ابزار رایگان وبلاگ

"شکار" -کاندید بخش خارجی اسکار2014
 
جندی شاپور (البرز)
علمی فرهنگی

The_Hunt_Jagten_UK_DVD

شکار ساخته توماس کروننبرگ (از بنیان گذاران جنبش هنری "دگما ۹۵ " در دانمارک)، تریلری روانکاوانه و درامی قدرتمند درباره کشمکش فرد با جامعه است.

شکار روایت زندگی لوکاس، مربی مهد کودکی است که به خاطر اتهامی غیراخلاقی و سنگین(سوءاستفاده جنسی از کودکان)، در چالش با خانواده، دوستان و جامعه اش قرار می گیرد و زندگی اش متلاشی می شود.

کروننبرگ در شکار، دست روی موضوعی بسیار حساس در جامعه غرب گذاشته است. در جامعه ای که هراس از پدوفایل ها (بچه بازها)، همچون بختک بر سر پدران و مادران سنگینی می کند و پلیس و رسانه های گروهی هم بر این ترس اجتماعی دامن می زنند، متهم ساختن یک آدم بی گناه به پدوفایل بودن، می تواند پیامدهای اجتماعی و روانی خطرناکی برای او داشته باشد چرا که در چنین فضایی، فرد متهم، حتی اگر بی گناهی اش ثابت هم شده باشد، باز هم از سوی جامعه طرد می شود و تا ابد مُهر آدمی فاسد و غیرقابل اعتماد بر پیشانی او خواهد بود و هرگز از زیر فشار روانی و کابوس آن رهایی نخواهد یافت.

در فیلم شکار، جامعه به پاکی، معصومیت و صداقت کودکان ایمان دارد و هیچ خدشه ای در آن را نمی پذیرد. در این میان دروغ دختربچه ای به نام کلارا که عاشق لوکاس است و با انگیزه انتقام جویی کودکانه به او تهمت می زند، زندگی این مرد بی گناه را تباه می کند. او دیگر دشمن آن جامعه و عنصری فاسد و خطرناک برای کودکان آن جامعه است که باید از سوی همه افراد جامعه طرد شود. وینتربرگ در فیلم شکار این باور عمومی را که کودکان همیشه راست می گویند و در صحت حرف های آنها به ویژه در ارتباط جنسی شان با بزرگسالان نباید تردید کرد، به چالش می کشد.

کروننبرگ در شکار نشان می دهد که چگونه این فوبیای جمعی می تواند به خشونتی غیر انسانی تبدیل شده و زندگی انسان بی گناهی را نابود کند. در شکار، همه از مدیر مهدکودک گرفته تا تئو دوست صمیمی لوکاس و پدر کلارا، تا همسر سابق لوکاس، علیه او بسیج می شوند. آنها اکنون همه علاقه و مهربانی های لوکاس به کلارا و بچه های دیگر را ناشی از علاقه جنسی او به کودکان تعبیر کرده و از او در ذهن خود یک هیولا می سازند.

شک و سوءظن جامعه به لوکاس آن قدر عمیق است که راه گریزی برای او باقی نمی گذارد و او را درهم می شکند. با این که کلارا نزد پدر و مادرش اعتراف می‌کند که در مورد لوکاس دروغ گفته و او خطایی مرتکب نشده، اما آنها حرفش را نمی پذیرند و همچنان لوکاس را گناهکار می دانند. در این میان تنها پسر جوان لوکاس است که به بی گناهی پدرش ایمان دارد و قاطعانه در کنار او می ایستد. شکار از نظر به تصویر کشیدن هیستری جمعی، یادآور فیلم داگ‌ویل ساخته درخشان لارس فون‌تریه (همفکر کروننبرگ در جنبش دُگما) و آثار فریتز لانگ به ویژه در ام و خشم است.

سکانس پایانی فیلم، نشان می‌دهد که برخلاف تصور لوکاس، این کابوس هولناک به پایان نرسیده و جامعه هنوز او را نبخشیده و او هرگز از شر آنها در امان نخواهد بود.

او هیولایی است که تنها شکار و نابودی او می تواند هیستری و خشم جامعه را فرو بنشاند. مادس میکلسن، بازیگر دانمارکی، با چهره سمپاتیک اش در نقش لوکاس، بازی خیره کننده ای ارائه می کند، بازی ای که به خاطر آن برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم کن دو سال قبل شد.

 



Location:Tehran-Mehrabad
Temperature:12 °C
Comfort Level:9 °C
Dew point:-6 °C
Pressure:1016 millibars
Humidity:28%
Wind:30 km/h from 300° West-northwestDirection East-southeast
Last update:Sat 12:30 IRST

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



درباره وبلاگ


به تارنمای جندی شاپور البرز خوش آمدید. دانشگاه گندی شاپور در عصر خود بزرگترین مرکز فرهنگی شد. دانشجویان و استادان از اکناف جهان بدان روی می‌آوردند. مسیحیان نسطوری در آن دانشگاه پذیرفته شدند و ترجمه سریانی‌های آثار یونانی در طب وفلسفه را به ارمغان آوردندنو افلاطونیها در آنجا بذر صوفی گری کاشتند. سنت طبی هندوستان، ایران، سوریه و یونان در هم آمیخت و یک مکتب درمانی شکوفا را به وجود آورد.
آخرین مطالب
نويسندگان