید داشتند در حالی که سواره نظام زبده ساسانیان علاوه بر آن زره‌های حلقوی هم می‌پوشیدند.

کلاهخود ساسانی

دفاع موفقیت آمیز ساسانیان در برابر مهاجمین چادرنشین آسیای مرکزی و رومیان (غربی و شرقی) در عمل ثابت کرد که اصلاحات اردشیر موثر بودند. در دوران اردشیر اول یک کتاب راهنمای نظامی منتسب به او نگاشته شد که اکنون در دست نیست. از این کتاب در کتاب عربی الفهرست نام برده شده است که اثر یک ایرانی موسوم به ابن ندیم است و در نیمه دوم قرن دهم به رشته تحریر در آمد. ابن ندیم در فصل آثار مربوط به هنرهای نظامی از اثری با نام “هنر رزماوری و شیوه‌های فتح قلع‌ها و شهرها، به کمین نشستن، قرار دادن نگهبانان، تحت فشار قرار دادن جاسوسان، فرستادن دسته‌های سربازان و پادگان زدن” یاد می‌کند. این کتاب بر اساس رساله‌هایی است که در قرن سوم میلادی برای اردشیر پسر پاپک نگاشته شده‌اند. عنوان عربی این کتاب الفروسیا الشمیتی می‌باشد.


تون اصلی ارتش ساسانیان واحدهای سواره نظلم سنگین اسلحه موسوم به اسواران یا کاتافراکت‌ها بودند. فرخ می‌نویسد در اوایل دوران ساسانیان، نیزه سلاح تهاجمی اصلی اسواران بود. ذکا  اظهار می‌کند کاتافراکت‌های ساسانی (نام دیگر اسواران) مجهز به نیزه چنان محکم و استوار بر زین اسب خود می‌نشستند که گویی به آن قفل شده بودند. آنها به مثابه دیواری در صف‌های اول ارتش می‌ایستادند. پشت آنها کماندارن و سپس فیل‌های جنگی (حربه‌ای که ساسانیان آن را اولین بار به کار بردند) می‌ایستادند. آنها در ردیف‌های متمرکز حمله می‌کردند و از سوی کماندارانی که به طور پیوسته به سوی خطوط دشمن تیراندازی می‌کردند پشتیبانی می‌شدند. ویسهوفر می‌نویسد فرمانده در وسط جای می‌گرفت و در حالی که از سوی سربازان برجسته نگهبانی می‌شد دستورهای لازم را به سپاه خود می‌داد. این سواره نظام‌های سنگین اسلحه به نوبه خود از پشتیبانی کمانداران سوارکار سبک اسلحه حمایت می‌شدند که با نیروهای دشمن درگیر شده و آن‌ها را خسته می‌کردند. به اعتقاد نیکول، همانند دوران پارتیان، تعداد کمانداران سوارکار سبک اسلحه ده برابر اسواران بود. نیکول همچنین معتقد است سواره نظام سنگین اسلحه به ندرت می‌توانستند با حمله مستقیم پیاده نظام را در هم بشکنند. بنابراین سواره نظام سنگین اسلحه ساسانیان باید در دسته‌های نزدیک به هم حرکت و مانور می‌کردند که جلوی آن به خوبی از سوی ارتش محافظت می‌شد و پیاده نظام هم در کناره‌ها در گیر سواره نظام دشمن می‌شدند. نکته جالب دیگر این است که سواره نظام ساسانیان تا سال‌های آخر شاهنشاهی خود از رکاب استفاده نمی‌کردند.

شمشیرها - سنگ نگاره‌های ساسانیان در فیروزآباد ۱و۲، نقش رجب ۳، و نقش رستم ۱ (Masia، ۲۰۰۰ را ببینید) شمشیرها را به عنوان نمادها و تمثیل‌های سلطنتی نشان می‌دهند. شمشیر ساسانیان مثل پارتیان دولبه و بلند بودند. به گفته گیرشمن (۱۹۶۳:۲۹۵)، منابع ما در زمینه اسلحه‌های دوران ساسانیان بسیار کم هستند و اطلاعات اندکی در این زمینه به ما می‌دهند. این کمبود اطلاعات آکادمیک تا حدی از سوی آثار تیرارسیان پوشش داده شده‌اند که برخی فصل‌هایی که بوسیله مورخان ارمنی دوران ساسانیان در نیمه اول قرن پنجم نوشته شده‌اند را آورده است. این مورخین سه نوع اسلحه‌ای که همه نجیب زادگان ساسانی حمل می‌کردند را ذکر می‌کنند:

الف) تور (شمشیر کوتاه) به کمربند و سمت راست بدن وصل می‌شد،

ب) سوسر (شمشیر بلند) که به کمربند و سمت چپ بدن وصل می‌شد،

ج) نرن (خنجر) به ران بسته می‌شد.

در پارسی، شمشیر را سنه با شمشیر می‌خواندند و در متون پارسی میانه مانوی شفشِر نامیده می‌شد (MacKinze، ۱۹۷۱ را بنگرید). بر پایه نمونه‌های باستانشناسی شمشیرهای ساسانیان در موزه‌های ایران، شمشیرهای ساسانیان را می توان به صورت زیر تقسیم بندی کرد:

الف) شمشیرهای با محافظ دست صلیبی (دارای زائده‌ای به شکل صلیب در بالای دسته که از دست شمشیر زن محافظت می‌کند)،

ب) شمشیرهای با نیام با زواید P-شکل (با یا بدون نقش پَر)،

ج) شمشیر با نقش پُر و بدون زواید P-شکل و

د) شمشیر دودستی (شمشیر بزرگی که برای استفاده ازآن باید هر دو دست را به کار برد).

در این میان شمشیرهای با نیام و با زایده P- شکل قابل توجهند چرا که سمت بیرون این شمشیرها با نقش‌ها و الگوهای پَر تزیین شده است، یعنی همان نگاره‌هایی که در سایر هنرهای تزیینی ساسانیان هم دیده می‌شود. هارپر (۱۹۷۸:۸۴) از گیرشمن نقل می‌کند که طرح پَر را نماد پرنده ورگنا یکی از اشکال بهرام/ وِرِثْـرَغْـنَـه ایزد پیروزی زردشتی می‌داند. (برای اطلاعات بیشتر در مورد وِرِثْـرَغْـنَـه به خرده اوستا، ۱۴ بهرام‌یشت مراجعه کنید). سلحشوران ساسانی از نقش پر بر روی دسته و نیام (غلاف) شمشیرها و زره خود استفاده می‌کردند تا از خود در برابر دشمنانشان محافظت کنند.

نیزه: استفاده از نیزه‌ها از سوی واحدهای کاتافراکت‌های سنگین اسلحه به دوران هخامنشیان بازمی‌گردد. یک قمقمه قالبی سفالین از مقبره ای در کوای-کیرگلن-کالا در ساحل آمودریا پیدا شد که نقش یک سوارکار نیزه دار بر خود دارد .

واژه باستانی ارشتی (نیزه) که از سوی هخامنشیان به کار می‌رفت در دوران ساسانیان به ارشت بدل شد. پورداوود (۱۹۶۹/۱۳۴۷:۳۹) گفت ریشه کلمه در پارسی نو نیزه است. فرخ (۲۰۰۵:۱۳) می نویسد نیزه‌های ساسانی را با دو دست گرفته و در سطح کمر نگه می‌داشتند.

تبرزین: ساسانیان تبرزین نیز به کار می‌بردند. الصراف (۲۰۰۲:۱۳) می‌گوید تبرزین یک تیغ بزرگ و پهن و دسته نسبتا بلندی داشت و سوارکاران ساسانی باید از بین تبرزین و گرز یکی را انتخاب می‌کردند چرا که حمل کردن هر دو با هم مایه زحمت و غیر ضروری است. الصراف اضافه می‌کند که در اسطوره ساسانیان، بهرام گور تبرزین (بنا بر روایت دیگر گرز گاوسر) را به عنوان تنها سلاح خود انتخاب می‌کند تا بتواند به تنهایی در برابر دو شیر گرسنه ایستاده و تاج پادشاهی را از میان اینها بردارد.

کمان: به سنت هخامنشیان و پارتیان کمان همچنان در دوران ساسانیان از اهمیت بالایی برخوردار بود. اجزای کمان ساسانیان به این شرح است: یک دسته به عقب رفته، کمان‌های نسبتا کوتاه و خمیده، زانویی محکم با منحنی که در بالا بزرگتر از قسمت پایین آن است.

جمع بندی: سلاح‌های مختلفی در دوره‌های هخامنشیان و ساسانیان ایران مورد استفاده قرار می‌گرفت. خیلی از این سلاح‌ها نه تنها در میدان‌های جنگ کاربرد داشتند بلکه نمادهای پادشاهی نبیز بودند. یک بررسی جامع سنگ نگاره‌ها و اشیای هنری در کنار یافته‌های باستان‌شناسی تصویری روشن از تحول و توسعه این سلاح‌ها می‌دهد. به علت رویارویی‌های نظامی ایران با سایر مدنیت‌ها سلاح‌های نو معرفی شده و سلاح‌های موجود بهبود بیشتری یافتند تا بیشترین تاثیر را داشته باشند.

منبع :ویکی پدیا

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:ارتش ساسانیان,سواره نظلم سنگین اسلحه ,کاتافراکت‌ها ,زره‌های حلقوی,شمشیرها,تبرزین,کمان,نیزه,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پشت قلعه در فاصله پنج كيلومتري در ناحيه جنوبي شهرستان آبدانان و در شمال غربي روستاي پشت قلا بر روي تپه‌اي بلند قرار دارد كه رودخانه دويرج از پاي آن مي‌گذرد .

قلعه در دوره ساسانیان ساخته شده است. در پايين دست اين قلعه تاريخي كه در ارتفاع قرار گرفته، زمينهاي كشاورزي قرار دارند كه مربوط به اهالي روستاي پشت قلعه است.


اين اثر ارزشمند كه شامل برجهاي نگهباني، بارو، شاه‌نشين، اتاق‌هاي مسكوني، پلكان و...بوده هم اکنون تخریب شده است. مصالح ساخت اين قلعه تاريخي از قلوه سنگهاي رودخانه‌اي و گچ نيم‌كوب تشكيل شده است. بناهاب داخل قلعه گنبد و طاقچه داشته اند و در سالن اصلی قطر دیوارها بیش از یک متر است. 

 

اطلس ایران

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:پشت قلعه آبدانان, شهرستان آبدانان,روستاي پشت قلا ,قلعه تاريخي ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

عکس جنبه تزئینی دارد

وراندخت (ابوران/ بوران/ پوران/ پوراندخت/ توراندخت) نخستين شاهنشاه زن ساساني و دختر خسروپرويز شاهنشاه ساساني است. ريخت واژگاني اين نام در سرچشمه‌هاي گوناگون آمده است. يوستي در نام‌نامه‌ي خود شكل درست نام وي را بوران‌دخت گزارش نموده و واژه‌ي «بور» به همراه پسوند (آن) كه پسوند نسبت است، ساخته شده و معني گلگون دارد. 
در بندهش، بور به چم (:معني) عسلي رنگ آمده و در كنار آن در كتاب‌هاي برهان قاطع، افاضات استاد پورداود و شاهنامه فردوسي اين تركيب به چم دخت گلگون گزارش شده است. در كتاب تاريخ ايران چاپ كمبريج نام وي به فارسي ميانه بوراندخت آمده و دمرگان در كتاب سكه‌هاي ساساني تنها نام بوران بدون واژه‌ي دخت را از روي سكه‌ها منسوب به او خوانده و گزارش نموده است. 

سکه های دوران پادشاهی پوراندخت و چهره او بر سکه


بوراندخت دختر خسروپرويز، پادشاه نيرومند ساساني بود و پس از كودتاي برادرش شهربراز در برابر پدر كشتن شهربراز به پادشاهي برگزيده شد و بر تخت شاهان ساساني تكيه زد. درباره‌ي چگونگي به پادشاهي رسيدن بوراندخت و جانشيني وي بر پادشاه پيشين اخبار و گزارش‌هاي گوناگوني در سرچشمه‌هاي گوناگون آمده است. برخي سرچشمه‌ها از جمله فرهنگ جامع شاهنامه نوشته‌ي زنجاني، پادشاهي وي را پس از اردشير سوم گزارش نموده و رستگار فسايي در فرهنگ نام‌هاي شاهنامه به تخت‌نشستن وي را پس از كشته‌شدن فرايين آورده است و در كتاب از آفرينش تا يزدگرد، آغاز پادشاهي وي را پس از كشته‌شدن جوانشير گزارش نموده است. كيوان شهرياري در اساتير ايران و بين‌‌النهرين گزارش نموده چون شيرويه همه‌ي برادرانش را كشته بود و هيچ فرزندي از خسروپرويز نمانده بود تا به پادشاهي برسد و تنها دو دختر وي بوراندخت و آزرميدخت مانده بودند، بوراندخت را به پادشاهي برگزيدند و سكه به نام وي ضرب نمودند. در كتاب ايران در آستانه‌ي يورش تازيان آمده پس از مرگ اردشير سوم پيشينيان خسروپرويز باقي نمانده بود سپاه تيسفون (پايتخت ساساني) وي را به شاهي برگزيد. انگيزه‌ي پادشاهي بوراندخت نبودن مرداني شايسته براي پادشاهي نبوده بلكه برگزيده شدن وي به اين جايگاه را از بنياد تمدن و فرهنگ درخشان و گسترده‌ي ايران زمين دانسته و اينكه بانوان فرهيخته به پايگاه‌هاي بلند هازماني (:اجتماعي) مي‌رسيدند، پيشرفته بودن هازمان باستاني ايران نشان مي‌دهد. خوارزمي در كتاب مفاتيح، وي را با لقب سعيده مي‌شناساند و در بيشتر سرچشمه‌ها وي را دادگستر خوانده‌اند.

