جندی شاپور (البرز)

علمی فرهنگی

در صد و پنجاه سال گذشته متوسط قد یک مرد هلندی بیست سانتی‌متر افزایش پیدا کرده اما در مقایسه، در همین مدت متوسط قد یک مرد آمریکایی شش سانتی‌متر بیشتر شده است.

متوسط قد مردان هلندی اکنون ۱۸۴ و متوسط قد زنان هلندی ۱۷۱ سانتی‌متر است در حالیکه دویست سال پیش آنها به کوتاه قدی معروف بودند.

آمریکایی‌ها مدتها طولانی بلندقدترین ملت دنیا بودند، در قرن هجدهم آمریکایی ها بطور متوسط ۵ تا ۸ سانتی متر از هلندی ها بلندقدتر بودند.

اما تقریبا از اواسط قرن بیستم آنها در مسابقه قد نه فقط از هلندی‌ها بلکه از دیگر کشورهای اروپای شمالی مثل دانمارک و سوئد و نروژ هم عقب افتادند هر چند که عقب ‌افتادن در رشد طولی را با پیشرفت در رشد عرضی جبران کردند و اکنون از بقیه چاق‌تر هستند.

چه اتفاقی در این مدت افتاده؟ دانشمندان مدتهاست به دنبال جواب این سوال هستند.

یکی از رایج‌ترین پاسخ‌ها تغذیه است، تغذیه پرکالری پر از گوشت و لبنیات. هلند یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان لبنیات در دنیاست.

اما این مطمئنا نمی‌تواند تنها دلیل باشد، دگیر کشورهای اروپایی هم در دو قرن گذشته از نظر تغذیه و سطح زندگی رشد کرده‌اند اما شهروندانشان مثل هلندی‌ها سر به آسمان نمی‌سایند.

پاسخ دیگر ژنتیک است. تردیدی نیست که بلندی قد وراثتی است و تاکنون حدود ۱۸۰ ژن شناخته شده‌اند که در اندازه قد نقش دارند.

علاوه بر این تحقیقات ژنتیکی نشان داده‌اند که هلندی‌ها قابلیت ژنتیکی زیادی برای قد بلندی دارند. اما موضوع این است که با ژنتیک نمی‌توان سرعت افزایش قد هلندی‌ها را توضیح داد.

دکتر گرت استالپ متخصص سلامت جمعیت در دانشکده بهداشت و طب حاره‌ای لندن یکی از کسانی است که در آرشیو‌های هلند به دنبال جواب متفاوتی گشته است.

بررسی زندگی نزدیک به چهل هزار هلندی که بین سال‌های ۱۹۳۵ تا ۱۹۶۷ در شمال هلند زندگی کرده‌اند و پدر و مادرشان هم هلندی بود نشان داد که مردان بلندقدتر بیشتر بچه دار شده‌اند با اینکه این مردان معمولا در سن بالاتری بچه‌دار شده‌اند.

زنان قدبلند هلندی به اندازه مردان در فرزند‌آوری موفق نبوده‌اند، در عوض آنها که قامتی متوسط داشتند بیشتر از هموطنان کوتاه یا بلندقدترشان بچه‌دار شده‌اند، متخصصان می‌گویند شاید به این دلیل که برای زنان بلندقد یافتن زوج دشوارتر است.

اما بر عکس، در آمریکا بین سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰، مردانی که قامتی متوسط داشتند بیشتر از مردان بلندقد و کوتاه قد و زنان کوتاه‌قدتر بیشتر از بقیه زنان بچه‌دار شده اند.

از این رو دکتر ستالپ انتخاب طبیعی را به عنوان توضیح قدبلندی هلندی‌ها مطرح کرده است.

هلندی‌های قدبلندتر فرزندان بیشتری دارند و از این رو بیشتر ژن‌های خود را به نسل‌های بعدی منتقل می‌کنند اما در آمریکا بر عکس است.

دانشمندان می گویند این نشان می‌دهد هنوز در قرن بیست و یکم انتخاب طبیعی در تغییر ویژگی‌های جمعیتی انسان نقش دارد.

