|
|
دشت سلطانیه همواره از روزگار کهن جایگاه زندگی بوده است. این سرزمین در روزگار پیش از اسلام با نامهای اریباد و ارساس خوانده میشد. در روزگار ساسانی نام این دشت شهرویاژ نامیده شد که در روزگار پس از اسلام به شهرویاز دگرگون شد. از تپههای باستانی برجای مانده از روزگار پیش از اسلام میتوان از تپهی نور نام برد که 3 هزار سال پیشینه شهرنشینی دارد. پس از تاخت و تاز مغول به ایران نام این دشت به قنقر اولانگ جایگزین شد که اولانگ در زبان ترکی مغولی به چم(:معنی) چمن است و قنقر به گفته رخدادنگاران نام تیرهای مغولی است و برخی نیز چم آن را شاهین خواندهاند. یکی از سازههای برجای مانده از ایران باستان در سلطانیه نیایشگاه مهرپرستان در روستای ویَر، در 10 کیلومتری (نزدیک به 2 فرسنگ) شهر سلطانیه است. پیشینه نیایشگاه به گمان به سده نخست و دوم مسیحی می رسد. این نیایشگاه امروزه با نام «داش کَسَن» نامیده میشود که چم آن در زبان آذری سنگ بُر است. در روزگار ایلخانان مغول شهر سلطانیه به پایتختی ایران برگزیده شد. در این روزگار اُلجای خواهر اُلجایتو (شاه مغول) پس از درگذشت پدرش ارغون شاه مغول به بازسازی نیایشگاه کهن دستور داد و مهرازان ایرانی با یاری شماری از مهرازان چینی که برای ساخت گنبد سلطانیه به ایران آمده بودند بازسازی این نیایشگاه کهن را آغاز کردند. به گفته برخی از باستانشناسان این نیایشگاه برای آرامگاه ابوسعید بهادر(واپسین شاه مغول و فرزند الجایتو) بازسازی گشته که به شوند کشته شدن وی و به پایان رسیدن فرمانروایی ایلخانان در این جایگاه به خاک سپرده شد و بازسازی نیمه کاره ماند. در این نیایشگاه سنگ نگاره دو اژدها رو به روی یکدیگر تراشیده شده که در میانههای آن نگاره برگ مو و پیچک و نگارههای ایرانی کندهکاری شده است. در پیرامون این نیایشگاه مهرازان ایرانی دو مهرابه با آهوپای(:مقرنس) بر روی سنگ تراشیده اند. این سنگ نگاره 5/3 متر درازا و 5/1 متر پهنا دارد. کالوب(:نقشه) نیایشگاه اژدها چهار پهلو (:مستطیل) و به بزرگی نزدیک به 100 متر در 50 متر است. کالوب این نیایشگاه نشان چلیپا است. در سه سوی این نیایشگاه سه اشکفت(:غار) دستکند با تاق تراشیده شده است. با بررسی سنگهای تراشیده شده میتوان این جایگاه را در شمار دخمههای روزگار ایلخانی جای داد. به گمان نگارنده، این اشکفت ها که ساختهی مهرازان است، همانند نیایشگاه های میترا در اروپا جایگاه نیایش مهر بوده است. این سازه زیبا دارای جایگاهی بسیار برجسته در مهرازی ایرانی دارد. نشان چلیپا از دیرباز نشان سپند(:مقدس) آیین مهر بوده و چلیپایی بودن کالوب نیایشگاه نشانهی دیگری بر مهری بودن این سازه است و همچنین اشکفتهای این سازه همسانی بسياري با تاق بستان کرمانشاه دارد. برخی از باستان شناسان نیایشگاه اژدها را با گور دخمههای برده تیکن در نزدیکی مهاباد و اشکفت فرهاد در نزدیکی بوکان هم تراز میدانند. واژه بردهتیکن که در گویش کهن بردهکنته بوده که برد به چم سنگ بوده و کنته به چم کندهکاری است. این سازهی کوهی کاربرد آیینی داشته و به گمان دیرینگی آن به پیش از هخامنشیان میرسد. اشکفت فرهاد نیز در بخش گوردخمههای پیش از اسلام جای میگیرد. از سویی برخی از پژوهشگران نیز این سازه را نیایشگاه خداشناسان در روزگار پس از مغول میدانند. این سازه نمونهای شایسته بوده و سنگ نگارهی آن از ارزشمندترین نمونههای مهرازی سنگی در ایران است که آمیختهای از هنر ایران در روزگار ساسانی و اسلامی و هنر چینی است. نام اژدها در فرهنگ ایرانی از واژه آژی دهاک برگرفته شده که در زبان اوستایی اژی خوانده میشده و نام دیگر آن در پارسی اژدر است. اژدها در ایران روزگار ساسانی نیرویی اهریمنی و نمادی از پلشتی بوده و اژدهاکشی پهلوانان ایران نشانهی پیروزی بر اهریمن بوده است. نام آژیدهاک و ضحاک از یک ریشه است. باید گفت که نشان اژدها در پارچههای ساسانی نگاشته میشده ولی در روزگار اسلامی که نگاره جانور پذیرفته نبود، نشان اژدها به دهان اژدر دگرگون شد و در روزگار ایلخانیان که نگارگران چینی برای نگارگری و کندهکاری به ایران فراخوانده شدهاند و دوباره این نشان شکوفا شد. نمونهی نشان اژدهای چینی در این سازه دیده میشود. در فرهنگ چین نشان اژدها یادآور خوشبختی بوده و او را بخشندهی آب میدانستهاند که از دیرباز تا امروز نماد ویژهی کشور چین به شمار میآمده است.
امرداد-افشین آریان پور
|
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:دشت سلطانیه, نیایشگاه اژدها,تاخت و تاز مغول,روزگار کهن , مهاباد ,اشکفت فرهاد,زبان اوستایی,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 233 صفحه بعد
|