بقیه در ادامه نوشتار


ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:بوراندخت دختر خسروپرويز,شهربراز,ساساني,تازيان,تيسفون,فرهنگ درخشان و گسترده‌ي ايران زمين ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

سنگ نگاره ایلامی خونگ اژدر

خونگ اژدر يا تنگ نوروزي در 15 كيلومتري ايذه قرار دارد و بر روي سنگ بزرگي دو نقش برجسته قرار دارد. يكي از دوره ايلاميها متعلق به 4000 پيش و ديگري از زمان اشكانيان در حدود 1800 تا 200 سال پيش . نقش ايلامي تقريبا محو شده است ولي نقش اشكاني قابل تشخيص است.

نقش حک شده بر سنگ خونگ اژدر

نقش برجسته اشكاني خونگ اژدر
در اين تصوير يكي از حاكمان محلي تمام قد ايستاده است و از روبرو حجاري شده است. . دو كبوتر ديده ميشوند كه يكي از آنها حلقه قدرت را به همراه دارد و شاه اشكاني بر روي اسب در سمت چپ قرار دارد . در سمت ديگر سه نفر ايستاده اند كه اولي يك روحاني است و چيزي شبيه ميوه كاج در دست دارد.دو نفر ديگر احتمالا نگهبان هستند .مرد يك دستي در اين نگاره ديده ميشود كه احتمالا با مجسمه برنزي مرد يك دست كه در موزه ايران باستان است ارتباط دارد. شايد اين مرد در سنگ نگاره همان مرد يك دست موزه ايران باستان باشد. در اين صورت اگر شخصي غير از شاه مجسمه خود را ساخته باشد انتظار ميرود مجسمه شاه نيز در اين محل وجود داشته باشد وفرد مزبور بايد كه از مقام بالايي برخوردار باشد

 

اطلس ایران

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:خونگ اژدر ,تنگ نوروزي, ايذه , ايلاميها , اشكانيان ,مجسمه برنزي,موزه ايران باستان,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 
درحال‌حاضر محوطه باستانی شوش با تهدیدات مختلفی مواجه است. حفاری غیرمجاز در سطح گسترده از یک سو و میزان ساخت و ساز و فعالیت‌های عمرانی از سوی دیگر سبب شده که این محوطه با خطرات جدی مواجه شود.
 
«رحمت‌ نادری» باستان‌شناس غرب ایران در این باره می‌گوید: «ایران یکی از کشورهای غنی در زمینه میراث‌فرهنگی و آثار باستانی است. آثار فرهنگی این کشور دارای اهمیت بسیار زیادی در مطالعات باستان شناسی جهان هستند. در این بین هر روزه شاهد هستیم که به عناوین مختلف آثار سهوا و عمدا تخریب می‏شود و  میزان تخریب‌هایی که گاهی به بهانه‌ فعالیت‌های عمرانی (مانند پروژه‌های سد سازی و راه‌سازی) انجام می‌گیرد در این دوره هشت ساله به حدی بوده که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد. تنها می‌توان به شوش، به عنوان نمونه‌ای کوچک از آن اشاره کرد که توسط برخی مسئولان سازمان میراث فرهنگی بی‌ارزش جلوه داده شد.» 
نادری با اشاره به اینکه شوش یکی از مراکز مهم تمدنی و فرهنگی خاورمیانه و جهان است اما به‌شدت مورد بی‌توجهی مسئولان وقت قرار گرفته به خبرگزاری CHN می‌گوید: «این محوطه عظیم یکی از شاخصه‌های فرهنگی در ایران محسوب می‌شود که در استان خوزستان و در جنوب غربی ایران قرار دارد. این محوطه که تقریبا 400 هکتار بوده برگرفته از ادوار مختلف فرهنگی است. اما در چند سال گذشته میزان تخریب‏ها در این مکان به‌شدت رو به افزایش بوده‏است. 
 
 
Image
زیگورات چغازنبیل
 
 زیگورات چغازنبیل در زمان ساخت پنج طبقه داشت. شکل فرضی آن را رومن گیرشمن، باستان‌شناس فرانسوی طراحی کرده بود.
 
این باستان‌شناس با بیان اینکه از یک‌سو، مسئولان بی‏اطلاع و از طرفی نیز حفاران غیر مجاز باعث می‌شدند که هر روز اخباری درد ناک از وضعیت این محوطه با اهمیت منتشر شود. یک نمونه مربوط به ساخت هتل چند منظوره امیر زرگر در داخل محدوده محوطه شوش در سال 1388 می‌شود. با اینکه نقشه‌ها نشان می‌داد که هتل مذکور بین دو اثر مهم تاریخی این مجموعه یعنی کاخ آپادانا شوش و کاخ هخامنشی شائور ساخته می‌شود اما در کمال ناباوری ساخت  هتل با تایید رییس سازمان میراث‌خوزستان و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع‏دستی و گردشگری کشور رسید به‌طوری‌که حتی به مرحله محصور کردن منطقه مورد نظر نیز نزدیک شد. 
 
قلعه شوش
 
اما اعتراض اهالی فرهنگ باعث شد که کار ساخت هتل در شوش متوقف شود و البته "حمید بقایی" در جواب این اعتراض‏ها اعلام کرد که جوسازی در تخریب شوش ارزش کارشناسی و قانونی ندارد. نهایتا این هتل ساخته نشد و این نمونه‏ای  از تخریب‌ها در محوطه‌های باستانی در دولت‌های نهم و دهم بود. 
نادری اما  درخصوص تاریک‌ترین دوره میراث‌فرهنگی اینطور می‌افزاید: «در دولت دهم ریاست سازمان به "حمید بقایی"، قایم مقام مشایی رسید و درواقع از همان زمان دوره افول سازمان میراث‌فرهنگی نیز آغاز شد. تخریب آثار شدت گرفته بود و عدم پاسخ گویی شفاف و باعث شد دوره تاسف‌برانگیزی برای میراث‌فرهنگی و آثار باستانی رقم بخورد. اما پس از رفتن بقایی نوبت به نفراتی رسید که هیچ‌ یک نه‌دست آورد مثبتی داشتند نه توان درست کردن اوضاع. در واقع یکی از دلایل ناکارآمد بودن این سازمان نبود تخصص و نداشتن آشنایی به مقوله میراث‌فرهنگی بود.» 
هرچند که این باستان‌شناس، معتقد است، میزان انتقادات به این سازمان به‏اندازه ای است که در صورت پرداختن به آن مثنوی هفتاد من می‌شود. اما اتفاقات هشت‌ساله قطعا تجربه‌ای است که می‌توان در دولت آینده با استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد به وضعیت نابسامان میراث‌فرهنگی سامانی نو ببخشد و در سایه مدیریتی قوی علاوه بر حفظ و صیانت از آثار با ارزش فرهنگی بار دیگر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچینین پژوهشکده باستان شناسی را احیاء کند.
 
خبرگزاری میراث‌فرهنگی
ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:کهن‌ترین پایتخت ایران ,محوطه باستانی شوش,میراث‌فرهنگی ,شوش ,حفاران غیر مجاز ,محوطه‌های باستانی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

«ارگ انار»، ارگي با گستردگي ۱۱هزار و ۱۷۹ متر‌مربع،   امروز نمي‌تواند از شهر كه هيچ حتا از خودش نگهداري كند. سالِ‌ زاده شدن اين ارگ به دوره‌ي پيش از اسلام به دوران ساساني بازمي‌گردد و سال بازسازيش به دوران صفويان. البته «علیرضا جعفری‌زند»، باستان‌شناس و استاد دانشگاه بر اين باور است كه؛ در کاوش‌ها و لایه‌نگاری‌ها، حتا ممكن است لایه‌های دوره‌ي اشکانی یا كهن‌‌تر نیز در این ارگ پيدا شود. اين سازه‌ي خشت‌و‌گلي كهنسال، اكنون بازيچه‌ي دست كساني شده كه حتا يك سده عمر نكرده‌ و نخواهند كرد.

 


شهرستان انار در شمال استان کرمان است. ارگ انار هم در مرکز این شهر جاي گرفته است و هرروز زخمي بر پيكرش وارد مي‌كنند و لايه لايه پوستش را مي‌كنند. ورودی ضلع شمالی این ارگ كه ميان دو برج جاي گرفته است در سال‌هاي نخست انقلاب ويران شد، ورودی اصلی در ضلع جنوبی دژ، در خیابان رازی جاي گرفته است. مي‌گويند نزديك به ۲۵ سال پيش بود كه افرادی از شهرداری انار و يکی از ارگان‌های نظامی به وسيله‌ي لودر شهرداری دست به ويران كردن در ورودی ارگ انار زدند و بخشی از ساختمان‌ها‌ي آن را به شوند(:دليل) آن که «پاتوق افراد معتاد و قمارباز» می‌دانسته‌اند، ويران کرده‌اند، با اين‌حال بخشی از ساختمان‌های مرکز ارگ، هنوز سالم‌اند و زير خاك سنگر گرفته‌اند.


سال‌ها گذشت و گذشت تا اين‌كه روزي بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خبر داد كه می‌خواهد در حریم ارگ، آرامگاه شهید گمنام بسازد! در اين ميان، فعالان میراث فرهنگی كه مي‌دانستند ساختن اين آرامگاه ١٥ در ١٠٠ متري اين ارگ را كه در سياهه‌ي آثار ملي به ثبت رسيده است با خطر روبرو مي‌كند سرسختانه واكنش نشان دادند و با ساخت اين آرامگاه مخالفت كردند.
گروه کارشناسان سازمان ميراث فرهنگی در سال ۱۳۸۷ برای اين ارگ سه حريم تعيين کردند اما اين حريم‌ها با گذشت چند سال، هنوز به گونه‌ي رسمی اعلام نشده است. اعلام نشدن رسمی حريم‌های درجه‌ي يک، درجه‌ي دو و درجه‌ي سه اين ارگ شوند(:دليل) محكمي بود تا شهرداری انار، به حريم درجه‌ي يک اين ارگ دست‌اندازي و آن را ويران كند.
در ضلع شمالي ارگ، وسايل بازي و ورزشي را با فاصله‌اي نزديك به پنج‌متر تا ديوار ارگ نصب كردند و با بلوك سيماني آن را از ارگ جدا كردند. مي‌گويند در همين‌جا كه وسايل ورزشي و بازي نصب شده است آثار و گورهاي تاريخی جاي دارد. گوشه‌ي ديگر اين ارگ را هم با فنس‌های پارک بادی كه در يک متری ديوار و برج اين اثر تاريخی  است آرايش كردند.


 عليرضا جعفری‌زند باستان‌شناس، درباره‌ي اين دست‌اندازي در مصاحبه‌اي با روزنامه‌ي شرق گفته بود: «اين اقدام فوق‌العاده برای يک گستره‌ي تاريخی خطرناک است و چهره‌ي اثر را مخدوش کرده و به لايه‌هايی که می‌توان در کاوش‌ها از آن برای تاريخ‌گذاری اين ارگ نتيجه‌ي موثری گرفت، آسيب می‌زند.»
ساكنان بومي هم گفته‌اند؛ در سال‌هاي گذشته افرادی اقدام به حفاری غيرمجاز در اين ارگ کرده‌اند كه در اين حفاری‌های ظروف سفالی و سکه نيز پيدا شده است بااين‌حال اين ارگ، تاکنون از سوی سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری مورد کاوش قرار نگرفته است.
از ديگر ويران‌گران اين ارگ مي‌توان موتورسواراني را دانست كه در آنجا جولان مي‌دهند و كسي نيست كه جلوي اين لذت پر از ويراني تاريخ‌شان را بگيرد.
هفتم خوردادماه امسال با اين‌كه چندگاهي از توقف ساخت‌و‌ساز آرامگاه شهید گمنام در گستره‌ي ارگ تاریخی انار کرمان مي‌گذشت خبر آمد كه متولیان این بنا در یکی از کارگاه‌های انار در حال آماده کردن اسکلت فلزی هستند تا ساخت و ساز آن را در زیربنای نزديك به ۳۶۰ متر‌مربع و بلنداي(:ارتفاع) ۱۲ در 80 متری ارگ دوباره آغاز کنند. كار به آنجا رسيد كه سردبیر تارنماي انارپرس از سازمان میراث فرهنگی کشور و به ویژه از «آتوسا مومنی»، معاون جدید میراث فرهنگی این سازمان خواست تا با دخالت در این ماجرا، جلوي اين ساخت‌و‌ساز غيرقانوني را بگيرد. نوزدهم خوردادماه، ساخت و ساز در گستره‌ي ارگ تاریخی انار با بي‌توجهي به نامه‌ي صریح سازمان میراث فرهنگی کشور که اعلام کرده بود ساخت و ساز باید متوقف بماند، آغاز شد.
بیش از دو سال است که ساخت آرامگاه شهید گمنام در گستره‌ي ارگ تاریخی انار با انتقاد دوستداران میراث فرهنگی روبرو شده است و ساخت آن مدام متوقف مي‌شود و با از سر گرفته مي‌شود. يكشنبه، ١٦ تيرماه، دوباره خبر، آغاز عملیات ساخت و ساز اين آرامگاه در گستره‌ي ارگ انار با نصب اسکلت فلزی پيچيد و باز ارگ انار چشم به راه تصميمات تازه‌اي است كه برايش مي‌گيرند.
شهر «انار» تا پیش از يورش تازيان به ایران، آبان نام داشته است. این شهر در دوران باستاني بخشی از ولايت «استخر»، فارس بوده اما از نزديك به هزار و٥٠٠سال پیش در قلمرو کرمان جاي گرفت. «آبان‌یشت»، یکی از یشت‌های اوستاست و با توجه به اینکه مردم کهن این شهر، زرتشتی بوده اند، گمان آن مي‌رود كه  نام آبان از اوستا گرفته شده باشد.«ابن خردادبه» نيز در کتاب «المسالک و الممالک» از اين منطقه به عنوان «قريه‌ي آبان» نام برده است. در کتاب «معجم‌البلدان» نيز به نام آبان اشاره شده است.