اما در آمریکا انتخاب طبیعی در جهت عکس عوامل محیطی مثل تغذیه حرکت می‌کند و در هلند با آن هم جهت است.

انتخاب طبیعی روندی تدریجی و محصول تعامل موجود زنده با عوامل و شرایط محیطی برای تولید مثل موفق‌تر، و برای به جا گذاشتن نسلی است که امکان بقا و امکان تولید مثل بیشتری داشته باشد. به این ترتیب بعضی خصلت‌های ژنتیکی شایعتر یا کمیاب‌تر می‌شوند.

داروین در کنار این نظریه، دو نظریه دیگر را هم مطرح کرد، انتخاب جنسی و انتحاب باروری.

بر اساس انتخاب باروری، فنوتیپ‌هایی (رُخ‌نمود) که باعث افزایش تعداد فرزندان شوند به تدریج در جمعیت شیوع بیشتری پیدا می‌کنند.

انتحاب جنسی هم به این اشاره دارد که خصلت‌های افرادی که در جفت‌یابی و تولیدمثل موفق‌ترند در جمعیت بیشتر می‌شود.

بنابراین شاید در آمریکا زنان کوتاه‌قد در جلب توجه مردان آمریکایی موفق‌ترند و در هلند مردان بلندقد بیشتر دل زنان را می‌ربایند. چرا چنین است؟

پاسخ این سوال نه دقیقا روشن است نه آسان. دکتر استالپ می‌گوید فقط می‌تواند با حدس و گمان به آن پاسخ دهد.

شاید مردان بلندقد در هلند درآمد و سلامت و موقعیت اجتماعی بهتری دارند.

از طرف دیگر افراد معمولا بیشتر جذب کسانی می‌شوند که خیلی با آنها تفاوت قد نداشته باشند، شاید مردان قدبلند آمریکایی در جلب نظر زنان کوتاه‌قد که بیشتر بچه ‌می‌آورند، به دلیل این تفاوت قد، ناموفق‌تر از مردان متوسط‌ القامت هستند.

در نهایت دکتر استالپ حدس می‌زند که این مزیت قد هلندی‌ها دائمی نباشد. در طبیعت معمولا یک ویژگی یا خصلت در چند نسل غلبه پیدا می‌کند، مدتی همین وضعیت باقی می‌ماند و بعد روند عکس غلبه پیدا می‌کند.

شاید چند نسل بعد، به لحاظ بلندی قد، ملتی دیگر جای هلندی‌ها را بگیرد.

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:بلندقدترین ملت دنیا,تغذیه, گوشت و لبنیات,ژنتیک,هلند,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

تحقیقی تازه نشان می‌دهد که کمبود حرکت از میزان اسپرم‌ مردان می‌کاهد. کسی که در هفته حداقل ۲۰ ساعت تلویزیون تماشا می‌کند، دارای اسپرم کمتری است. اما ورزش زیاد باعث تولید بیشتر اسپرم‌ می‌شود.تا کنون عواملی که منجر به کاهش اسپرم می‌شدند، شناخته شده بودند: سیگار کشیدن، اضافه وزن، تغذیه‌ی غلط، یا حتی دمای بالا در بیضه‌ها.حال تیمی بین‌المللی از پژوهشگران دانشگاه روچستر (Rochester) در نیویورک یک عامل دیگر را نیز کشف کرده است و آن تماشا کردن زیاد تلویزیون است. پژوهش گروه از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۰ به طول انجامید.
دانشمندان برای انجام این پژوهش حدود ۱۹۰ مرد بین ۱۸ تا ۲۲ سال را در دو موضوع از طریق پرسش‌نامه مورد بررسی قرار دادند. سوال اول این بود که آنها در سه ماه اخیر به چه اندازه ورزش کرده بودند و سوال دوم اینکه چه مدت زمانی تلویزیون تماشا کرده بودند. علاوه بر این آنها میزان تراکم، حرکت، تعداد و فرم اسپرم‌های تولیدشده توسط این افراد را نیز مورد بررسی قرار دادند.