نگار پاكدل


ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:ارگ انار,ساساني,خیابان رازی ,ويراني ,ارگ تاریخی انار ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، رادیو بین المللی فرانسه اعلام کرد، یک جمجمه، انقلاب کوچکی در عرصه علمی استرالیا به وجود آورد. مسئله بر سر سن این جمجمه است. به گفته استوارت فالون مدیر آزمایشگاه تعیین تاریخ، با کربن 14 در دانشگاه ملی استرالیا، این جمجمه که نام آن را از روی شهر نزدیک به محل کشف آن، تاری گذاشته اند، متعلق به مردی سفید پوست است که حدود سال 1650 به دنیا آمده است، و به احتمال بسیار قوی (چهار به پنج) در بین سال‌های 1660 و 1700 درگذشته است.
اگر این نتایج، تأیید شود، تاری پیش از دوره کاپیتان کوک، زندگی می کرده است؛ کاپیتان کوک،  کاشف معروف انگلیسی است که تاکنون به عنوان اولین اروپایی شناخته می‌شود که در سال 1770، قدم بر ساحل شرقی استرالیا گذاشته است.با این کشف، سوالات بسیاری در ذهن مورخان، باستان‌شناسان و انسان شناسان استرالیایی شکل گرفته است، از جمله اینکه آیا، تاری تنها به استرالیا آمده بود؟

Shutterstock[www.shutterstock.com]

یا اینکه آیا او مستعمره کوچکی در این بخش از استرالیا ایجاد کرده بود؟ و اگر جواب مثبت است شرایط و اوضاع آن زمان چگونه بوده است.اما با وجود این، در این ماجرا، نکات مبهمی هم وجود دارد. ابتدا اینکه احتمال یک به پنج، وجود دارد که تاری در بین سال‌های 1780 و 1790، به دنیا آمده باشد و در بین سال‌های 1805 تا 1810، مرده باشد. بنابراین پس از ورود جیمز کوک به سیدنی بوده است. چرا که کلاژن استخوان جمجمه و مینای یکی از دندانها نتیجه یکسانی را نمی دهد.عامل دیگری که ممکن است، نظریه زندگی تاری پیش از ورود جیمز کوک به ساحل شرقی استرالیا را تضعیف کند، مکانی است که این جمجمه کشف شده است، محل کشف این جمجمه در 300 کیلومتری شمال سیدنی بوده است. که از سواحل شمالی و غربی استرالیا که بر اساس منطق جغرافیایی، مناطق ورود دریانوردان اروپایی بوده اند، بسیار دور است.

australia skull

در سواحل‌ غربی و شمالی استرالیا، بوده است، که نشانه های باستانی از تعاملات میان بومیان استرالیا و بازرگانان هلندی، پرتغالی، جاوه‌ای و چینی در اوایل قرن هفدهم، یافت شده است.تنها سناریوی ملموس، درباره سرنوشت تاری توسط باستانشناس انگلیسی-استرالیایی، به نام آدام فورد بیان می شود که می گوید، این جمجمه‌ای صاف و زیباست، که دست نخورده مانده و تقریباً همه دندان‌هایش را هم دارد. امری که نشان می‌دهد، احتمالاً تاری همه مدت زیر خاک نبوده است، و احتمالاً به دلیل کنجکاوی‌های قرن نوزدهم در حفاظی قرار داشته است.در آن زمان جمع آوری و تهیه کلکسیونی از جمجمه و اسکلت،‌ حتی در استرالیا هم مد بوده است. این باستان شناس این گونه نتیجه می‌گیرد، که تاری در استرالیا نمرده است، زمانی که تاری وارد قاره استرالیا شده، جمجمه‌ای در چمدان یک کلکسیونر ثروتمند بوده است. که در این صورت مسئله سن تاری دیگر اهمیتی نخواهد داشت. اما باید توجه داشت که در این مرحله هیچ یقینی وجود ندارد. و این موضوع همچنان به صورت رمز و راز باقی می‌ماند.تاری در انتظار بازگویی همه تاریخ خود،‌ به عنوان میراث ملی اعلام شد. او باز هم از زیر دست دانشمندان متعددی عبور خواهد کرد.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:جمجمه ای که تاریخ استرالیا را تغییر داد,جمجمه,کاپیتان کوک,کشف استرالیا,تاری ,بومیان استرالیا,مردی سفید پوست,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 بر خلاف نظریه‌های تا کنونی انقلاب نوسنگی در ۱۲ هزار سال پیش نه تنها در یک منطقه بلکه همزمان در مناطق مختلفی انجام شده است. این نظریه بر بقایای بسیار قدیمی غلاتی استوار است که اخیرا در ایران یافت شده است.کشاورزی تنها در یک منطقه شروع نشده، بلکه انسان همزمان در چند نقطه به گونه‌ای نسبتا سامان‌مند به این کار آغاز کرده است. این مضمون مقاله‌ای تحقیقی است که یک گروه پژوهشی دردانشگاه توبینگن آلمان به سرپرستی سیمون ریل (Simon Riehl) در شماره جدید نشریه علمی "ساینس" منتشر کرده است.تا کنون پیدایش اولیه کشاورزی در شرق منطقه موسوم به هلال خصیب (به انگلیسی Fertile Crescent که به فارسی می‌توان آن را هلال بارور نامید) امری ثابت‌شده به شمار می‌رفت. ولی در شرق این منطقه و از جمله ایران به دلیل برخی دشواری‌ها برای دسترسی به آن، تحقیقی صورت نگرفته بود. با آغاز به تحصیل یک دانشجوی ایرانی (محسن زیدی) در مقطع دکترای باستانشناسی دانشگاه توبینگن این امکان نیز فراهم شد و گروه تحقیقاتی سیمون ریل کار خود را در بخش‌هایی از کوهپایه‌های زاگرس آغاز کرد. در روند این تحقیقات دانشمندان تحت سرپرستی ریل بقایای دیرینه غلات و حبوباتی را در ایران یافته‌اند که نشان می‌دهد بر خلاف نظریه رایج، کشاورزی تنها در غرب منطقه موسوم به هلال خصیب رواج پیدا نکرده، بلکه همزمان شرق این منطقه را نیز شامل می‌شده است. 


یافته‌هایی پر اهمیت در کوهپایه‌های زاگرس

هلال خصیب حوزه جغرافیایی داس‌گونه‌ای است که از راس خلیج فارس تا بخشی از قفقاز و کناره‌های دریای سیاه تا بخش غربی مدیترانه و دلتای نیل را در برمی‌گیرد و امروز بخشی از مصر و کشورهایی همچون اسرائیل و لبنان و عراق و سوریه و نیز جنوب غربی ترکیه و بخشی از غرب ایران را شامل می‌شود. این منطقه مهد تمدن انسانی به شمار می‌رود و جایی است که انسان برای اولین بار در آن از زندگی عشایری به سوی اسکان‌یافتگی گذر کرد.غلات و حبوبات یادشده در تپه باستانی چغاگلان در کوهپایه‌های زاگرس و در منطقه مهران یافت شده‌اند. محققان دانشگاه توبینگن در این منطقه نمونه‌هایی از گیاهان، بقایای استخوان‌ها و ابزارهای دست‌ساز همچون وسایل خانه و هاون‌های کوچک سنگی را جمع‌آوری کرده‌اند. ساکنان دوران نوسنگی در این منطقه با هاون‌ غلات را خرد کرده و از طریق مخلوط‌ کردن آن با آب غذاهای حلیم‌مانند تهیه می‌کرده‌اند.این گونه رد و نشانه‌ها از دوران پیشین زندگی بشر برای محققان واجد ارزش بسیار است، زیرا نه تنها بیانگر نوع استفاده انسان از برخی غلات است، بلکه می‌توان بر مبنای آنها تغییر و تحول گونه‌های وحشی گیاهان را نیز شناسایی کرد.این واقعیت که وسایل خانه و انواعی از غلات همزمان در مناطقی دور از هم سربرآورده‌اند پشتوانه‌ای برای این نظریه است که کشاورزی ابتدا تنها در منطقه‌ای محدود رواج پیدا نکرده است.

منبع:خبرگزاری آلمان

بقیه در ادامه نوشتار

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:تکامل نظریه کشاورز شدن انسان,انقلاب نوسنگی,کوهپایه‌های زاگرس,هلال خصیب, خلیج فارس ,محسن زیدی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

   

اين تپه در شرق دره سولدوز در 2 كيلومتري تپه حسنلو قرار دارد. اين تپه در حفاري هاي مختلفي كه داشته به 16دوره تاريخي تقسيم شده است كه از پيش از تاريخ تا پس از اسلام ادامه دارد. در اين تپه بقاياي 18ساختمان نمايان شد كه به هزاره هشتم پ م تعلق دارند و مستقل از هم بنا شده اند. نقشه آنها مربع شكل است. ديوارهايي عظيم در جهت شمالي جنوبي قرار دارند. ورودي خانه ها عمدتا از سمت شرق يعني خلاف جهت وزش باد در منطقه است. در شرق بعضي واحدها انبارهاي بدون سقفي قرار دارد. خانه ها با يك ديوار به دو قسمت مساوي تقسيم ميشدند.يكي نشيمن و ديگري براي كارهاي روزمره و آشپزخانه كه اجساد كودكان را در اين محل خاك ميكردند.سفالهاي دوره حاجي فيروز دست ساز و داراي شاموت گياهي هستند. تنوع ظروف سفالي اين منطقه بسيار زياد است. همچنين آثار گوناگون سنگي،گلي،استخواني و صدفي در اين منطقه كشف شده است.همچنين آثاري از حصير و سبد بر روي ديوارها كشف شده است. اجساد را در كف اتاقها دفن ميكردند. در برخي موارد از استودان استفاده شده بود كه استخوانهاي چند نفر در آنها قرار داشت. افراد به صورت جمع شده طوري دفن ميشدند كه سر آنها رو به شمال باشد.اين جهت شمالي جنوبي در استودانها نيز رعايت ميشد.نمونه هايي هم از استخوانهاي سوخته آدم در محل پيدا شده است و اين احتمال وجود دارد كه اجساد را ميسوزاندند

ماخذ : ايران در پيش از تاريخ اثر دكتر ص م شهميرزادي.اطلس ایران.

   

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:تپه حاجی فیروز, تپه حسنلو,ظروف سفالي ,سفالهاي دوره حاجي فيروز,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 فوزیه خواهر ملک فاروق، پادشاه پیشین مصر و نخستین همسر محمدرضا شاه پهلوی، در سن ۹۱ سالگی در شهر اسکندریه مصر درگذشت.به گزارش خبرآنلاین به نقل از رویترز، یک افسر پلیس محلی خبر درگذشت فوزیه، ملکه پیشین ایران را تأیید کرده است.محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران و فوزیه دختر فواد شاهزاده مصری در سال ۱۳۱۷ با هم ازدواج کردند. این ازدواج در نهایت مدتی پس از به سلطنت رسیدن محمدرضا به طلاق می‌انجامد.بزرگترین مشکل برای این ازدواج، اصل سی و هفتم متمم قانون اساسی ایران بود که بر اساس آن مادر ولیعهد الزاما باید ایرانی تبار می‌بود. مجلس در اقدامی بی سابقه نه تنها به فوزیه تابعیت ایران داد، بلکه او را ایرانی تبار نامید. محمدرضا برای اجرای مراسم عقد کنان به مصر رفت و پس از برگزاری مراسمی پرهزینه به همراه فوزیه، نازلی (مادر زنش) و هیات همراه در فروردین ماه ۱۳۱۸ به تهران بازگشت. شهناز، نخستین فرزند شاه سابق ایران حاصل این ازدواج است که بعدها همسر اردشیر زاهدی شد.

فوزیه پس از ۹ سال از محمدرضا شاه جدا شد و بعدها با یکی از افسران ارتش مصر ازدواج کرد. محمدرضا پهلوی نیز پس از فوزیه با ثریا بختیاری و سپس با فرح دیبا ازدواج کرد. در متن اعلام طلاق از طرف محمدرضا پهلوی آمده است: سه سال پیش علیا حضرت ملکه فوزیه بنا به دلایل پزشکی ایران را ترک گفتند و اخیرا تقاضای طلاق کرده‌اند، زیرا اقامت معظم لها در تهران برایشان از نظر سلامت جسمانی مضر است.

در اجابت به این درخواست، ما محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران طلاق خود را از همسرم علیاحضرت فوزیه اعلام می‌کنیم... این طلاق در روابط ایران و مصر اثری نخواهد داشت، بلکه این روابط بهتر از گذشته خواهد بود.آنگونه که بی بی سی نوشته است، قرار است مراسم تشییع جنازه فوزیه بعدازظهر روز چهارشنبه انجام شود. پیکر او در قاهره پایتخت مصر به خاک سپرده خواهد شد. پیکر محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران هم در همین شهر دفن شده است.

 

 

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:فوزیه, فوزیه خواهر ملک فاروق,محمدرضا پهلوی ,مصر,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

تخت سليمان محوطه اي باستاني است شامل چند كاخ ساساني و آتشكده آذرگشنسب.در نزديكي ‌آن دو مجموعه باستاني ديگر به نامهاي زندان سليمان و تخت بلقيس قرار دارد.در اطراف زندان سليمان آثاري از دوره مادها و سكاها بدست آمده و بر اساس اين كشفيات تاريخ منطقه را به هزار سال پيش از ميلاد نسبت مي دهند.

برخي تاريخ نويسان اين مكان را محل تولد زرتشت دانسته اندكاخ ساساني در زمين مرتفعي واقع است كه در پيرامون آن درياچه عميق بيضي شكلي قرار دارد.شمال درياچه آتشكده آذر گشنسب بر پا بوده و آتش آن تا قرن چهارم هجري روشن بوده است و از آن به عنوان يكي از سه آتشكده مهم ساساني ياد مي شود - آذر فرنبغ،آذر برزين،آذر گشنسب -اين محل در قرن هفتم هجري به صورت اقامتگاه تابستاني ايلخانان مغول در آمد .از اين آتشكده به نام آتشكده شيز نيز ياد شده است بهرام گور و خسرو پرويز پس از پيروزي بر دشمنان غنائم جنگي را به اين آتشكده هديه ميكردند.اين آتشكده آنقدر اهميت داشت كه شاهان ساساني پس از تاج گذاري براي زيارت،پياده از تيسفون به آنجا مي رفتند.رستم فرخزاد فرمانده لشگر ساساني، پس از آنكه فرو پاشي سلسله ساساني را حتمي دانست در نامه اي به يزگرد سوم از او خواست با تمامي ثروت خود به تخت سليمان رود.

مسعودي مي نويسد: و در آنجا تا كنون‌ آثاري شگفت از بنا و تصوير ، با رنگهاي جالب از صورت افلاك و نجوم وجهان از خشكي ودريا و آبادي و معدن و ويرانه و گياه و عجايب ديگر بجاستابودلف در سال 341 هجري از روشن بودن آتش آتشكده زرتشتيان در اين منطقه مي نويسد و در شگفت است كه اين آتش كه كانون آن از 700 سال پيش فروزان است چرا خاكستر ندارد. او مي نويسد بر بالاي گنبد اين آتشكده هلالي از نقره نسب شده كه طلسم آن به شمار ميرود و قابل تخريب نيست.ياقوت حموي و قزويني نيز چنين عباراتي را نقل كرده اند.اشپيگل مي نويسد : پس از آنكه هراكليوس به معبد شيز رسيد تصويري از خسرو پرويز را ديد كه نمايشي بود از آسمان با خورشيد، ماه، ستارگان و ايزدان و به كمك دستگاههاي مكانيكي آسمان ميتوانست بغرد و ببارد.

قزويني مي گويد : آ تش ديگر آتشكده ها را از آتشكده شيز ميبردندهمچنين بقاياي يك معبد آناهيتا نيز در خرابه هاي ساساني تخت سليمان ديده ميشود. البته شهرت مذهبي اين محل مربوط به آتشكده آن استدر سه كيلومتري شمال غربي تخت سليمان،تپه اي قرار دارد كه در قله ‌آن حفره اي بزرگ به عمق حدود 100 متر ديده مي شود و آنرا زندان سليمان ناميده اند.در فاصله 7.5 كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان كوهي به نام تخت بلقيس قرار دارد كه در آن آثار بنا هاي ساساني ديده مي شود.

منبع:اطلس تاریخ ایران

 تصاویر در ادامه نوشتار

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:تخت سليمان ,كاخ ساساني,بهرام گور,خسرو پرويز ,زرتشت,آتشكده آذرگشنسب,معبد آناهيتا ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

روز ۱۴ ژوئن مصادف است با هشتاد و پنجمین سالروز تولد مردی که قصد داشت مبارزی فروتن و گمنام باشد، اما به زودی به یکی از بت‌واره‌های قرن بیستم بدل شد. سیمای این مرد را در فیلم و عکس دنبال می‌کنیم.چه‌گوارا در زمانی که کنار چریک‌های انقلابی کوبا به رهبری فیدل کاسترو سرگرم مبارزه بود، با شخصیت گیرا و پرجذبه‌ی خود به شهرتی جهانگیر رسید، اما از فردای مرگش به شهیدی اسطوره‌ای بدل شد. امروزه سیمای او در همه جا، نه تصویری ساده، بلکه مانند یک شمایل مذهبی، یادآور "آیین انقلاب" است.از زمان مرگ چه‌گوارا در اکتبر ۱۹۶۷ تا کنون عکس‌های بیشماری از او منتشر شده و دهها فیلم داستانی و مستند، از زندگی و مبارزاتش ساخته شده است.مرگ چه‌گوارا رویدادی تراژیک بود که در هاله‌ای از ابهام قرار داشت. نیروهایی که او را به قتل رساندند، مایل نبودند که جهانیان از زندگی و مرگ "فرمانده" اطلاع روشنی دریافت کنند، درحالیکه طرفداران او، به ویژه از میان جوانان تحول‌خواه، به دیدن تصویر روشنی از سرگذشت او مشتاق بودند.تنها یک سال پس از کشته شدن چه‌گوارا، نخستین فیلم سینمایی درباره او در ایتالیا به روی پرده سینما رفت. در این فیلم به کارگردانی پائولو هوش، نقش چه را فرانسیسکو رابال، بازیگر اسپانیایی، ایفا کرده است.

فیلم بر پایه‌ی آخرین روزنوشت‌های چه ساخته شده و به ویژه در تصویر دوره آخر زندگی چه‌گوارا، یعنی روزهای دشوار مبارزه‌ی او و یارانش در جنگل‌های بولیوی بسیار تأثیرگذار است.فیلم سینمایی بعدی در سال ۱۹۶۹ در هالیوود ساخته شد به کارگردانی ریچارد فلایشر که در کارگردانی فیلم‌های اکشن و پرماجرا شهرت داشت. در این فیلم عمر شریف، بازیگر مصری هالیوود، در نقش چه ظاهر شده است و جک پالانس در نقش فیدل کاسترو. فیلم سرگذشت چه را از سال ۱۹۵۶، یعنی ورود او به کوبا برای مبارزه در کنار انقلابیون هوادار کاسترو، تا سال ۱۹۶۷ و مرگ او در بولیوی ترسیم می‌کند. فیلم روی هم تصویری قهرمانانه از زندگی و مبارزات چه ارائه می‌دهد.در سال ۲۰۰۴ والتر سالس فیلم "خاطرات موتورسیکلت"، را با بازی گائل گارسیا برنال در نقش چه‌گوارا کارگردانی کرد. فیلم بر پایه‌ی خاطرات جوانی چه از سال ۱۹۵۲ و سفرهای او به عنوان دانشجوی پزشکی در امریکای لاتین است. این فیلم، که با ستایش منتقدان و استقبال سینمادوستان روبرو شد، لحنی ساده و صمیمی دارد و چه‌گوارا را جوانی نیکدل و فداکار نشان می‌دهد.

زیربنای اسطوره

مهمترین فیلم از زندگی چه‌گوارا، فیلمی است به کارگردانی استیون سودربرگ که با بهترین امکانات فنی و کیفیت هنری زندگی و مبارزات چه‌گوارا را در طول نزدیک ۵ ساعت نمایش می‌دهد. فیلم می‌کوشد بیوگرافی صادقانه و دقیقی از زندگی مبارز نامدار باشد و نشان دهد اسطوره‌ای که امروزه از چه‌گوارا ساخته شده، بر چه زمینه‌های واقعی و معتبری استوار است.فیلم سینمایی "چه" در دو قسمت به روی پرده آمد: در قسمت اول به نام "چه ـ انقلاب" شاهد مشارکت او در پیکار چریکی انقلابیون کوبایی به رهبری کاسترو هستیم. انقلابیون پاکباز و فداکار در جنگی نابرابر با ارتش مجهز باتیستا سرانجام به پیروزی می‌رسند، به پایتخت کوبا سرازیر می‌شوند و کشور را از دیکتاتوری نظامی نجات می‌بخشند.بخش دوم به عنوان "چه ـ پارتیزان" به زندگی و مبارزه‌ی چریکی "فرمانده" در بولیوی می‌پردازد؛ او که با هدف پیاده کردن الگوی کوبا به بولیوی رفته بود، به همراه یاران اندکش در نبردی بی‌فرجام با نظامیان درگیر می‌شود و عاقبت با همدستی سازمان سیا از پا در می‌آید.فیلم "چه" بر پایه‌ی یادداشت‌های روزانه‌ی چه‌گوارا و خاطرات شاهدانی ساخته شده ‌که برخی از آنها هنوز زنده هستند. فیلم می‌کوشد سیمای اسطوره‌ای چه را کنار بزند و با ثبت جزئيات واقعی، از او تصویری زنده و قابل اعتماد ارائه دهد، اما در بسا مواقع خود به دام "اسطوره" گرفتار می‌آید و به تکرار آن ناگزیر می‌شود.

 

"نماد قرن بیستم"

 

عکسی که در سال ۱۹۶۰ از چه‌گوارا گرفته شده را "مشهورترین عکس جهان و نماد قرن بیستم" خوانده و گفته‌اند که "پرتیراژترین اثر تاریخ عکاسی" است. خالق این عکس آلبرتو کوردا عکاس نامی کوبایی است.کوردا عکس را در جریان یک گردهمایی سیاسی گرفت: بیش از یک سال پس از پیروزی چریک‌های چپ‌گرا در کوبا، یک کشتی بلژیکی با بار اسلحه در بندر هاوانا منفجر شد. در انفجار ۱۳۷ کارگر جان خود را از دست دادند. مقامات کوبایی، سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) را مسئول انفجار دانستند.یک روز پس از انفجار، در پنجم مه ۱۹۶۰ فیدل کاسترو در گورستان بزرگ هاوانا برای بیش از ۱۰۰ هزار نفر از مردم کشورش سخنرانی کرد. ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی به همراه دوست و همکارش سیمون دوبووار که در همین زمان از کوبا دیدن می‌کردند، در مراسم کنار کاسترو ایستاده بودند.در پایان مراسم چه‌گوارا لحظاتی کوتاه به روی سکو آمد، به انبوه جمعیت نگاهی کرد و دوباره عقب رفت. کوردا که در آن زمان عکاس روزنامه دولتی روولوسیون (انقلاب) بود، از همین فرصت کوتاه استفاده کرد و سیمای مبارز جوان را با دوربین ثبت کرد.در تصویر اصلی، در طرف راست عکس یک شاخه نخل و در سمت چپ آن نیمرخ مردی ناشناس دیده می‌شود. عکس سیاه و سفید به حالت افقی و با دوربین لایکای M2 با لنز ۹۰ میلیمتری برداشته شده است.در عکس صورت جوانی خوش‌سیما با ریش کم‌پشت و موی انبوه ژولیده دیده می‌شود. او کلاه باسک با ستاره پنج‌گوش بر سر دارد. کوردا به این عکس "چریک قهرمان" نام داد.

دویچه وله

بقیه در ادامه نوشتار

 


 

 

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:ارنستو گوارا دلاسرنا ,چه,چه‌گوارای,چه‌گوارای امروز,ارتشیان بولیوی,هاوانا ,کوبا,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 File:Сефи 1й 1629-42.jpg

 

شاه اسماعیل صفوی

قدرت گرفتن شاه اسماعیل یکم در عرصه نظامی و سیاسی با پیوستن صوفیان ترکمنی بود که بیشترشان در نواحی آناتولی و شام زندگی می‌کردند. در واقع بخش بزرگی از قبایل قزلباش پیش از پیوستن به شاه اسماعیل در آناتولی زندگی می‌کردند و پس مهاجرت قبایل اصلی نیز بخش بزرگی از مردمان آناتولی که در سرزمینهای خود باقی‌مانده بودند هم پیرو و یا متمایل به تشیع صوفی صفوی بودند. سازمان تبلیغی تصوف صفوی پیوسته از طریق شبکه‌های منظم خود و توسط خلفا، دده‌ها و... مریدان را به پیوستن به مرشد کامل فرقه که شاه اسماعیل بود تشویق می‌کردند.

صفویان در پی فعالیت و سازمان دهی فرهنگی در طول دو قرن (بر اساس تعالیم صوفیانه و شیعی) توانستند با حمایت قبایل پیرو خود (قزلباش‌ها) حکومت صفوی را در ایران پایه‌گذاری کنند و در پی فشارهای عقیدتی بر علویان در امپراتوری عثمانی، صفویان با جمع آوری و پناه دادن به آن‌ها و به ویژه نیروهای ینی چری نیروی نظامی قوی از نیروهای ینی چری تشکیل دادند. قدرت گرفتن یک دولت مستقل شیعی مذهب و متعصب در ایران امپراتوری عثمانی را که قصد حمله نهایی جهت تصرف اروپا را داشت از طرف مرزهای شرقی نگران ساخت و لذا لشکرکشی به سمت ایران را شروع کرد. این جنگ در دشت چالدران آغاز و پایان یافت.