ورزش، عاملی مثبت در تولید اسپرم

همانند پژوهش‌های قبلی، یکی از نتایج این بررسی آن بود که ورزش تاثیری مثبت بر روی تولید اسپرم‌ دارد. مردانی که در هفته بیش از ۱۵ ساعت تحرک دارند، حدود ۷۳٪ بیشتر از مردانی که تحرکشان در هفته کمتر از ۵ ساعت بوده، اسپرم دارند. زمانی که تعداد اسپرم‌ها در هر میلی‌لیتر کمتر از ۲۰ میلیون باشد، نشانه‌ی کمبود اسپرم است.
این تاثیر در رابطه با تماشا کردن تلویزیون برعکس است. پژوهشگران در سایت نشریه‌ی علمی British Journal of Sport Medicine می‌نویسند مردانی که در هفته بیش از ۲۰ ساعت تلویزیون تماشا می‌کردند، ۴۴ درصد میزان اسپرم کمتری نسبت به مردانی که به ندرت یا اصلا تلویزیون نگاه نمی‌کردند، داشتند. یکی دیگر از عواقب نشستن و تماشای تلویزیون به مدت زمان طولانی آن است که در هنگام نشستن، دمای بیضه‌‌ها بالا می‌‌‌رود و همین امر از تولید اسپرم می‌کاهد.

نقش عوامل دیگری همچون سیگار و تغدیه ناسالم

اما با این حال، این دانشمندان به نتایج تحقیق خود اطمینان کامل ندارند. یک دلیل آن است که نمی‌توان با یقین کامل گفت که شرکت‌کنندگان داده‌های مربوط به مدت زمان تماشای تلویزیون یا ورزش را درست اعلام کرده باشند. افزون بر این، نمی‌توان با قاطعیت گفت که کاهش تعداد اسپرم‌ صرفا به دلیل تماشای زیاد تلویزیون بوده است. دلایل دیگری همچون سیگار کشیدن و یا تغذیه نادرست نیز می‌توانند در این میان نقش داشته باشند.
با وجود این نتایج، تحقیقات پژوهشگران یک نتیجه‌ی آرام‌بخشی نیز برای مردان به همراه داشته است. تمام مردانی که در این پژوهش شرکت کرده و دچار کمبود تولید اسپرم بودند، از نظر قابلیت تولیدمثل مشکلی نداشته‌اند.

24.02.2013

DG

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:میزان اسپرم‌ مردان,کاهش اسپرم‌, کمبود اسپرم ,تغذیه,سیگار کشیدن,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

شير مادر بهترين و كاملترين غذا براي شيرخواران زير 6 ماه مي‌باشد و در اين دوران شير مادر به تنهايي به علاوه قطره مولتي ويتامين (از 15 روزگي) كليه نيازهاي تغذيه‌اي شيرخوار را تامين مي‌كند.
غذاي كمكي براي شيرخوار بايد پس از 6 ماهگي شروع شود، زيرا بعد از6ماهگي نيازهاي غذايي شيرخوار به تنهايي با شير برآورده نمي‌شود و لازم است علاوه بر شير مادر، تغذيه كودك با غذاهاي نيمه جامد نيز شروع شود. تغذيه تكميلي علاوه بر تامين انرژي، دوران بسيار حساسي براي ايجاد عادات صحيح غذايي و استفاده از غذاي سفره خانواده است.
شروع تغذيه تكميلي قبل از 6 ماهگي به دليل آماده نبودن دستگاه گوارش شيرخوار براي پذيرش غذاهاي ديگر غير از شير، اقدام نادرستي است. چون دستگاه گوارش كودك هنوز تكامل نيافته و با كوچكترين آلودگي به علت عدم رعايت بهداشت امكان ابتلا به عفونت‌ها از جمله اسهال افزايش مي‌يابد و باعث كاهش يا توقف رشد شيرخوار مي‌شود. از طرف ديگر شروع زودرس تغذيه تكميلي سبب كاهش مدت زمان مكيدن پستان مادر مي‌شود. بعلاوه ممكن است غذاي كمكي در مقايسه با شير مادر، انرژي و مواد مغذي كمتري به كودك برساند كه موجب اختلال رشد كودك و در نهايت سوءتغذيه او مي‌شود. همچنين زود شروع كردن تغذيه تكميلي احتمال بروز حساسيت به بعضي از مواد غذايي را در كودك افزايش مي‌دهد.
نتيجه‌ اين كه بهترين سن شروع غذاي كمكي بعد از پايان ماه ششم زندگي است. البته‌ اين به آن معني نيست كه بايد دفعات شيردهي را كم كرد، بلكه بايد مادر ترغيب شود هر زمان كه كودك تمايل دارد شير خود را به او بدهد و براساس سن كودك چند نوبت نيز غذاي كمكي بعد از شير مادر به او داده شود. اگر غذاي كمكي دير شروع شود كودك تمايل خود را به خوردن غذاهاي ديگر و امتحان كردن مزه و طعم‌هاي جديد از دست مي‌دهد. همچنين تكامل عمل جويدن به تعويق مي‌افتد و كودك غذاي ديگري جز شير مادر و يا مايعات را نمي‌خورد كه‌ اين خود منجر به كم غذايي، اختلال رشد و سوء تغذيه مي‌شود