شاه اسماعیل نیز خود به خوبی از این امر آگاه بود و در نامه‌ای به سلطان عثمانی این مطلب که بسیاری از مردمان ساکن در سرزمینهای عثمانیان پیرو او هستند را به رخ او کشیده بود. بدون شک ادامه حکومت سنی مذهب عثمانیان بدون محدود یا نابود کردن این روند کاملاً با مشکل مواجه می‌شد. به گفته برخی مورخین اگر در جنگ چالدران شاه اسماعیل به پیروزی می‌رسید شاه اسماعیل به قدرتی فراتر از تیمور دست می‌یافت و بی شک روند گسترش تشیع صفوی امپراتوری عثمانی را که تازه در ابتدای کار بود از صفحه روزگار محو می‌کرد همه این موارد انگیزه لازم برای یک رویارویی سرنوشت ساز و محتوم را برای هردو طرف محیا می‌سازد. اما برای این نبرد سرنوشت ساز دلایل دیگری هم وجود داشت که فقط تسریع کننده بودند..شاه اسماعیل پس از مرگ سلطان بایزید با پناه دادن به پسر عموی مدعی و رقیب سلطان سلیم درخواست سلیم برای استرداد بایزید سوم را خلاف جوانمردی اعلام کرد. در مقابل سلطان سلیم اندکی پیش از شروع جنگ دست به قتل‌عام شیعیان در قلمرو عثمانی زدو کسانی هم که کشته نشدند داغ زده شدند و به متصرفات اروپایی تبعید شدند.

File:شاه اسماعیل در جنگ چالدران.jpg

شاه اسماعیل در حال کشتن یکی از سرداران عثمانی

بقیه در ادامه نوشتار

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:چالدران, ایرانیان,عثمانیان,صفویان,شاه اسماعیل صفوی,سلطان سلیم اول,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

صبیحه گوکچنخلبان زن اهل ترکیه بود. بنا بر اطلاعات دانشگاه هوایی (وابسته به نیروی هوایی ایالات متحده)، صبیحه گوکچن اولین خلبان زن هواپیماهای جنگنده در سرتاسر جهان است.

 او یکی از هشت کودکی بود کهمصطفی کمال آتاترک آن‌ها را به فرزندخواندگی پذیرفته بود. فرودگاه بین‌المللی صبیحه گوکچن در استانبول به یاد او نامگذاری شده‌است.

بقیه تصاویر در ادامه نوشتار

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:خلبان زن,صبیحه گوکچن, اولین خلبان زن,هواپیماهای جنگنده,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 الکتروم آلیاژی از طلا و نقره است که هم به طور طبیعی وجود دارد و هم توسط انسان قابل تولید است. رنگ الکتروم با توجه به مقدار طلا و نقره موجود در آن از زرد روشن تا زرد کم‌رنگ متغیر است. شهرت این آلیاژ فلزی بیشتر بخاطر ضرب یکی از قدیمی‌ترین سکه‌های تاریخ با استفاده از آن است. سکه‌های الکتروم در پادشاهی لیدیه واقع در آسیای صغیردر هزاره اول پیش از میلاد ضرب شدند. درصد طلای موجود در معادن کنونی الکتروم آناتولی غربی حدود ۷۰ تا ۹۰ درصد است اما سکه‌هایی که از دوران لیدیه بر جای مانده حدود ۴۵ تا ۵۵ درصد طلا دارند. این می‌رساند که لیدی‌ها موفق به استحصال نقره خالص شده و آن را به الکتروم می‌افزودند و یکی از دلایل ضرب سکه توسط آن‌ها استفاده از تفاوت ارزش طلا و نقره با افزایش درصد نقره در سکه‌ها نسبت به فلز معمولی الکتروم بوده‌است.الکتروم با توجه به استحکام بیشتر مناسب‌تر از طلا برای سکه‌زنی بود. در این آلیاژ علاوه بر طلا و نقره مقادیری از فلزات دیگر مثل مس و پلاتین نیز دیده می‌شود.

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب: الکتروم, آلیاژ,طلا و نقره,سکه‌,نقره خالص,مس و پلاتین,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 شواهدی از آدم خواری در قرن هفدهم میلادی.جندی شاپور البرز.بی بی سی نیوز.

یافته‌های جدید نشان می‌دهد نخستین بریتانیایی‌هایی که در آمریکای شمالی اقامت گزیدند، در یکی از زمستان‌های سخت اوایل قرن هفدهم میلادی ناچار به آدم‌خواری شده بودند.

محققان زمانی به این موضوع پی بردند که روی استخوان‌های جسد یک دختر، برش‌هایی غیرمعمول پیدا کردند؛ برش‌هایی که حاکی از "قصابی‌شدن" این جسد است.این جمجمه و استخوان ساق پا که چهار قرن قدمت دارد و متعلق به دختری نوجوان است، سال گذشته در جریان حفاری در شهر "جیمز فورت" (جیمز تاون کنونی) در ایالت ویرجینیای آمریکا پیدا شده است.این استخوان‌ها نشان می‌دهد جسد این دختر در زمستان سخت سال ۱۶۰۹ میلادی، یعنی ۴۰۳ سال پیش، "قصابی شده‌ است".شهر جیمز فورت در سال ۱۶۰۷ میلادی بنا شد. این شهر که اکنون جیمزتاون نام دارد، یکی از شهرهای "مستعمره ویرجینیا" بوده؛ نخستین اقامتگاه دائمی بریتانیایی‌ها در قاره آمریکا.داگلاس اوزلی، انسان‌شناس در حوزه پزشکی قانونی از موزه ملی تاریخ طبیعی اسمیت‌سونین (Smithsonian) در واشنگتن، می‌گوید: "این مدرک به وضوح نشان می‌دهد بدن این دختر نوجوان مُثله و گوشت از استخوان جدا شده است."مدارک مکتوب پیش‌تر نیز نشان داده بودند که مهاجران درمانده به آدم‌خواری رو آورده بوده‌اند ولی کشف استخوان‌های این دختر ۱۴ساله، اولین گواهی علمی را به دست داده است.محققان موزه اسمیت‌سونین معتقدند بدن این کودک، غذای کسانی شده است که تلاش می‌کرده‌اند از زمستان سخت سال ۱۶۰۹ میلادی (معادل سال ۹۸۸ شمسی) جان به در ببرند. مورخان آن سال را به عنوان "دوره قحطی" می‌شناسند.دکتر اوزلی می‌گوید: "جای ضربه‌ها و برش‌های متعددی روی این استخوان‌ها مشهود است. ضربه روی پیشانی، روی پشت جمجمه و همچنین یک حفره روی سمت چپ سر که در واقع برای باز کردن آن سمت جمجمه ایجاد شده است. قصدشان این بوده که مغز را در بیاورند."آثار باقی مانده روی جمجمه همچنین نشان می‌دهد که زبان و بافت‌های صورت نیز جدا شده‌اند.به گفته این انسان‌شناس در حوزه پزشکی قانونی "این افراد در شرایط وخیمی بودند. به همین خاطر هر جور گوشتی که در دسترس بود، استفاده می‌کردند."

'قصاب ناشی'

طبق این گزارش، برش‌های روی استخوان‌های بدن این دختر ۱۴ ساله همچنین نشان می‌دهد هرکس که این بدن را مُثله کرده، یک قصاب حرفه‌ای نبوده و احتمالا یک زن بوده است. اکثریت ساکنان شهر جیمز فورت در آن زمان، زن بوده‌اند.معلوم نیست دختر ۱۴ساله چه طور مرده ولی پیداست که با فاصله کوتاهی پس از مرگ، بدن او قصابی شده است.داگلاس اوزلی می‌گوید: "اگر کسی بخواهد مغز را برای خوردن در آورد، باید این کار را خیلی سریع انجام دهد چون مغز خیلی زود فاسد می‌شود."درباره دختری که جسدش خورده شده، به جز سن و تبار انگلیسی‌اش چیز زیادی معلوم نیست. تبار او از روی مطالعات تطبیقی روی استخوان‌ها در کمبریج بریتانیا تایید شده است. مطالعات بیشتر نشان داده که او زمانی تغذیه خوبی داشته است و زیاد گوشت می‌خورده که این یعنی از طبقه غنی بوده است.به لطف شبیه‌سازی دیجیتالی که در پزشکی قانونی به کار می‌رود، محققان توانسته‌اند دریابند که این دختر تقریبا چه شکلی بوده است. از جمجمه متلاشی‌شده، عکس‌برداری شده و با اطلاعات دیجیتالی، نمونه‌ای سه‌بعدی از چهره او ساخته شده است."دوره قحطی" یکی از دوره‌های مخوف اوایل مهاجرت اروپاییان به قاره آمریکاست. این قطحی زمانی پیش آمد که بومیان سرخپوست، ساکنان شهر جیمز فورت را محاصره کردند و غذای کافی برای سپری‌کردن زمستان نداشتند.آنها برای زنده‌ماندن اول اسب‌هایشان را خوردند و بعد سراغ سگ‌ها، گربه‌ها، موش‌های صحرایی، موش‌های کوچک و مار‌ها رفتند. برخی نیز برای مهار کردن اشتهایی که بیداد می‌کرد، چرم کفش‌هایشان را خوردند.وقتی قحطی از چند هفته به چند ماه کشید، دیگر چیزی برای خوردن و زنده‌ماندن باقی نمانده نبود. معلوم نیست چند جسد که شمارشان هم رو به افزایش بود، خورده شدند ولی این تقریبا قطعی است که آن دختر ۱۴ ساله، تنها قربانی آدم‌خواری در آن روز‌ها نبوده است.لرد دلاوار که با کشتی خود غذا و مهاجران جدید آورد، نجات‌بخش بازماندگان این قحطی شد. بعد از شش ماه محاصره و گرسنگی، فقط ۶۰ نفر از ۳۰۰ ساکن این شهر جان به در بردند.داگلاس اوزلی، انسان‌شناس در حوزه پزشکی قانونی، درباره آدم‌خواری این ساکنان قدیمی ایالت ویرجینیای آمریکا می‌گوید در آن شرایط "کار دیگری نمی‌توانستند بکنند."

بی بی سی نیوز

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب: آدم‌خواری ,جیمز تاون,ایالت ویرجینیای آمریکا ,مهاجران,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 پونتیاک یا Obwandiyag (سال 1720 - 20 آوریل 1769) رئیس قبیله اتاوا و رهبر سرخپوستان آمریکایی در نبرد بر علیه اشغال نظامی بریتانیا بود.این شورش پس از پیروزی انگلستان در نبرد فرانسه و هند به وقوع پیوست.او بعنوان مغز متفکر و رهبر این شورش شناخته شده است ولی در برخی منابع از او بعنوان یک رهبر محلی و ریئس قبیله یاد شده است. در ابتدا او با 300 جنگجوی قبیله و پیروانش نبرد را آغاز کرد و سپس 900 جنگجوی دیگر به او پیوستند.او با این تعداد در اولین نبرد خود قوای بریتانیا را در نبرد پونتیاک  Battle of Bloody Run مغلوب نمود اگر چه در گرفتن قلعه ای که متعلق به بریتانیایی ها بود ناموفق ماند.

انگلیس ها برای اینکه محبوبیت او در میان سایر قبایل بیشتر نگردد با او پیمان صلحی را توسط  Sir William Johnsonسرپرست بریتانیا یی ها در امور سرخپوستان، برقرار ساختند .او قسمتهایی از ایلینویز و  Wabash را تحت کنترل خود داشت.

وی در سال 1769 توسط یک سرخپوست از قبیله پرویا کشته شد.محل دفن پونتیاک ناشناخته است و ممکن است در Cahokia، ایلینوی بوده است، اما سنت و شواهد نشان می دهد که او در سنت لوئیس به خاک سپرده شد.علاوه بر خودروی پونتیاک (خودروی محبوب جنرال موتورز)که به نام او نامگذاری گردیده شهر پونتیاک میشیگان به افتخار او نامگذاری گردیده است.

جندی شاپور البرز .اردیبهشت 92
Sugden, John. "Pontiac". American National Biography

 

 


 

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:پونتیاک,رئیس قبیله,سرخپوستان آمریکایی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 دروازه ورود به جهنم کشف شد + عکس

باستان‌شناسان ایتالیایی "دروازه ورود به جهنم" یا سرزمین پلوتو، خدای مردگان یونانیان و رومیان باستان را کشف کردند. این دروازه در هیراپولیس، شهر باستانی یونانیان، واقع در جنوب غربی ترکیه امروزین قرار دارد.دروازه ورودی به دنیای مردگان (پلوتونیو) یا "جهنم پلوتو" و قلمرو خدای زیر زمین (خدای مردگان) یونان و رم باستان کشف شد.بنا بر گزارش منتشره در وب‌سایت "گرنتس‌ویسن‌شافت" آلمان (grenzwissenschaft.de)، تیم اکتشاف به سرپرستی پروفسور فرانسیسکو داندریا (Francesco D'Andria)، باستان‌شناس دانشگاه "دل سالنتو" ایتالیا در کنفرانسی در استانبول اعلام کرد، توانسته است در خرابه‌های مانده از شهر هیراپولیس جهنم پلوتو، خدای مردگان روم و یونان کهن را کشف کند. هیراپولیس (شهر مقدس به زبان یونانی)۱۹۰ سال پیش از میلاد مسیح تأسیس شد.طبق گزارش منتشره در "دیسکاوری نیوز"، سرپرست تیم اکتشاف گفت، دروازه پلوتو به هنگام بازسازی مسیر قدیمی یک چشمه آب گرم کشف شد.چشمه‌های آب گرم هیراپولیس که "پاموکله" نام دارند و از شهرت جهانی برخوردارند از دروازه پلوتو سرچشمه می‌گیرند.رومیان و یونانیان قدیم دروازه پلوتو را دروازه‌ای به دنیای مردگان و جهنم می‌دانستند. ستون‌ها و ویرانه‌های باقی‌مانده از دیوارها و همچنین معماری محوطه اطراف نشان می‌دهد که دروازه کشف‌شده همان دروازه باستانی قلمرو خدای مردگان است.باستان‌شناسان توانسته‌اند یک معبد دوار کوچک قدیمی، یک حوضچه آب و همچنین پلکانی که دروازه جهنم زیر آن قرار دارد را بازسازی کنند.