اصول كلي كه بايد در مورد تغذيه تكميلي رعايت شوند عبارتند از

ـ مواد غذايي بايد از نظر مقدار و نوع به تدريج به غذاي شيرخوار اضافه شود.
ـ ابتدا از يك نوع غذاي ساده شروع و به تدريج مخلوطي از چند نوع غذا داده شود.
ـ از مقدار كم شروع و به تدريج بر مقدار آن افزوده شود.

ـ بين اضافه كردن مواد غذايي مختلف حدود 7ـ5 روز فاصله لازم است. زيرا شيرخوار بايد به يك نوع غذا عادت كند و بعد غذاي جديد اضافه شود. اضافه كردن يك به يك مواد سبب مي‌شود اگر كودك ناسازگاري به يك ماده غذايي داشته باشد شناخته شود و بتوان آن را از غذا حذف كرد. همچنين دستگاه گوارش كودك فرصت پيدا كند تا به غذا عادت كند.

ـ ابتدا بايد غذا رقيق تهيه شود به طوري كه غلظت آن كمي‌بيشتر از شير مادر باشد. سپس به تدريج بر غلظت آن افزوده شود. سفت كردن تدريجي غذا سبب ياد گرفتن عمل جويدن مي‌شود.

ـ اگر در شروع غذاي تكميلي، شيرخوار به غذاي خاصي بي‌ميل بود، نبايد در خوردن آن پافشاري كرد و مي‌توان يك تا دو هفته آن غذا را حذف و سپس دوباره به او داد.
براي اطلاعات بيشتر در مورد اهميت شير مادر اينجا را كليك كنيد.
تغذيه شيرخوار
كودك در ابتدا در مرحله نوزادي از شير مادر تغذيه مي‌كند. با بزرگ‌تر شدن او مواد خوراكي ديگر نيز به فهرست غذايي او اضافه مي‌شود تا زماني كه او هم مانند ديگر افراد خانواده تغذيه كند. برخي مادران به راستي نمي‌دانند چه زمان مي‌توان كودك را با موادي غير از شير تغذيه كرد و حتي گاهي نوع مواد غذايي و مقدار مصرف آنها را بخوبي نمي‌شناسند. در اين مبحث سعي شده است در مورد پخت غذاهاي كمكي در سنين معين اطلاعاتي داده شود.
شروع غذاي كمكي از 6 ماه به بعد است كه با فرني آغاز مي‌شود و طرز تهيه آن را در طرز تهيه
فرني مي‌توانيد ببينيد. بعد از فرني، تغذيه كمكي كودك حريره بادام و پوره سيب زميني و … است. كم كم تا يك سالگي، تنوع غذايي باعث رشد قوه چشايي كودك و كشف رنگها و مزه‌ها و بوهاي مختلف توسط او مي‌شود. با اين كار كودك قدرت انتخاب پيدا مي‌كند و اين مرحله از رشد، اهميت بسيار زيادي دارد.
تغذيه شيرخوار در ماه هفتم
دو هفته اول: تغذيه با
حريره بادام . حريره بادام نيز مانند فرني از يك قاشق مرباخوري يك بار در روز شروع مي‌شود و تا روز ششم و هفتم به 12 قاشق مرباخوري در روز مي‌رسد. فراموش نشود كه در اين مدت به تدريج مقدار و دفعات تغذيه با حريره بادام افزايش مي‌يابد و تغذيه با فرني كم مي‌شود.
دو هفته آخر: ضمن ادامه تغذيه با شير مادر قبل از هر وعده غذاي كمكي، در اين دو هفته شيرخوار با غذاي جديدي آشنا شده و سوپ به رژيم غذايي او افزوده مي‌شود. به ‌اين ترتيب كه روز اول، صبح و عصر و شب هر بار از 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره بادام استفاده مي‌كند و ظهر علاوه بر فرني يا حريره بادام، يك قاشق مرباخوري به سوپ ظهر و شب اضافه اضافه ولي از فرني يا حريره بادام كم مي‌شود تا بر حسب اشتهاي كودك مقدار سوپ به 3 تا 6 قاشق مرباخوري در هر وعده برسد.
طرز تهيه سوپ
براي سهولت كار و رعايت تنوع در غذاي شيرخوار، مي‌توان يك روز در ميان از فرني و حريره بادام استفاده كرد.
براي تنوع بخشيدن به غذاي كودك بايد هر چند روز يك بار مواد تشكيل دهنده سوپ را تغيير داد. هر سه روز يكبار مي‌توان جو، بلغور، گندم و رشته فرنگي را كه قبلا پخته و نرم شده است به اندازه يك قاشق مرباخوري به سوپ اضافه كرد. بعد از اضافه كردن جو، گندم و … بهتر است به اندازه يك قاشق مرباخوري كره يا روغن مايع به سوپ اضافه نمود. افزودن كره يا روغن مايع به غذاي شيرخوار به ويژه شيرخواراني كه رشد كافي ندارند به رشد آنان كمك مي‌كند. از سبزي‌هاي نشاسته‌اي و يا ساير سبزي‌ها مي‌توان
پوره تهيه كرد و به جاي يك وعده فرني، صبح يا عصر از پوره استفاده نمود.
برنامه غذايي كودك در دو هفته آخر ماه هشتم زندگي
صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره + نصف زرده تخم مرغ
ساعت ده صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره و يا پوره
ظهر: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ + 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست
عصر: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره و يا پوره
شب: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ + 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست
تغذيه شيرخواران در دو هفته اول ماه نهم
در اين زمان مي‌توان حبوبات را نيز به سوپ شيرخوار اضافه كرد. به طور معمول تغذيه حبوبات از عدس و ماش كه هضم آسان‌تري دارند شروع مي‌شود. در صورت امكان مي‌توان جوانه عدس يا ماش را به محتويات سوپ افزود. در مورد ساير حبوبات مثل لوبيا چيتي، لوبيا قرمز و … بهتر است قبلا آنها را خيسانده سپس پوستشان را جدا كرده و بعد از پختن به سوپ افزود. هر سه روز يكبار مي‌توان نوع حبوبات را تغيير داد. اگر از آرد حبوبات استفاده مي‌شود يك قاشق مرباخوري سرصاف كافي است. اضافه كردن كره يا روغن مايع به سوپ به اندازه يك قاشق مرباخوري براي شيرخواراني كه خوب وزن نمي‌گيرند توصيه مي‌شود.
دو هفته دوم ماه نهم
در اين دو هفته بايد ميوه را به صورت آب ميوه تازه در منزل تهيه كرد. همچنين بايد از ميوه‌هاي فصل باشد. در ابندا و در روز اول، تغذيه شيرخوار را با يك قاشق مرباخوري آب ميوه همراه با يك قاشق مرباخوري آب سالم و ساده شروع كرده و كم كم به 6 قاشق مرباخوري آب ميوه خالص در روز‌هاي بعد رسانيد. آب ميوه را مي‌توان روزانه بعد از فرني يا حريره در ساعت 10 صبح به شيرخوار داد.
برنامه غذايي شيرخوار در اواخر ماه نهم
صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره + نصف زرده تخم مرغ