همسازی با توضیحات استرابو

همه شواهد با توضیحات موجود در مورد پلوتونیو در شهر هیراپولیس همخوانی دارد، به ویژه توضیحات استرابو، تاریخ‌دان و جغرافی‌دان یونانی که از ۲۴ سال قبل از میلاد مسیح بر جای مانده است.استرابو نوشته است که قلمرو پلوتو با بخارهای سمی پر شده بود، به طوری که حیوانات تاب تحمل ورود به محوطه دنیای مردگان را نداشتند و در دم جان می‌دادند. او می‌گوید، خودش گنجشک‌هایی را به قلمرو مردگان (پلوتونیو) انداخته و دیده که فورا جان باخته‌اند.پروفسور فرانسیسکو داندریا، باستان‌شناس ایتالیایی می‌گوید: «احتمالا مردم بر پلکانی که روی این دروازه قرار دارد می‌نشستند و مراسم آیینی که توسط روحانیون در برابر دروازه جهنم برگزار می‌شد را تماشا می‌کردند.»به گفته او، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، به بازدیدکنندگان و زائران آن دوران پرنده‌هایی داده می‌شد تا بتوانند تأثیر "دروازه جهنم" را خود شاهد باشند.

مرگ و حالت نشئه در "قلمرو خدای مردگان"

باستان شناسان بر این نظرند که روحانیونی که در این مراسم شرکت می‌کردند خود به دلیل اثرات بخار سمی به حالت نشئه فرو می‌رفتند. آنها برای خدای مردگان حیوانات، از جمله گاوهایی قربانی می‌کردند. آنها حیوان زنده را از دروازه وارد "جهنم پلوتو" می‌کردند و اندکی بعد حیوانی که جان داده بود را از آنجا بیرون می‌کشیدند.فرانسیسکو داندریا، سرپرست ایتالیایی تیم اکتشاف می‌گوید، حتی امروز نیز اثر مرگ‌آور گاز دی اکسید کربن ساتع‌شده از این مکان معلوم است و خودش حین حفاری‌ها شاهد تعداد زیادی پرنده بوده که وقتی وارد دهانه محوطه قلمرو پلوتو شده‌اند جان باخته‌اند.استرابو، جغرافی‌دان یونانی پیش از میلاد مسیح می‌گوید، تنها روحانیون معتقد به کیبله (Kybele)، الهه باروری می‌توانستند بی‌آنکه صدمه‌ای ببینند وارد محوطه درونی دروازه پلوتو شوند.استرابو می‌نویسد، این ویژگی یا به دلیل "توانایی‌های خدادادی" آنها بود یا اینکه آنها توانایی‌های بدنی خاصی داشتند و می‌توانستند، نفس خود را به هنگام ورود به محوطه بخارها حبس کنند.باستان‌شناسان ادامه می‌دهند، احتمالا زائران در اطراف حوضچه آب، در نزدیکی این معبد مراسمی برگزار کرده و می‌خوابیدند، چرا که فاصله این مکان از دروازه به اندازه‌ای بود که آنها تحت تأثیر بخارهای موجود قرار گرفته و می‌توانستند، "روشن‌بینی‌های معنوی و پیش‌گویی‌هایی" داشته باشند.باستان‌شناسان می‌گویند، به نظر می‌رسد که از این مکان تا سده چهارم پس از میلاد همچنان به عنوان مکان زیارتی استفاده می‌شد، اما در قرن ششم احتمالا این قلمرو توسط مسیحیان تخریب شده و بعدها وقوع زمین‌لرزه آن را به ویرانه‌های امروزین تبدیل کرده است.

Deutsche Welle

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:دروازه ورود به جهنم,سرزمین پلوتو,هیراپولیس,باستانی,باستان‌شناسان, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

آیا با استفاده از علم می توانیم دوباره شاهد حضور نئاندرتال ها باشیم؟ آنها گونه ای از انسانهای اولیه بودند که مدتها پیش منقرض شده اند. اگرچه ممکن است روزی از لحاظ فنی امکان شبیه سازی نئاندرتال با استفاده از دی ان آ میسر شود ولی بسیاری از دانشمندان در این مورد کاملا تردید دارند. اما این پسرعموهای اولیه بشر مدرن، چه کسانی بوده اند؟راب دیسیل یکی از مسئولان موزه تاریخ طبیعی آمریکا در نیویورک می گوید: “نئاندرتال ها نزدیکترین خویشاوندان منقرض شده ما هستند. آنها حدود نیم میلیون سال پیش از ما انشعاب پیدا کردند و به مدت زیادی، حدودِ دویست هزار تا 25 هزار سال پیش در اروپا زندگی می کردند.”اندیشه شبیه سازی نئاندرتال ها بعد از مصاحبه اشپیگل با متخصص ژنتیک دانشکده پزشکی هاروارد، جورج چرچ بسرعت در رسانه های خبری پخش شد. جورج چرچ 58 ساله یکی از پیشگامان در سينتتيک بيولوژی یا زیست شناسی مصنوعی است. هدف او خلق دی ان آی مصنوعی و شبیه سازی شده و موجود زنده در آزمایشگاه است. در مصاحبه با اشپیگل او توضیح داد که چگونه دی ان آ ماده ساختاری آینده می شود، چیزی که می تواند به مقاوم شدن انسان در برابر ویروس کمک کند و احتمال بازگرداندن گونه های منقرض شده مثل نئاندرتال را محقق کند.مصاحبه با اشپیگل باعث شد که رسانه ها در سراسر جهان تیترهای مهیجی برای خبرهایشان انتخاب کنند، مانند: “ بدنبال زنی ماجراجو برای زائیدن یک نئاندرتال شبیه سازی شده.” جورج چرچ می گوید: “از نظر تئوری امکان گرفتن دی ان آ از گونه های موجود در موزه ها که تقریبا چیزی از آنها نمانده است و انتقال آنها به سلولی جدید با توجه به اطلاعات قدیمی وجود دارد. اما اصولا یک سنتز جدید از دی ان آ است که می تواند تقریبا به هر گونه منقرض شده که برای گرفتن دی ان آی آن البته خیلی دیر نشده باشد، تعمیم پیدا کند.”

بقیه در ادامه نوشتار

 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نئاندرتال,انسانهای اولیه ,بشر مدرن,موزه تاریخ طبیعی آمریکا,متخصص ژنتیک ,انقراض,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

http://cdn.elmpress.ir/content/uploads/2013/02/ancient-teeth.jpg

تاکنون گمان می‌رفت که اخرین نئاندرتال‌های اروپا که در اسپانیای امروزی می‌زیستند، ۳۰ هزار سال پیش منقرض شدند، اما گروه از دانشمندان زمان دقیق آن را ده هزار سال زودتر می‌دانند که شاید، باهوش بودن آن‎‌ها را به چالش بکشد.به گزارش علم پرس؛  نتایج تحقیق تازه‎ای با موضوع تاریخ‌نگاری کربن در مورد نئاندرتال‌ها که طی هفته گذشته منتشر شد، ادعا می‌کند که احتمالا نئاندرتال‌ها هزاران سال زودتر از آنچه تصور می‌شد از جنوب اسپانیا ناپدید شده‌اند.انسان‌های باستانی که به نام هومونئاندرتالنسیس نامیده می‌شوند بیش از ۵۰هزار سال پیش در دوران پالائولیتیک میانی (پیش از عصر سنگ) در اروپا می‌زیستند، و بعدها هنگامی که انسان‌های نوین از آفریقا به اروپا رفتند، منقرض شدند. خیلی از باستان‌شناسان بر این باورند که آخرین نئاندرتال‌ها در شبه جزیره ایبری می‌زیستند. برای مثال، غار گورهام در جبل الطارق حاوی بقایای نئاندرتال‌ها است و قدمت یک تکه زغال‌چوب برجامانده از آتش‌های آنها ۳۰هزار سال اندازه‌گیری شد.ولی در سال‌ها اخیر، باستان‌شناسانی که بر روی انقراض نئاندرتال‌ها و آمدن انسان‌های نوین به اروپا تحقیق می‌کنند، دریافته‌اند که خیلی از نمونه‌های استفاده شده برای رسیدن به این تاریخ‌ها، آلوده به کربن‌های تازه‌تر هستند، و به این نتیجه رسیدند که تاریخ‌های واقعی، چندین هزار سال زودتر از نتایج قبلی بوده‌اند.گروهی به رهبری تام هیگهام، باستان‌شناس دانشگاه آکسفورد انگلیس، در حال تاریخ‌گذاری مجدد ده‌ها سایت مربوط به انسان و نئاندرتال در اروپا با استفاده از شیوه‌هایی است که آلودگی را از پروتئین کلاژن استخوان‌ها بزداید. آنها موفق به کشف این نکته شده‌اند که انسان‌های مدرن بیش از ۴۰هزار سال پیش به انگلیس رسیده‌اند (تقریبا ۱۰هزار سال زودتر از زمانی که تصور می‌شد). یکی از نتایج این تحقیق، به چالش کشیده شدن شواهدی است که بر مبنای انها تصور می‌شد نئاندرتال ها چیزهایی مانند مهره‌های صدفی می‌ساختند و به استناد آنها گفته می‌شد نئاندرتال‌ها توانایی تفکر نمادی را داشتند.

بقیه در ادامه نوشتار

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
ادامه مطلب
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:نئاندرتال ,باستان‌شناسان ,آخرین نئاندرتال‌ها ,پالائولیتیک ,هومونئاندرتالنسیس,انسان‌های باستانی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

محققان موزه هنرهای زیبا ویرجینیا از فناوری پیشرفته سی تی اسکن برای رمزگشایی از اسرار زندگی یک از قدیمی ترین مومیایی های مصر باستان استفاده کردند.به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نخستین بار نیست که یک مومیایی باستانی زیر تیغ تجهیزات دیجیتال می رود؛ نخستین سی تی اسکن یک مومیایی در سال 1977 انجام شد و مومیایی چهار هزار ساله Tjeby نیز در سال 1986 درون دستگاه اسکن قرار گرفت، اما جزئیات چندان دقیقی در این مراحل بدست نیامد.داده های دریافتی با کمک دستگاه پیشرفته سی تی اسکن می تواند جزئیات بسیار دقیقی از بدن مومیایی در اختیار محققان قرار داده و امکان شبیه‌سازی مدل سه بعدی و حتی بازسازی صورت را فراهم کند.مومیایی چهار هزار ساله Tjeby‌ سال 1923 میلادی در سایت باستان شناسی شیخ فاروق مصر کشف و از سال 1953 میلادی در موزه هنرهای زیبا ویرجینیا نگه داری می شود.این مومیایی متعلق به 2150 تا 2030 سال پیش از میلاد است که احتمالا در سن 25 تا 40 سالگی مرده است.کارشناسان موزه هنرهای زیبا ویرجینیا با همکاری مرکز تصویربرداری پزشکی HCA این مومیایی چهار هزار ساله را بمدت 15 دقیقه درون دستگاه سی تی اسکن قرار دادند.مومیایی Tjeby‌ پیچیده شده درون ماده محافظ روز جمعه اول فوریه (13 بهمن) از درون تابوت خارج و با استفاده از نوار چسب های مخصوص، از هرگونه آسیب دیدگی محافظت شد.با همکاری جمعی از پزشکان، کارشناسان موزه، مومیایی روی تخت مخصوص قرار گرفته و صدها تصویر از قسمت های مختلف بدن تهیه شد که نشان می دهد، برخی از استخوان های مومیایی با گذشت زمان درون قفسه سینه افتاده اند.ارائه جزئیات دقیق تر در خصوص مومیایی Tjeby‌ به زمان و بررسی های بیشتر نیاز دارد و هنوز زمان مشخصی برای ارائه مدل سه بعدی مومیایی توسط موزه ارائه نشده است.محققان تأکید می کنند که فناوریهای پیشرفته می تواند جزئیات بسیار دقیقی از داخل بدن مومیایی بدون هرگونه اقدام تهاجمی یا تخریب ارائه کند.

132-6.JPG

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:مومیایی ,موزه هنرهای زیبا ویرجینیا,سی تی اسکن ,مومیایی چهار هزار ساله Tjeby, مصر ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

زندگی عادی و بدور از نگرانی مایاهای ساکن مکزیک

نصب محفظه‌ها در عمق شش متری زمین

پناهگاه پایان جهان

کپسول «کشتی نوح» برای نجات از حوادث پایان جهان

روستای «بوگارچ» فرانسه، امن‌ترین نقطه برای پایان جهان

شایعه مضحک «پایان جهان در 21 دسامبر بر پایه پیشگویی مایاها»! درحالی تا به امروز (21 دسامبر) در سراسر دنیا ادامه یافته که ضمن راه افتادن بازار داغ سودجویی فرصت‌طلبان، دولتهای برخی کشورها را نیز به دردسر انداخته است.به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، امکان برخورد سیاره «نیبیرو» (Nibiru) با زمین، برعکس شدن میدان مغناطیسی زمین و ایجاد گرداب‌های عظیم، کشیده شدن ناخواسته زمین به سوی یک سیاهچاله عظیم و فرو رفتن در آن از جمله تهدیداتی است که شایع شده زمین را در 21 دسامبر 2012 تهدید کرده و جهان بر اثر این تهدیدات به پایان خواهد رسید!!دامن زدن به این شایعه در جهان تا آن جا پیش رفت که دولتها در برخی کشورها مجبور به مواجهه با دردسر تازه شدند؛ پلیس چین تنها در استان کینگ‌های در غرب این کشور، بیش از 400 تن از اعضای یک فرقه مذهبی را به اتهام شایعه‌پراکنی در باب پایان جهان دستگیر کرد.روستای کوچک «بوگارچ» در جنوب فرانسه نیز این روزها شاهد حضور شمار زیادی از افراد متوهمی است که با باور پایان جهان در 21 دسامبر2012 میلادی، خود را به این منطقه رسانده‌اند، چراکه معتقدند «بوگارچ» امن ترین نقطه زمین برای پایان جهان محسوب می شود.بسیاری از افراد با توهم پایان جهان، بلیت یک طرفه‌ای به مقصد روستای «بوگارچ» تهیه کردند.در چین نیز یک مخترع جوان از ساده لوحی مردم استفاده کرده و با ساخت «کشتی نوح»، اقدام به کسب درآمد کرده است.این کپسول های کروی با ظرفیت 14 نفر، در برابر سیل و زلزله ناشی از پایان جهان! مقاوم بوده و با قیمت 32 هزار دلار فروخته می شوند.این مخترع تاکنون 26 سفارش از کشورهای نیوزیلند و چین دریافت کرده است.دردسرهای این شایعه، ناسا را هم واداشت ضمن پوچ و بی‌اساس خواندن « پایان جهان در روز 21 دسامبر 2012» چند روزی مانده به این تاریخ،‌ ویدئوی خود با عنوان «چرا جهان دیروز تمام نشد؟» را زودتر از موعد مقرر (22 دسامبر) منتشر کند.این ویدئو با این جمله آغاز می‌شود: «اگر شما در حال تماشای این ویدئو هستید به معنی یک چیز است... جهان دیروز پایان نیافته است!»در فیلم ناسا گفته شده که تمام نظریات خرافه و بر اساس یک سوءتعبیر بزرگ ایجاد شده‌اند.شایعه پایان جهان درحالی ادامه یافته و مردمان ساده‌لوح را به دردسر انداخته که روزگار خود مایاها در شبه جزیره «یوکاتان» مکزیک در آرامش و کاملا عادی ادامه دارد و هیچ نشانه‌ای از آماده شدن آنها برای نابودی زمین دیده نمی‌شود.آنها معتقدند که این روز نیز مانند 2000.1.1 میلادی (که گفته می‌شد جهان در این تاریخ به پایان خواهد رسید) یا تاریخ 2006.6.6 ( که گفته می‌شد حادثه‌ای شبیه پایان جهان روی خواهد داد) بدون روی دادن حادثه خاصی سپری خواهد شد و اساسا ترس در خصوص پیش بینی پایان دنیا در 21 دسامبر 2012 بی مورد است.«پیترونیلو پنا» یکی از کشیشان مایا ساکن این منطقه تأکید می کند: جهان قطعا روزی به پایان خواهد رسید، اما ما نیز نمی دانیم که این تاریخ چه زمانی فرا می رسد و پیش بینی‌ای توسط اقوام باستانی مایاها در این خصوص انجام نشده است.کشاورزان و روستاییان نیز کارهای عادی و رزمره خود را انجام می دهند؛ حتی گروهی از مایاهای ساکن یوکاتان در حال برگزاری مراسمی برای گرامیداشت پایان چرخه تقویم «شمارش بلند» بوده و خود را برای شروع دوره جدید آغاز می‌کنند.«والتر ویچی» باستان‌شناس و کارشناس تمدن مایاها در دانشگاه لانگ وود ویرجینیا نیز تأکید کرده است: اقوام باستانی مایاها زمان را با شیوه‌ای کاملا متفاوت از امروز، محاسبه می‌کردند. مایاها داری سه تقویم متفاوت بودند؛ تقویم نخست یا تقویم مقدس Tzolk'in یکسال 260 روز محاسبه می‌شد که از این تقویم برای انجام برنامه های مذهبی استفاده می‌شد.در تقویم دوم که Haab‌ نام دارد، سال 365 روز بطول می انجامد که در آن سال کبیسه وجود ندارد و از تغییرات فصلی برای شمارش روزها استفاده می‌شود. تقویم سوم شمارش بزرگ (Long Count) نام دارد؛ دوره‌ای موسوم به سیزدهمین باکتون (13Th Baktun) این تقویم 5125 ساله، در روز 21 دسامبر 2012 پایان می‌یابد که این مسأله عامل اصلی بروز توهم پایان جهان شده است!«ویچی» تأکید می‌کند: اتمام این تقویم باستانی به هیچ عنوان به معنای پایان جهان نیست و هیچ پیش بینی در خصوص وقوع حادثه غیر طبیعی برای پایان جهان در آن صورت نگرفته است؛ بلکه تنها به معنای اتمام یک دوره طولانی و شروع چرخه زمانی جدید است.

 بازار داغ فرصت‌طلبان

 در این احوال، فرصت‌طلبان زیادی نیز با سوءاستفاده از سادگی افراد معتقد به پایان جهان، پول‌های خوبی به جیب زده‌اند.این سوءاستفاده‌ها از ساخت کپسول‌های نجات بسیار مقاوم موسوم به «کشتی نوح» در چین گرفته تا ساخت گذرگاه طاقدار بزرگ به سبک مایاها از یخ، ذخیره شمع و شکر و کبریت در روسیه تا ساخت پناهگاه‌های تجملی ضدبمب در کالیفرنیا را شامل می‌شوند.در همین راستا، یک طرح آمریکایی با ساخت پناهگاه‌های تجملی ضد بمب در کالیفرنیا، هزاران دلار را عاید خود کرده است.پناهگاه «رون هوبارد» از مبل‌های چرم، تلویزیون پلاسما و کف چوبی برخوردار بوده که به ادعای وی می‌تواند در برابر اتفاقات پایان جهان مقاومت کند!کار «هوبارد»، طراح آمریکایی شامل ساخت پناهگاه‌های ضد بمب تفریحی زیرزمینی با فناوری پیشرفته است که با قوت گرفتن شایعات در سال گذشته، از فروش ماهانه یک پناهگاه، به فروش روزانه رسیده است.این پناهگاه‌های ضد بمب و سلاحهای هسته‌ای و شیمیایی از تخت خواب، آشپزخانه، دستشویی و حتی شومینه برخوردار بوده و میانگین هزینه آن 46 هزار پوند است.«هوبارد» اکنون با کمک مردم در حال نصب دو پناهگاه در نیویورک و ایندیانا برای پناه گرفتن در روز جمعه است؛ وی اظهار کرده که در آن روز به پناهگاه خود خواهد رفت.این طراح آمریکایی حتی مدعی فروش چند پناهگاه به برخی از فیزیک اخترشناسان شده که در مورد برخورد جرقه خورشیدی و مقادیر زیاد تابش، کمی احتمال داده‌اند.«هوبارد» گفت: من سه روز را در پناهگاه خود در زیر زمین خواهم گذراند تا اوضاع آرام شود. فکر نمی‌کنم که اتفاق خاصی بیفتد اما هیچ کس نمی‌داند.این محفظه‌های استوانه‌ای 46 متر مربع، سه متر قطر و 15 متر طول دارند.یک سمت این پناهگاهها از در خروج اضطراری برخوردار بوده که تنها از داخل باز می‌شود. همچنین بین بخش ورودی و هال نیز اتاقهای آلودگی مهر و موم شده قرار گرفته‌اند؛ این محفظه‌های استوانه ای در عمق شش متری زمین نصب می شوند.این پناهگاه ها همچنین مورد توجه شکارچیان و افراد عادی برای مصارف ایمنی در برابر آتش‌سوزی یا اتفاقات مخرب قرار گرفته است.

  

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:پیشگویی مایاها,پایان جهان,21 دسامبر,شایعه, تقویم باستانی,فرصت‌طلبان,پناهگاه ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

دانشمندان ایتالیایی با استفاده از شیوه‌های علوم پزشکی قانونی مدرن توانسته‌اند راز هزاران ساله چگونگی ترور فرعون مصری را حل کنند.به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، اسکنهای مومیایی رامسس سوم یک زخم عمیق و گسترده را در گردن این شاه مصری به نمایش درآورده که نشانگر بریده شدن گلوی وی با یک تیغ برنده است.این یافته‌ها در نهایت توانسته لحظات آخر عمر رامسس را بیش از 3000 سال بعد از فروپاشی سلطنت وی آشکار کند.تاکنون راز چگونگی مرگ این فرعون به شدت در میان مصرشناسان مورد بحث قرار داشت. باورها بر این است که رامسس سوم که دومین فرعون از سلسله بیستم محسوب می‌شود، از 1186 پیش از میلاد تا 1155 پیش از میلاد بر مصر حکومت کرده است.اسناد پاپیروسی نشان داده که در 1155 پیش از میلاد، اعضای حرمسرای رامسس در یک کودتا برای تغییر خط سلطنت وی را ترور کرده‌اند. این توطئه توسط زن کوچکتر شاه برنامه‌ریزی شده و با همکاری پسرش پرنس پنتاور انجام شد اما در نوشته‌ها چیزی در مورد موفقیت‌آمیز بودن این حرکت نوشته نشده است.بر این اساس بحثها در مورد علت مرگ رامسس ادامه داشت تا محققان موسسه مومیایی و مرد یخی آکادمی بولزانو/بوزن اروپا یک بازبینی بر روی مومیایی این فرعون و یک جسد ناشناخته دیگر که در نزدیکی آن پیدا شده و احتمال می‌رود که پرنس پنتاور باشد، انجام دادند.آنها با اجرای سی‌تی‌اسکن و آزمایشات دی‌ان‌ای بر روی مومیایی‌ها به بررسی علل مرگ و ارتباط آنها با یکدیگر پرداختند و با یک جراحت عمیق هفت سانتیمتری در گردن وی در زیر حنجره رامسس سوم روبرو شدند که باعث مرگ آنی وی شده است.گردن این مومیایی با یک یقه از لایه‌های کتانی ضخیم در اثر فرآیند مومیایی کردن پوشانده شده بود از این رو محققان تاکنون موفق به بررسی این محل نشده بودند.بررسی‌ها بر روی جسد دیگر نشان دهنده سن آن در حدود 18 تا 20 سال بوده و شباهتهای دی‌ان‌ای در میان آن دو احتمال پرنس پنتاور بودن جسد را افزایش داده است.بر اساس اسناد، پنتاور در محاکمه آن زمان برای مرگ پدرش گناهکار شناخته شده و به مرگ محکوم شد.این پژوهش در مجله British Medical منتشر شده است.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:پزشکی قانونی,ترور فرعون مصری ,مصرشناسان ,اسناد پاپیروسی ,مومیایی,جراحت عمیق هفت سانتیمتری ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

محققان دانشگاه آریزونا موفق به کشف اسکلت‌های با قدمت یک هزار سال شده‌اند که شواهد تازه‌ای از انجام روش تغییر شکل جمجمه را در اختیار دانشمندان قرار می‌دهد.به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اسکلت‌های کشف شده در نزدیکی دهکده کوچک «اوناواس» مکزیک با جمجمه‌های عجیب و تغییر شکل یافته بیشتر به موجودات بیگانه شباهت دارند.این کشف نخستین نمونه انجام روش تغییر شکل جمجمه (cranial deformation) در این منطقه محسوب می شود؛ در این روش جمجمه با قرار گرفتن در بین دو چوب به مرور زمان تغییر شکل پیدا می‌کند.«کریستینا گارسیا مورنو» مدیر پروژه اکتشافی تأکید می‌کند: روش تغییر شکل جمجمه در فرهنگ مزوامریکن برای تمایز قائل شدن بین طبقات مختلف اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گرفت.در این گورستان 25 اسکلت با قدمت یک هزار ساله کشف شده‌اند که در 13 جسد آثار تغییر شکل جمجمه مشاهده می شود. در کنار برخی از این اسکلت‌ها، زیور آلاتی مانند گوشواره، النگو، گردنبند و حلقه بینی کشف شده‌اند که از صدف‌های خلیج کالیفرنیا ساخته شده‌اند.این پروژه اکتشافی با همکاری دانشگاه ایالتی آریزونا و موسسه ملی مردم شناسی و تاریخ (INAH) انجام شده است.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:جمجمه‌های عجیب,فرهنگ مزوامریکن ,تغییر شکل جمجمه ,موسسه ملی مردم شناسی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

255-2.JPG

برخلاف کسانی که فریب توهم پایان جهان در 21 دسامبر 2012 را خورده و خود را آماده مواجهه با این حادثه می‌کنند، زندگی مایاهای ساکن در جنوب مکزیک در آرامش کامل جریان دارد.

Is 2012 the end of the world?