ساعت ده صبح: 3 قاشق مرباخوري فرني يا حريره يا پوره + 6 قاشق مرباخوري آب ميوه فصل
ظهر: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ + 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست
عصر: 3 قاشق مرباخوري پوره يا فرني و يا حريره
شب: 3 تا 6 قاشق مرباخوري سوپ + 2 تا 4 قاشق مرباخوري ماست
توجه: تا يك سالگي استفاده از كيوي، انواع توت (توت سفيد، توت فرنگي و تمشك) خربزه، آلبالو و گيلاس به علت ايجاد حساسيت در شيرخوار توصيه نمي‌شود.
ماه يازدهم و دوازدهم
تنوع غذا در تهيه سوپ، كته، پوره و … رعايت مي‌شود. همچنين با توجه به اشتهاي كودك مي‌توان به مقدار غذاي هر وعده او اضافه كرد. توصيه مي‌شود كه هنوز هم از دادن غذاهاي سفره خانواده به علت داشتن نمك و چاشني اجتناب شود.
توجه: از پايان شش ماهگي و همزمان با شروع غذاي كمكي تا پايان 12 ماهگي، غذاي اصلي شيرخوار هنوز شير مادر است. لذا تغذيه با شير مادر به طور مكرر و برحسب تقاضا و تمايل شيرخوار در تمام مدت شب و روز به ويژه قبل از هر وعده غذاي كمكي بايد مورد توجه قرار گيرد.
از دادن مواد غذايي زير تا يك سالگي بايد اجتناب كرد، چون گروهي ايجاد حساسيت مي‌كنند، برخي باعث خفگي شيرخوار شده و تعدادي نيز مشكلات ديگري به وجود مي‌آورند:
ـ مواد غذايي كه ممكن است در شيرخوار زير يك سال ايجاد حساسيت كنند مانند:
شير گاو (جوشاندن شير در تهيه فرني، مقدار ماده آلرژي موجود در شير را كم مي‌كند)، سفيده تخم‌مرغ، انواع توت، كيوي، آلبالو، گيلاس، خربزه و بادام زميني.
ـ مواد غذايي كه در دوره شيرخوارگي مجاز نيست و ممكن است باعث خفگي شيرخوار شود مانند:
دانه كشمش، دانه انگور، ذرت، تكه‌هاي سوسيس، آجيل، تكه‌هاي سفت و خام سبزي‌ها مثل هويچ و … و تكه‌هاي گوشت.
ـ مواد غذايي كه ممكن است مشكلات ديگري ايجاد كنند مانند قهوه يا چاي پررنگ كه سبب بي‌قراري كودك مي‌شود.
عسل
كه باعث احتمال مسموميت مي‌شود (بوتوليسم) ‌ولي استفاده از عسل پاستوريزه اشكالي ندارد. به طور كلي تا يك سالگي، عسل غيرپاستوريزه، ‌شير پاستوريزه، پنير، سفيده تخم مرغ، شكلات، ميگو، فلفل و ادويه‌جات، ترشي‌ها، نمك، نوشابه‌هاي گازدار، آب ميوه‌هاي صنعتي و از ميوه‌ها، خربزه، كيوي، انواع توت (توت سفيد، توت فرنگي، تمشك)، آلبالو، گيلاس و يا از حبوبات، لپه و نخود، همچنين از گروه سبزي‌ها، اسفناج و كلم توصيه نمي‌شوند.

پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک
نویسنده: پیمان کیان. ׀ تاریخ: برچسب:تغذيه تکميلی شيرخواران,شیرخوار,تغذیه,دوره شيرخوارگي, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 233 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , scientific.alborz.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com