2012 movie 1024x486 December 21, 2012 Mayan Calendar Prediction:End of world, Science or Superstition

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کتاب ها و فیلم های مختلفی بر اساس پیش بینی تقویم باستانی مایاها مبنی بر پایان جهان در روزهای پایانی سال 2012 میلادی نوشته و ساخته شده‌اند که فرضیه‌های عجیبی را مطرح کرده‌اند.امکان برخورد سیاره «نیبیرو» (Nibiru) با زمین، برعکس شدن میدان مغناطیسی زمین و ایجاد گرداب های عظیم، کشیده شدن ناخواسته زمین به سوی یک سیاهچاله عظیم و فرو رفتن در آن از جمله تهدیداتی است که شایع شده زمین را در 21 دسامبر 2012 تهدید می کند!!با نزدیک شدن به تاریخ 21 دسامبر 2012 (اول دی) بحث ها در خصوص تحقق پیش بینی مایاها مبنی بر پایان جهان شدت گرفته است.ساخت کپسول های نجات بسیار مقاوم موسوم به «کشتی نوح» در چین، گذرگاه طاقدار بزرگ به سبک مایاها از یخ و ذخیره شمع، شکر و کبریت در روسیه از جمله اقداماتی است که افراد ساده لوح برای برای نجات در آخرین روز دنیا دست به آن زده اند.باستان شناسان اعلام کرده اند که هیچگونه شواهدی مبنی بر پیش بینی مایاها برای بروز حوادثی از جمله تاریکی زمین، برخورد سیارک عظیم یا فرو رفتن در سیاهچاله به دست نیامده و این حوادث خرافه های زائیده ذهن بشر هستند.آخرین روز از تقویم 5125 ساله شمارش بلند (Long Count)‌ مایاها که دوره ای موسوم به سیزدهمین باکتون (13th Baktun)‌ نامیده می شود، در روز 21 دسامبر 2012 میلادی پایان می یابد.این تقویم تنها برای ستاره شناسان کاربرد داشته و اقوام مایا عموما از تقویم فصل زراعی استفاده می کنند.اما روزگار اقوام مایا ساکن در شبه جزیره یوکاتان مکزیک در چند روز مانده به پایان دنیا کاملا عادی بوده و هیچ نشانه ای از آماده شدن آنها برای نابودی زمین دیده نمی شود. کشاورزان و روستائیان نیز کارهای عادی و رزمره خود را انجام می دهند.گروهی از مایاهای ساکن یوکاتان در حال برگزاری مراسمی برای گرامیداشت پایان چرخه تقویم «شمارش بلند» بوده و خود را برای شروع دوره جدید آغاز می کنند.آنها معتقدند که این روز نیز مانند نخستین روز سال 2000 میلادی یا تاریخ 6/6/2006 بدون روی دادن حادثه خاصی سپری خواهد شد و اساسا ترس در خصوص پیش بینی پایان دنیا در 21 دسامبر 2012 بی مورد است.«پیترونیلو پنا» یکی از کشیشان مایا ساکن این منطقه تأکید می کند: جهان قطعا روزی به پایان خواهد رسید، اما ما نیز نمی دانیم که این تاریخ چه زمانی فرا می رسد و پیش بینی‌ای توسط اقوام باستانی مایاها در این خصوص انجام نشده است.محققان ناسا تأکید کرده اند، هیچ سیارک یا ستاره دنباله داری در مسیر حرکت به سوی زمین قرار ندارد که در غیر این صورت به وضوح در آسمان قابل مشاهده خواهد بود.

122 doomsday2012 December 21, 2012 Mayan Calendar Prediction:End of world, Science or Superstition

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:پایان جهان ,21 دسامبر 2012,مایاها,جنوب مکزیک , 2012 میلادی,خرافه های زائیده ذهن بشر,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

 

دانشمندان ناسا که به پوچ و بی‌اساس بودن شایعه « پایان جهان در روز 21 دسامبر بر پایه پیشگویی مایاها!» کاملا مطمئن هستند، ویدئوی خود با عنوان «چرا جهان دیروز تمام نشد؟» را زودتر از موعد مقرر منتشر کردند.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، کارشناسان نجومی و سیاره‌ای با ترسیم نکته به نکته افسانه‌های موجود در مورد پایان تقویم مایاها، هرگونه داستان درباره تحت تابش خورشید قرار گرفتن جو یا برخورد یک سیاره بیگانه با زمین را بی‌ارزش خوانده‌اند.مدعیان پایان جهان بر این باورند که در روز 22 دسامبر، کسی وجود نخواهد داشت تا به ناسا در مورد اشتباه آنها بخندد! اما دانشمندان این سازمان که قطعا کمترین تردیدی در مورد بی‌اساس بودن این شایعات ندارند، این فیلم را بسیار زودتر از موعد منتشر کرده‌اند.این ویدئو با این جمله آغاز می‌شود: «اگر شما در حال تماشای این ویدئو هستید به معنی یک چیز است... جهان دیروز پایان نیافته است!»پیشگویی پایان جهان بر اساس یک تعبیر غلط از تقویم باستانی مایاهاست که مدعی پایان جهان در 21 دسامبر 2012 (اول دی ماه 91) است.با نزدیک شدن به ساعت صفر، نظریه‌های بی‌پایه مختلفی در مورد چگونگی پایان عمر زمین مطرح شده که البته همگی آنها در فیلم جدید ناسا رد شده‌اند.یکی از ادعاها این است که سیاره نیبیرو که توسط تمدن سومری کشف شده، در این روز با زمین برخورد کرده و همه انسانها را از بین می‌برد!این در حالی است که دانشمندان تاکید دارند که اساسا چنین سیاره‌ای وجود ندارد.در فیلم ناسا گفته شده که تمام نظریات خرافه بر اساس یک سوءتعبیر بزرگ ایجاد شده‌اند.

دکتر جان کارلسون، رییس مرکز باستان- ستاره‌شناسی اظهار کرده که تقویم مایاها در 21 دسامبر پایان نخواهد یافت.کارلسون که پدیده 2012 را 35 سال پیش بررسی کرده است، گفت: هیچگونه پیشگویی مایا در مورد پایان جهان وجود ندارد. مفهوم زمانی مورد استفاده این قوم به مراتب بیشتر از ستاره‌شناسان مدرن بوده است.وی افزود: بر اساس دانش ما، انفجار بزرگ حدود 13.7 میلیارد سال پیش رخ داده اما تاریخهای مایایی این زمان را میلیاردها میلیارد سال عقب‌تر می‌داند.دکتر کارلسون اظهار کرد: تقویم شمارش طولانی مایاها برای پیگیری این فواصل زمانی طراحی شده و یکی از پیچیده‌ترین سیستم‌های تقویم ساخته شده تاکنون است.قوم مایا بر این باور بودند که یک دوره 2152 ساله موسوم به شمارش بلند در روز 21 دسامبر 2012 به پایان می‌رسد.کارشناسان تخمین زده‌اند که این سیستم که از دوره‌های 394 ساله موسوم به «باکتون» ساخته شده، در 3114 قبل از میلاد آغاز شده و حدود 21 دسامبر به باکتون 13 یا 5125 سالگی وارد می‌شود.به گفته کارشناسان عدد 13 بسیار برای مایاها مهم بوده و پایان این دوره یک مرحله برجسته به شمار می‌رود اما پایان جهان نیست.دکتر کارلسون در توضیح اینکه تقویم مایاها مانند کیلومتر شمار خودرو بوده، در این ویدئو می‌گوید که تقویم در زمان رسیدن به یک نقطه معین دوباره برمی‌گردد و خود را تکرار می‌کند.

Apocalypse 2012

یک نظریه دیگر بر این اساس است که در 21 دسامبر میدان مغناطیسی زمین برعکس شده و عواقب وخیمی را مانند گردابهای عظیم و از بین رفتن تمام سیستم‌های ارتباط الکترونیکی در پی دارد!ساده لوحانی دیگر هم فریب این ادعا را خورده‌اند که زمین به طور ناخواسته به سوی یک سیاه‌چاله در مرکز راه شیری می‌افتد که بشریت را در خود فرو خواهد برد!به گفته محققان، هیچ سیارک و دنباله‌دار شناخته‌شده‌ای در مسیر برخورد با زمین نیست.در حقیقت اگر هرگونه سیاره یا دنباله‌دار در مسیر برخورد با زمین باشد، باید اکنون در آسمان کاملا قابل مشاهده باشد.لیکا گوهاتاکورتا، یک کارشناس دیگر ناسا و رئیس برنامه «زندگی با یک ستاره» این سازمان وجود هرگونه تهدید از سوی خورشید را رد کرده است.گوهاتاکورتا اظهار کرد: اگرچه اکنون خورشید در حال نزدیک شدن به بیشینه فعالیت خود در دوره 11 ساله است اما این دوره در 50 ساله گذشته یکی از ضعیفترین‌ها بوده است.

End of the World

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:پایان جهان در روز 21 دسامبر ,پیشگویی مایاها,چرا جهان دیروز تمام نشد؟,افسانه‌ها,تقویم باستانی مایاها,باستان- ستاره‌شناسی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

پرونده:Persian brick fragment from Marlik 2 REM.JPG

قطعه‌ای از خشت آجری دارای نوشته‌ای به خط میخی عیلامی (تقریبا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد) کشف شده در تپه مارلیک، موزه رزکرس مصر، سان خوزه، کالیفرنیا.

تپه مارلیک یک محوطهٔ باستانی در کرانهٔ خاوری سفیدرود و در درهٔ "گوهر رود" استان گیلان است. تپه مارلیک بقایای به جای مانده از تمدن باستانی متعلق به دست کم ۳۰۰۰ سال پیش است. پژوهشگران گمان می‌برند که این تپه آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان مردمان این تمدن بوده‌است.

پرونده:Jame hayoolaye do sar va ghazal.jpg

جام هیولای دوسر و غزال، موزه لوور

گروهی از پژوهشگران نام مارلیک را برگرفته از واژگان گیلکی "مار" و "لیک" (سوراخ) می‌دانند و دلیل این نام گذاری را انبوه مارهایی که در گذشته در آن زندگی می‌کردند می‌دانند. گروهی دیگر مارلیک را برگرفته از نام قوم آمارد می‌شمارند. آنها مارلیک را ساخته شده از ۲ واژه "مارد" (اشاره به آماردها) و "لیک" (قوم) می‌دانند. اگر این نظریه درست باشد این تمدن به مردم آمارد تعلق دارد.تپهٔ مارلیک تا سالهای دههٔ ۱۳۴۰ تمدنی ناشناخته بود. در طول سالهای ۱۳۲۰-۱۳۳۰ دامنه‌های البرز جولانگاه قاچاقچیانی بود که اشیابه دست آمده از دره گوهر رود را در بازارهای عتیقه به فروش میرساندند. در سال ۱۳۴۰ بود که دره گوهر رود توسط یک تیم باستان شناس ایرانی به سر پرستی دکتر عزت‌الله نگهبان کاوش شد. در این دشت تپه‌های باستانی زیادی وجود دارند که ۵ تپه مارلیک، زینب بیجار، دور بیجار، پیلاقلعه و جازم کول از همه مهمتر هستند.پژوهشگران بر این باورند که آثار باستانی این منطقه متعلق به فرمانرواینی است که در اواخر هزاره دوم و آغاز هزاهٔ اول پیش از میلاد بر این ناحیه حکومت می‌کردند. مردمان این تمدن مردگان خود را بنا بر آیین خود و همراه با اشیاارزشمند به خاک می‌سپردند. در این تپه ۲۵ آرامگاه وجود دارد و در برخی از آنها بازمنده استخوان به دست آماده‌است. در همهٔ آرامگاه‌ها اشیایی مانند ظروف سفالین، دکمه‌های تزئینی، انواع سرگرز، پیکان، جام‌های چینی، طلا، نقره و مفرغ، خنجر، شمشیر، مجسمه‌های برنزی و سفالی، سرنیزه و کلاه‌خود و... پیدا شده‌است. پارچه‌های به دست آماده نیز خبر از وجود بافندگی در هزاران سال پیش در ایران می‌دهند. همچنین در کاوشگری‌ها آثار ساختمان چهار دیواری پدیدار شد که در حدود ۳۰متر مساحت داشت و به نظر می‌آمد آرامگاه یا معبد باشد.

پرونده:Goblet mouflons Louvre AO22125.jpg

۱۱ پیش از میلاد. محل کشف گورستان تپه مارلیک، موزه لوور.


گفته می‌شود که جام‌های شیشه‌ای در این محوطه از اولین نمونه‌های صنعت شیشه سازی بشر است.برای مردم این فرهنگ خورشید تا حد پرستش مهم بوده‌است. نقش خورشید به صورت ترنج‌های هندسی در کف بسیاری از جام‌ها و ظروف است. خورشید در مرکز همه چیز است و همه جاندران از روشنایی او زندگی می‌گیرند. همچنین به خاک سپردن مردگان با چنین اشیایی نشانگر اعتقاد آنها به زندگی پس از مرگ می‌باشد.

پرونده:Swastika iran.jpg

گردنبند یافت شده در مارلیک با نشان سواستیکا. نگهداری شده در موزه ملی ایران


این نکته قابل ذکر است که آثار به دست آمده از این تپه به خصوص ظروف مفرقی شباهت‌های زیادی به آثار به دست آمده از سیلک کاشان دارد. پاره از باستان شناسان بر این باور هستند که اقوام سیلک در حقیقت همان مارلیک‌ها بودند که بر آثر حملهٔ آشوریها به منطقهٔ سیلک کاشان مهاجرت کردند، و سپس با پیوستن به مادها در ایجاد امپراتوری مقتدر ماد در آغاز هزارهٔ اول پیش از میلاد نقش به سزا داشتند.

جام مارلیک

پرونده:Marlik cup iran.jpg

 

 

جام مارلیک جامی از زر ناب و به ارتفاع ۱۸ سانتی متر است. ارتفاع نقش‌های برجسته جام به ۲ سانتیمتر می‌رسد. نقش میانی جام درخت زندگی است که در هر دو سوی درخت ۲ گاو بالدار که از درخت بالا می‌روند. هویت ایرانی سازندهٔ این جام از نمایش نیم رخ بدن حیوان‌ها و سر آنها از رو به رو آشکار است. در کفّ این جام گلی نقش بسته که در میان آن یک خورشید با شعاع منظم نقش بسته‌است.اسکناس‌های پانصد ریالی ایران بعد از تاسیس بانک مرکزی با تصویری از نقش جام مارلیک چاپ و نشر می‌شد. نقش جام مارلیک از سال ۱۳۴۱ هجری شمسی تا سال ۱۳۵۸ بر یک سوی این اسکناس‌ها جاپ می‌شد.

پرونده:Ezatmarlik.jpg

پرفسور نگهبان، سال ۱۳۴۰ - تپه مارلیک.

ویکی پدیا 

 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:جام مارلیک,مارلیک ,ایران زمین,دکتر عزت‌الله نگهبان,باستان شناس ,اقوام سیلک,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , scientific.alborz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com